تهمینه یکی از زنان نامور شاهنامه فردوسی است و در داستان رستم و سهراب، نقش به سزایی از خود ایفا میکند. با این حال در شاهنامه، به سرنوشت تهمینه پس از مرگ سهراب، اشارهای نشده است. این امر سبب شده است که در ادوار بعد، داستانپردازان و راویان داستانهای حماسی، درباره فرجام کار تهمینه، به آفرینش داستانهایی دست بزنند. این داستانها در دو دسته قرار میگیرد: روایت نخست؛ آن است که بر پایه آن، تهمینه به سوگواری سهراب میپردازد و سرانجام پس از گذشت یک سال، در غم فرزند خود، از دنیا میرود. برپایه روایت دیگر، تهمینه در کینخواهی سهراب، به سیستان حملهور میشود؛ امّا سرانجام با رستم آشتی میکند و از پیوند آن دو فرامرز به دنیا میآید. از تازش تهمینه به سیستان، دو روایت منظوم کوتاه و بلند در دست است که از آنها با نامهای «تهمینهنامه کوتاه» و «تهمینهنامه بلند» یاد میکنیم. بررسی تهمینهنامه بلند و نیز خویشکاری تهمینه در روایات حماسی ایران، موضوع این مقاله است.
این کتاب نقدی است بر کتاب ضحاک ماردوش نوشته سعیدی سیرجانی، به ضمیمه کتاب اسطوره چیست از علی حصوری
زادن رستم در شاهنامه فصلی مهم است و تعداد شعری که درباره تولد او گفته شده، از تعداد شعری که درباره پادشاهی زو طهماسب در شاهنامه آمده بیشتر است. آنچه بیشتر از همه در این فصل جلب توجه میکند کمک سیمرغ و در واقع دخالت نیروهای فوق انسانی در زادهشدن رستم است. رستم حتی پیش از بهدنیا آمدن نیز کودکی غیر عادی است. در این کتاب اوج و سقوط رستم در شاهنامه از قبل از تولد تا پایان زندگی او بررسی شده است.
بيترديد بررسي تطبيقي روايتهاي مختلف و مقايسه اجزاي داستانهاي حماسي و به ويژه مقايسه آنها با منابع شفاهي و مردمي، ميتواند به تحليلهاي دقيقتري در شناخت ابعاد مختلف اين داستانها بيانجامد. يکي از داستانهاي حماسي ايران که با روايتهاي گوناگوني نقل شده، داستان پايان زندگي بهمن فرزند اسفنديار است. از آنجا که در اين داستان براي نخستين بار يکي از قهرمانان منظومههاي حماسي ايران در نبرد با اژدها کشته ميشود؛ جست و جو در چگونگي و علل اين امر بيسابقه و مهم، ميتواند بسياري از نکتههاي مبهم و تاريک را روشن کند. زيرا اژدهاکشي از ديرباز يکي از محوريترين اصول پهلواني و قهرماني، در ميان اقوام و ملل جهان بوده است. در مقاله حاضر براي فراهمآوردن زمينهاي مناسب براي تحليل علل اين پديده، نخست قهرمانان اژدهاکش در حماسههاي ايراني جست و جو شده و بر حسب ويژگيهاي اساسي شان همچون برخورداري از فره، دستهبندي شدهاند. سپس روايتهاي گوناگون مرگ بهمن که در منابع کتبي و شفاهي به ثبت رسيده استخراج و در سه دسته کلي تقسيمبندي شده است. تحليل دقيقتر مرگ بهمن در نبرد با اژدها و حضور آذربرزين نوه رستم در اين آوردگاه با دو کارکرد متفاوت، نشان ميدهد که علل احتمالي ابداع اين سرانجام شوم و بي افتخار براي فرزند اسفنديار، چگونه و از کجا ميتواند سرچشمه گرفته باشد.
نبرد رستم با کک کوه زاد، يکي از چند داستان مشهور دوران کودکي رستم است که در آن از دلاوريهاي او سخن رفته است. از اين داستان، دو روايت منظوم بلند و کوتاه در دست است. روايت بلند آن همان است که در بخش ملحقات شاهنامه چاپ کلکته ديده ميشود و بارها در ايران به صورت جداگانه و يا در بخش ملحقات شاهنامهها، انتشار يافته که مبناي همه اين چاپها، همان چاپ کلکته بوده است. اما روايت کوتاه داستان کک کوه زاد تاکنون پيرايش و تصحيح نشده است. در اين مقاله پس از معرفي روايت کوتاه اين داستان که با عنوان «کک کوه زاد نامه» از آن نام ميبريم، به بررسي چهره اسطورهاي کک کوه زاد ميپردازيم. سپس با آوردن شواهدي چند، نشان ميدهيم که روايت کوتاه نبرد رستم با کک کوه زاد، از روايت بلند آن کهنتر و متقدمتر است.