مجله آشنا در مقام شناساندن بزرگان هنر و ادب در این شماره به معرفی شاعره بزرگ معاصر پروین اعتصامی میپردازد. این شخصیت والامقام پروین اعتصامی است که با وجود کوتاهی عمر اثر ارزندهای را به ادبیات ایران ارائه نمود. حاصل تلاش زندگی 34 ساله او مجموعه شعری است با نام «دیوان پروین اعتصامی» در این مقاله سعی شده تا دیوان وی از لابلای آثار بزرگان نقد و ادب معرفی گردد. احساسی را که از مطالعه این دیوان بوجود میآید شاید هیچکس گوباتر از ملکالشعرای بهار بیان نکرده، زمانی که برای اولین بار دیوان پروین اعتصامی را دیده میگوید: «در این روزها یکی از دوستان، گلدستهای از ازهار نوشکفته بدستم داد و منتی بر گردنم نهاد، دستم از آن رنگین گشت و دامنم مشک آگین. بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت ...».
جای افسوس است که ما از حیات مرحوم میرزاآقاخان کرمانی و تشبئات و عملیات سیاسی او چیز زیادی در دست نداریم جز آنچه چندین مولف از روی یکدیگر با فرق های جزئی استنساخ کرده و هیچ چیز تازه ای تتبع ننموده اند. بنابراین بهتر آن می دانیم که بجای اینکه در این تذکر سی ساله دوباره به نقل همان عبارات اکتفا کنیم به تشریح و تدقیق نظریات و افکار سیاسی و اجتماعی او داخل شده و بسیاری از مسایل را که در حق او تاریک است روشن نماییم. میرزا آقاخان از حیث سرنوشت نویسندگی خیلی شبیه به خیام است که آثارش بواسطه بغض و نفرت مخالفین متروک و بدون مطالعه آنها با تیر اتهامات به جهل و نادانی منسوب شده است. ولی همانطور که اینک پس از شش هفت قرن خیام میرود جای خود را در ادبیات و فلسفه مشرق و مغرب باز کند میرزاآقاخان هم روز به روز مشهورتذ می شود و یکی بعد از دیگری آثار و تالیفاتش به طبع میرسد و کم کم همان طبقات منوره که با او مخالف بودند مجبورند در اطراف او قلمفرسایی کنند...
شاید بعضی ها تصور نمایند که آثار بجای مانده فرهنگی از ادوار مختلف و زمانهای متفاوت فقط مربوط به مردان بوده و زنان هیچگونه نقشی در آفرینش ادب و فرهنگ نداشته اند در صورتیکه زنان زیادی در این جهان پهناور آفرینندگان آثار بزرگی شده اند. وقتی در آثار و احوال بانوان شاعره این کشور شعر و ادب پرور مطالعه می نمائیم و بزرگانی چون رابعه، مهستی و پروین اعتصامی را مانند ستارگان درخشانی در آسمان ادبیات کشور مشاهده می کنیم بر خود می بالیم که در کنار مردان نام آور میدان شعر و ادب بودند زنانیکه کم از مردان نبوده و مایه مباهات و افتخار این سرزمین بوده اند. صاحب لباب الالباب وقتی از رابعه قزداری سخن به میان میآورد گوید: رابعه اگر چه زن بود اما به فضل بر مردان جهان بخندیدی، فارس هر دو میدان و والی هر دو بیان، بر نظم تازی قادر و در شعر پارسی بغایت ماهر...
شناخت شخصیت حکیم نظامی و تعمق در آثار این شاعر توانا و ارزشمند، یکی از وظایف بزرگ اندیشمندان و صاحبنظران در فرهنگ و ادب فارسی به شمار میرود. برای شناخت بهتر شخصیت و آثار حکیم نظامی نشستی با چهار تن از استادان نظامیشناس به عمل آمد که نتیجه این گفتگو در این گفتار آمده است. در این نشست آقایان دکتر اسماعیل حاکمی، دکتر ایرج گلسرخی، دکتر سیدمحمد ترابی و دکتر محمود شفیعی حضور داشتند.
ولاديمير ماياکوفسکي (1930 - 1893) از شاعران بنام قرن بيستم و مکتب فوتوريسم روسي است. در ميان آثار وي، منظومه «ابر شلوارپوش» به عنوان يکي از مهمترين آثار فوتوريستي و برنامه زندگي شاعر شناخته شده و مورد توجه و بررسي منتقدان بزرگ ادبي قرار گرفته است. در اين مقاله سعي شده تا با رويکرد تحليل محتوا، هر يک از چهار بخش منظومه «ابر شلوارپوش» و روند دگرگوني ديدگاه ماياکوفسکي به هنگام نگارش منظومه بررسي و تحليل شود. مواردي که مقاله حاضر به آنها خواهد پرداخت، به مسلخکشيدن عشق مرسوم و شکستن کليشههاي موجود درباره عشق در فصل نخست، بيان دوگانگي و تضاد شاعر با دنياي پيرامون در فصل دوم، برائت جستن از ساختارهاي اجتماعي و مذهبي موجود و ارائه تصوير هنر ناب و آرماني در فصل سوم منظومه و فراخواندن به انقلاب و تبيين ضرورت آن در فصل چهارم «ابر شلوارپوش» است. بخشهايي از منظومه که بيانگر هر يک از اين ديدگاههايند، در متن مقاله ارائه شده است. هدف مقاله، تحليل محتواي بخشهاي مهم منظومه و تبيين و تفسير اين ديدگاههاي شاعر، خاستگاه آنها و دلايل مطرحنمودن آنها در منظومه «ابر شلوارپوش» است.