دیدگاههای منتقدانه فراوانی در کتب قدیمی ادبِ عربی وجود دارد که ماده اصلی آن مطالب، در مورد نقد است و این موضوعات، راه ظهورِ مکاتبِ نقدی معروفی را که بعداً به وجود آمده، فراهم کرده است؛ لذا صرف نظر از کلاسیک بودن آنها و با توجه به بُعد زمانی میتوان پیشینه بسیاری از نقدها و نظرات را در گفتههای گذشتگان دریافت؛ به عنوان مثال، بدیهی است که در مورد محاکات و خیال، کسانی همچون خواجه طوسی در اساس الاقتباس، ابن طباطبا در عیارالشعر، ابن معتز در البدیع و ... مطالبی را بیان کردهاند اما با واکاوی سخنان ایشان میتوان به این نتیجه رسید که بسیاری از نقدهای دورههای بعد از آنها و یا حتی دورههای معاصر، بر پایه همان سخنان گذشتگان است. یکی از کسانی که در باب کلام (بویژه لفظ و معنا ) و صورخیال (بخصوص در باب تشبیه)سخن گفته، ابن طباطبا است. بدیهی است که پیشینه پارهای از نظرات درباره این دو مورد را میتوان در کتابهای وی، بویژه عیارالشعر، مشاهده کرد؛ لذا در این مقاله، به تطبیق نظرات ابن طباطبا با منتقدان دیگر در باب این دو مورد پرداخته شده است.
پیوند بسیار کهن ملتهای عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند و در عرصههای فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاشهایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار ناچیز است. از اینرو با بررسی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی پژوهشهایی تطبیقی در ادبیات عربی و فارسی صورت گرفته است. رصافی به دلیل آگاهی به مسائل جامعه به ویژه فقر توجه خاصی نشان داده و حاکمان جامعه عامل را عامل فقر میداند و همچنین پروین اعتصامی نیز سهلانگاری حاکمان را باعث پیدایش فقر جامعه میداند. اما به خاطر زن بودنش کمتر مورد پذیرش جامعه قرار گرفته اما مانند رصافی یتیمان، بیوهزنان و مستمندان جامعه را مورد ترحم قرار میدهد.
ادوارد یونگ شاعر انگلیسی اواخر قرن هفدهم در اثر معروف خود با عنوان تفکراتِ شبانه تصویری غریبانه از صحنه مرگِ همسرش ارائه میهد. آلفرد دو موسه، شاعرِ فرانسوی قرنِ نوزدهم در سرودنِ مجموعه شعری اش با عنوان شبها از ادوراد یونگ الهام میپذیرد. او شب را تنها شاهد روزگار غمزدهاش در نظر میگیرد و الهههای شعر را برای التیامِ دردِ فراقش از ژرژ ساند به یاری میطلبد. در این مقاله در نظر داریم این دو مجموعه شعری را باهم مقایسه کنیم.