کاربرد واژگان در شعر معاصر، هم در فارسی و هم در عربی، با آنچه در شعر قدیم رایج بوده، تفاوت بنیادی پیدا کرده است. واژه «شب» در شعر سنتی غالبا در معنای حقیقی آن به کار میرفت و بیشتر بیانگر حالات عاشقانه و عارفانه بود و شاعر هرچند گاهی از دیرپایی آن نیز مینالید، اما معمولا از آن به نیکی یاد میکرد؛ اما معنای همین واژه در شعر معاصر به کلی دگرگون شد و به ابزاری نمادین برای بیان دغدغههای درونی شاعر یا دردها و نابسامانیهای اجتماعی وی تبدیل شد. واژه شب در شعر نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی، هرچند در ابتدا مفهومی رمانتیک داشت، اما طولی نکشید که به شدت رنگ سیاسی و اجتماعی به خود گرفت و نماد جهل، استبداد و خفقان جامعه آن روز شد. بسآمد فراوان کاربرد این واژه با این ویژگی در شعر نیما، بیانگر تعهد انسانی و اجتماعی او است که همواره خواب از چشم وی ربوده است. از سوی دیگر همین واژه نزد شاعر نوگرای عراقی، نازک ملائکه، کاربردی متفاوت به خود گرفت و به عنوان پناهگاهی امن برای روح حیران شاعر باقی ماند، به گونهای که تا آخر عمر شاعر، رنگ و مفهوم فردی و رمانتیک خود را حفظ نمود.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
از آنجا که ایران و فلسطین، در طول تاریخ خود، همواره با حوادث فراوانی، دست به گریبان بودهاند، لذا ادبیات پایداری در این دو سرزمین، به شکلی بسیار برجسته رواج یافته است. بیان شاعرانه حس وطندوستی، مبارزه علیه استبداد و استعمار، و فداکاری در راه وطن، از ویژگیهای بارز این گونه ادبی بوده که در شعر پایداری این دو سرزمین، بازتابی گسترده داشته است. در جای جای دیوان اشعار، شاعر آزادیخواه ایرانی، ملکالشعرای بهار، و شاعر ملیگرای فلسطینی، ابراهیم طوقان، احساس عشق به وطن و جان بازی در راه آزادی آن، به خوبی متجلی است، و به دلیل اینکه درونمایه اصلی شعر میهنی این دو، تحریک حس وطن دوستی و تکیه بر ملیگرایی، به منظور خلق روحیه پایداری در میان مردم است، لذا شعر اجتماعی و سیاسی این دو، وجوه اشتراک فراوانی با هم یافته است.
بدر شاکر السياب شاعر عراقي و خليل حاوي شاعر لبناني، هر دو نسبت به زندگي و وضعيت نابسامان جامعه خويش که در گرداب عقب ماندگي، جهل و استبداد غرق بوده، به شدت بدبين بودهاند. به کارگيري هنرمندانه ميراث گذشته و اسطورهها و از آن جمله، وصف افسانه سفرهاي ماجراجويانه سندباد در شعر اين دو، ابزاري مناسب براي بيان واقعيتهاي تلخ جامعه آن روز بوده است. سياب، هرچند در آغاز اميدوار بود و اسطوره را براي بيان مقاصد انقلابي خود به کار ميبرد، اما طولي نکشيد که روحيه ياس بر او غالب شد. قصايدي که در آن نقاب سندباد را بر چهره زده، متعلق به اين دوره است. سندباد در واقع، توصيف دردهاي جسمي و روحي شاعر و پژواک صداي عراق معاصر است که تغييرات سياسي و اجتماعي آن، با ناکامي روبرو شده است. اما خليل حاوي با استفاده از اين اسطوره، از يک سوي مانند سياب به بيان دردها و رنجهاي خود و ملت خويش ميپردازد و از سوي ديگر، سندباد نزد او بعدي ديگر نيز مييابد و تبديل به نماد تمدني جديد ميگردد. بنابراين، سندباد خليل حاوي با انجام سفرهاي مخاطره آميز و موفقيت در آنها، به اهدافي دست مييابد که سندباد سياب از عهده آنها برنيامده است. در يکي، رويارويي بين اميد و نواميدي آشکار است و در ديگري، ياسي مطلق بر همه جا سايه افکنده است.