ماه پنجم سال 1381 خورشیدی، از سوی یدالله عاطفی کرمانشاهی نازنینم، «گلی بیرنگ» برگزیده اشعار سخنور برجسته، آقای یدالله بهزاد کرمانشاهی، پیش رویم نشست. از دوره نوجوانی عادت داشتم کتابهایی را که میخریم یا مجموعههایی که دوستانم برایم میفرستادند، آنها را حاشیه میزدهم، پیش از این، یدالله عاطفی عزیزم درباره شعرای کرمانشاه، به ویژه از استاد «بهزاد»، «جلیلی بیدار»، «پرتو»، «وفا»، «تمکین»، «ارفع» و .... سخنها نوشته بود به علاوه در دهه چهلف (سال چهل و دو و چهل و سه) که بساط چاپ و نشر جزوههای «سخن» ـ نشریه انجمن ادبی سخن کرمانشاه ـ روبه راه شد، با شعر «بهزاد» و «تمکین» و دیگر نامداران آن سامان، بیشتر آشنا شدم. البته پیش از آن، در مجلههای وزین «سخن دکتر خانلری»، «یغمای استاد حبیب یغمایی» و بعدها در «آینده استاد ایرج افشار»، با برخی از آثار «بهزاد»، آشنایی کوتاهی پیدا کرده بودم اما اکنون «گلی بیرنگ» برگزیده اشعار استاد یدالله بهزاد، در مقابلم میدرخشد.
یکی از شیوههای ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمیداد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام میکردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم میپرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.