بررسي و تحليل سبکشناسانه آثار ارزشمند ادبي، رويکردي علمي و روشمند در نقد ادبي و نظريه ادبيات است و در شناخت و معرفي اسلوب فردي پديد آورندگان هر اثر يا يک دوره تاريخي از اهميت والايي برخوردار است. در اين رويکرد، شناخت عناصر سبکي که کوچکترين جزء و عامل سازنده سبک آن نيز محسوب ميشود، هم از نظر شکل و هم به لحاظ عملکردي که در آثار ادبي بر عهده دارد، در نماياندن گوشههايي از جهان هنرمند و نگرش وي به جهان نقشي اساسي ايفا ميکند. هنرنماييهاي خاقاني شرواني در قصايدش، از دير باز به لحاظ صورت و محتوا مورد توجه بسياري از شعرا، پژوهشگران و منتقدان قرار گرفته است. اين بخش از اشعار او، علاوه بر مختصات سبک دوره، برخي مختصات سبک فردي را نيز دارد که شناخت آنها نيازمند مطالعات دقيق سبکشناختي است. يکي از اين ويژگيها و مختصات مهم زباني، گزينش و به کارگيري منظم و متنوع اعداد است. اين ويژگي زباني، به دليل بسامد بالاي آن، به مرز نوآوري رسيده است؛ چرا که وي با ايجاد تناسبات متنوع ميان اعداد، اهداف هنري و بلاغي خاصي دنبال ميکند. اين مقاله، جلوههاي متنوع اين نوآوري زباني را به عنوان مختصهاي فردي در سبک قصيدهسرايي خاقاني، بررسي کرده است.
خاقانی شروانی از جمله شاعرانی است که علم را در شعر تجلی داده است و با پزشکی رایج آن دوران الفتی داشته است؛ چنانکه نام برخی از داروها و شیوه مصرف آنها، اصطلاحات پزشکی، گیاهان دارویی، بیماریها و درمان آنها و راه شناخت و گریز عدم ابتلای به بعضی امراض را یادآور شده است. در این کتاب کوشیده شده افزون بر نمایاندن بیماریها و داروها و درمانهایی که در آثار نظم خاقانی به کار رفتهاند و همچنین آوردن معادلهای امروزی اسامی بعضی از بیماریهای رایج در طب سنتی، به شرح و توضیح پارهای از بیماریها و دواها و اصطلاحات و درمانهایی که در شعر خاقانی به آنها اشاره شده است با استناد به شواهد شعری به ذکر تعریف و سبب و علاج بیماریها و خواص داروها پرداخته شود. همچنین شرح مختصری درباره پزشکانی که خاقانی به آنها در شعرش اشاره کرده، بیان شده است.
خاقانی از معدود شاعران پارسیگویی است که غالبا به هنگام مدح ممدوح، ارزشها و تواناییهای خود را در سخن نیز از یاد نمیبرد و آنها را به امیر مخاطب، خاطرنشان میکند و چهبسا که عمل خود را بسیار پرارجتر از نواخت سلطان میانگارد؛ حتی به کنایه به او میفهماند که قصاید مدحیهای که برایت سرودهام، سزاوار سلطانی والامقامتر و بزرگتر از توست. در این کتاب در بخش اول با عنوان نقد و پژوهش، ناهی به زندگی و آثار و اشعر خاقانی انداخته شده و در بخش دوم برخی از اشعار او همراه با توضیحات آورده شده است.
میرزا اسدالله خان غالب دهلوی (1212 ـ 1258 هـ) از برجستهترین سخن سرایان خوش قریحه فارسیگوی و صاحب سبک قرن سیزدهم هجری شبه قاره هند است که در ترویج و توسعه زبان فارسی سهمی بسزا دارد. هر چند که اجداد غالب از ایبکیان ترکنژاد سمرقندند، خود غالب در لاهور و دهلی نشو و نما یافته و تحتتأثیر سخنوران نامی آن دیار از جمله بیدل، فیض، ناصر علی سرهندی، حزین لاهوری، گرامی کشمیری و .... به شیوه استادان سلف، به نظم سخن فارسی همت گماشته است. ذوق و قریحه سرشار و نبوغ فوقالعاده غالب در نظم سخن و آشنایی وی به انواع علوم پیشینیان، او را در ردیف شاعران بزرگ پارسیگو قرار داده و بحق یکی از مصادیق سخن نظامی عروضی سمرقندی است که «شاعر باید که سلیمالفطره، عظیمالفکره، صحیح الطبع، جیدالرویه، دقیقالنظر» باشد.
موضوع قضا و قدر و جباریت و قهاریت خداوند از جمله موضوعات پیچیده کلامی است که همواره در طول تاریخ مذاهب، اذهان بسیاری از متکلمان و عالمان دیدن را به خود مشغول داشته است و چه بسیار دستاویز جبری مذهبان، حکام جور و کاهلان قرار گرفته است. آنچه در بادی امر از قضا و قدر استنباط میشود این است که خداوند به قلم تقدیر، سرنوشت هرکس را در ازل مقدر و مشخص کرده است و آنچه بندگان به اختیار یا بدون اختیار انجام دهند یا دیگران نسبت به آنان انجام دهند، مطابق سرنوشت و حکم دستوری است که از قبل مشخص شده و باید همان واقع شود و بدون کم و کاست واقع خواهد شد. بنابراین آدمی سخره تقدیر است، جز آنچه باید واقع شود، واقع نمیشود و تلاش و جد و جهد و چارهاندیشی، حزم، احتیاط و حذر و دعا و وسایط دیگر نمیتوانند مانع و دافع قضای محتوم شوند.