هدف اين تحقيق، يافتن چگونگي ارتباط بين دانش زباني با هوش و خلاقيت دريادگيري زبان خارجي است. بدين منظور 80 دانشجوي كارشناسي دانشگاه اصفهان به عنوان آزمايش شوندگان مورد بررسي قرار گرفتند. به منظور سنجش ميزان دانش زباني، هوش، و جنبههاي شخصيتي اين افراد از آزمونهاي متعددي استفاده شد. با استفاده از روشهاي آماري مشخص شد كه دانش زباني با هوش ارتباط مثبت دارد ولي بين خلاقيت باهوش يا دانش زباني ارتباطي نيست. يافتههاي اين تحقيق ميتواند براي پژوهشهاي آينده راهگشا باشد.
در بحثهایی که درباره ترجمه و به ویژه مترجم مطرح میگردد، خلاقیت مترجم بیشتر یکی از ویژگیهایی است که شاید چندان به نظر نیاید و اگر هم بحثی درباره آن پیش کشیده شود بیشتر در ارتباط با ترجمه متون ادبی و توانمندی مترجمان اینگونه متنها خواهد بود. در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد تا خلاقیت از دیدگاه گسترده تری بررسی گردد تا مشخص شود آیا خلاقیت فقط در مورد ترجمه متون ادبی مطرح است یا آنکه گونههای دیگر ترجمه را نیز میتواند دربرگیرد.
فلاسفه جزء اولین کسانی بودند که به حافظه توجه نمودند و سعی در کشف ویژگیها و ارائه مفهومی روشن از آن داشتند. نگاه فلسفی صرف، پاسخگوی سایر سؤالات بشر در خصوص تواناییهای حافظه در امور مختلف نبود. از این رو، روانشناسی با هدف بررسی دنیای ذهنی انسان ازدرون فلسفه زاده شد و تلاش کرد تا جایگاه حافظه را در فرایند یادگیری، بررسی و تبیین کند. بسیاری از شناخت علمی انسان از حافظه خود، مبتنی بر یافتههای یک قرن و نیم پیش است. در دهههای اخیر، بعداز گذر از مکتب رفتارگرایی و پیدایش مکتب شناختگرایی، تحول عظیمی در شناخت انسان از عملکرد حافظه به هنگام یادگیری ایجاد شد. در پی تحقیقات فراوان، بخشهای مختلف مغز و حافظه، مانند حافظه کوتا مدت، حافظه کاری، حافظه بلند مدت، حافظه معنایی که ارتباط تنگاتنگی با فرایند یادگیری زبان خارجی دارند، شناسایی شدند. در این مقاله، نقش حافظه درفرایند یادگیری زبان خارجی بررسی میشود.