قاآنی به دلایلی به کرّات از نامها و داستانهای شاهنامهای در شعر خویش بهره گرفته و این تلمیحات را برای مدح، توصیف طبیعت، معشوق و احوال خود، تمثیلسازی و بیان مقاصد تعلیمی به کار برده است. مهمترین بخش اشارات ملّی- پهلوانیِ قاآنی که موجب برتری وی بر سایر شاعران است، تلمیحات نادر اوست که از مآخذ متعدّدی مانند شاهنامه، منظومههای پهلوانی، متون تاریخی و ادبیِ دیگر و روایات نقّالی و شفاهی/ عامیانه زمان استفاده شده است. شماری از ویژگیهای تلمیحات شاهنامهایِ قاآنی عبارت است از: دقّت در جزئیّات داستانهای شاهنامه، رعایت جادوی مجاورت، تقابل ویژگیهای یک شخص با خود او در ساختار تلمیح، تشبیه ممدوح به دو شخصیّت شاهنامهای با وجهشبهی واحد، ستایش ممدوح با ترکیبِ دو نام شاهنامهای و ... او افزون بر روایات شاهنامه به نام و نکتههایی از سرگذشت فردوسی نیز اشاره کرده است. قاآنی به گواهی شواهد متنوّع و فراوان دیوانش پرتوجّهترین شاعر ادب فارسی به شاهنامه است و بیش از سخنوران دیگر توانسته تسلّط خیرهکننده خود را بر روایات ملّی- پهلوانی ایران، در شعر خویش عرضه کند.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
این ضمیمه از آینه میراث دربردارنده دو گفتار درباره ویرایش نهایی چاپ مسکو شاهنامه و ویرایش دوم شاهنامه به اهتمام جلال خالقی مطلق است. این دو گفتار جدیدترین و مبسوطترین نقد و بررسیهایی است که تاکنون از این دو ویرایش صورت گرفته است. شاهنامه معروف به چاپ مسکو یکی از مشهورترین تصحیحات حماسه ملی ایران است که نخستین بار در فاصلۀ سالهای 1963 ـ 1971 م. در نه مجلد منتشر شد. گفتار دوم این ضمیمه اختصاص یافته است به شاهنامۀ تصحیح دکتر جلالی مطلق در سال 1393. این تصحیح انتقادیترین متن حماسه ملی ایران است که پس از پایان انتشار دوره هشتجلدی آن، مصحح محترم با استفاده از نسخههای نویافته، تجربیات و یافتههای جدید خویش و پیشنهادهای دیگران، ویرایش دوم آن را طی چند سال آماده و چاپ کردهاند.
ببر بیان در مقام نام رزم جامه اَبَر پهلوان ملی ایران زمین شاهنامه فرزانه طوس یکی از موضوعات یا به سخنی بهتر یکی از رازگونههای این نامه نامور فرهنگ و ادب ایرانی است که به دلیل ویژگیهای خاص و پیچیدگی معنایی نامش، روایات، گفتارها و پژوهشهای بسیار را مختص خویش کرده است. نخستین جایی که پس از شاهنامه به گزارش ببریان پرداخته، لغت فُرس اسدی طوسی است که میگوید: «پوشیدنیی است از سلب جنگیان کیان داشتندی و گفتندی جبرئیل آورده از بهشت». پس از وی تا روزگار ما در فرهنگها و مقالات گوناگون، مطالب بسیار دیگر در آن باب گفته شده است ولی بیشینه این توضیحات و تحقیقات به گونه فرعی از شاهنامه بهره جستهاند و بنیاد روایات و نظریات آنها بر منابع جنبی استوار است. حال آن که شاهنامه در مقام متنی با اصالت اساطیری و حماسی و نخستین جای کاربرد ترکیب «ببر بیان»، بهترین و اصیلترین منبع بررسی موضوع است و مآخذ دیگر، تنها شواهد توضیحدهنده و استوارکننده کلیات موجود در شاهنامه هستند. بر همین پایه اساس این رویکرد دیگربار شاهنامه است که ژرفنگری در آن کوتاهترین، جامعترین و مستندترین مطالب را درباره چیستی و چگونگی ببر بیان آشکار میکند.