کرتنامه مثنوياي حماسي به اسلوب شاهنامه فردوسي است که ربيعي پوشنگي (671 ـ 702 ق) آن را به دستور ملک فخرالدين کرت (حک. 706-697 ق.) در موضوع تاريخ آل کرت سروده است. اين اثر اکنون از ميان رفته و از آن اطلاعات اندکي در دسترس است. تنها منبع آشنايي با اين مثنوي و سبک و سخن ربيعي، تاريخنامه هرات (721 ق.) نوشته سيفي هروي است که اندکي بيش از 250 بيت از اين منظومه به همراه داستان سرگذشت ربيعي در آن نقل شده است. در اين جستار به منظور آشنايي با ساختار و قالب کرت نامه، به بررسي و تحليل ابيات بازمانده از اين مثنوي در تاريخ نامه هرات پرداختهايم.
این کتاب به مناسبت هزارمین سال ولادت خواجه عبدالله انصاری هروی به طبع رسید ه است. مولف کتاب گازرگاه را که گوشه ای از تاریخ هرات است در زمان کم نوشته است این مکان آرامگاه و مزار پیر هرات است. گازرگاه محل مقدسی است که از قرون متمادی محل توجه بزرگان و پادشاهان و خوابگاه و اقامتگاه اهل دل بوده و پیوسته سلاطین و پادشاهان در این مکان مقدس خشت بالای خشت میگذاشتند تا به صورت موزه نفیسی بیادگار بماند. از پیکر علما، شعرا و هنرمندان که هریک چون گنجی در کنجی نهفتهاند و این موزه ایست نفیس از هنرهای زیبا از قبیل شاهکارهای معماری و طراحی و سنگتراشی و منبت کاری و خطاطی که هر گوشه آن به بیننده درسی از هنر می دهد.
این کتاب اثر زینالدین واصفی، یکی از کتابهای استثنایی برای شناخت آداب و رسوم و فرهنگ مردم هرات و در واقع مربوط به تاریخ این شهر در اواخر دوره تیموریان و آغاز دوره صفویه (سدههای ۹ و ۱۰) است. مطالب آن ذیل ۴۱ گفتار یا فصل آمده است. هر گفتار مستقل است مگر چند فصل، از جمله فصول مربوط به احوال امیر علیشیرنوایی، که در آنها فصلهای نخستین این اثر، به مهاجرت واصفی از هرات به ماوراءالنهر در ۹۱۸ ه. ق و چگونگی ورود او به محافل ادبی سمرقند و بخارا مربوط است و در حقیقت حسب حال خود اوست. بخشهای دیگر گه عمدتا در جلد دوم کتاب جای دارد، بیشتر متضمن مباحث ادبی، یادداشتهای گوناگون و مشروح مذاکرات شفاهی مجالس ادبی خطه هرات و ماوراءالنهر با عنایت به گوشههایی از احوال نویسنده است. جلد دوم شامل گفتارهای بیستم تا چهلوششم است که بیشتر حاوی حکایات و داستانها و مطالبی در حاشیه تاریخ آن دوره و کلا اطلاعات اجنبی است.
میرزا عبدالقادر بیدل از جدیترین مخالفان و منتقدان جریانهای ادبی عصر خود به شمار میرود. دیدگاههای شعرشناسی و پسندهای ادبی وی، در برخی موارد با شیوه شاعران عصرش متفاوت است. در این مقاله به دیدگاههای انتقادی بیدل درباره شاعران و شعر روزگارش به کمک آثار وی و نیز تذکرههای ادبی عصر پرداختهایم. بیدل شاعران عصر خود را به سبب انبوهی و تظاهر به شاعری، پرگویی و بسیارسرایی، کمسوادی، نداشتن درک دور و فکر باریک، انکارتراشی سخن و مدح و ستایشگری نکوهش کرده و نیز به جریانهای شعر روزگار خویش از سه منظر سرقت مضامین (ابتذال)، لفظگرایی و انکار طرز قدما انتقاداتی کرده است. نتایج حاصل از این جستار میتواند تصویری از نقد ادبی، دیدگاهها و نظریههای ادبی رایج در جامعه فارسیزبانان، مباحث ادبی و موضوعات مورد منازعه و... را در فاصله سده یازدهم تا دوازدهم هجری به دست دهد.