جستجو در آراء معرفت‌شناختی متفکران اسلامی حکایت از آن دارد که شناخت آدمی از سه راه امکان‌پذیر است: معرفت حسی، معرفت عقلی و معرفت شهودی؛ گر ه برخی متفکران راه سوم را جزء منابع شناخت نمی‌شمارند. ابومعین نسفی، متکلم ماتریدی، معتقد است: «اسباب علم و رقش سه چیز است: 1. حواس سالم 2. خبر صادق 3. عقل» (24:1990). اما صوفیه نظر دیگری دارند. آنها نه تنها معرفت شهودی را باور دارند؛ بلکه آن را بالاتر از دو سطح دیگر می‌دانند. متکلمین اسلامی از واژه‌ای مشابه سود می‌برند که به اصطلاح «معرفت» نزد صوفیه بسیار نزدیک است. این اصطلاح، «الهام» نام دارد. آیا می‌توان ادعا کرد عطار نیشابوری در مقام صوفی، صاحب نظریه معرفت‌شناختی بدیعی باشد که قدما از آن بی‌بهره بوده‌اند؟ شفیعی کدکنی بر اساس تفسیر بیتی از عطار چنین باوری دارد. عطار در کتاب الهی‌نامه چنین می گوید: زبان علم می‌جوشد چو خورشید زبان مکعرفت گنگ است جاوید شفیعی کدکنی معتقد است در این بیت «زبان علم» یعنی زبانی که روشن و بی‌ابهام است؛ در حالیکه «زبان معرفت» ابهام است. بر این اساس، این دو اصطلاح عطار با دو اصطلاح «زبان ارجاعی» و «زبان عاطفی» ریچاردز، منتقد انگلیسی قابل مقایسه است. در این مقاله نشان می‌دهیم: 1. شارح بیت عطار را اشتباه معنا کرده است. ۲. این اشتباه مبنای مقایسه‌ای نامتناسب با آراء ریچاردز شده است ۳. اگر بیت عطار مطابق با نظر شارح محترم تفسیر شود، ادعای دست‌یابی عطار به نظریه‌ای بدیع در حوزه معرفت شناسی منتفی خواهد بود؛ زیرا پیش ار او این حوزه شناخته شده بوده است. شرح هر کدام از این موضوعات در مقاله آمده است.

منابع مشابه بیشتر ...

5c02b6b943acb.png

سفرنامه باران؛ نقد و تحلیل اشعار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک)

حبیب الله عباسی

شعر و شخصیت شفیعی کدکنی را می‌توان از زوایای متعدد و مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار داد؛ چه او محل اجتماع نقیضین است؛ از یک‌سو در حوزه شعر صاحب سبک و از فرارویان و از سوی دیگر در گستره نقد و تحقیق صاحب کرسی و از بارعان. به همین سبب استاد عبدالحسین زرین‌کوب خطاب به وی می‌نویسد: «حق آن است که کمتر دیده‌ام محققی راستین، در شعر و شاعری هم پایه‌ای عالی احراز کند و خرسندم که این استثنا را در وجود آن دوست عزیز کشف کردم». این کتاب نیم‌نگاهی دارد به شخصیت شفیعی؛ یعنی هنر شاعری وی که شامل دو بخش نقدها و گزینه اشعار است. بخش نخست دربرگیرنده اکثر نقدهایی است که طی چهار دهه از پربارترین دهه‌های شعر نو ـ یعنی دهه چهل تا هفتاد ـ بر سروده‌های سرشک نوشته شده است.

58b267d9d5c3f.PNG

افسوس آن سقف بلند آرزوهای نجیب ما؛ بررسی بازتاب و تأثیر نمادهای شعر مهدی اخوان ثالث در اشعار پیروانش

زهره رحمتی

در این مقاله ـ به منظور نشان دادن یکی دیگر از ابعاد برجسته شعر اخوان ـ به بررسی بازتاب و تأثیر سمبول‌های شعری او در آثار سه تن از برجسته‌ترین پیروانش یعنی: شفیعی کدکنی، اسماعیل خویی و نعمت میرزازاده پرداخته شده است که هر سه تجربه‌های شعری موفقی در حوزه ادب مقاومت داشته‌اند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

589ce1e889bd3.PNG

صورتگرایی و تاریخ جهانگشای جوینی

مصطفی جلیلی تقویان

نزدیک به دو دهه از رواج جدی نظریه ادبی در ایران می‌گذرد. در این مدت چندین بار این پرسش مطرح شده است که آیا نظریه ادبی برای ادبیات فارسی مفید بوده است؟ آیا کاربران این نظریات توانسته‌اند آنها را بومی کنند و به صورتی طبیعی با ادبیات ما پیوند دهند؟ این پرسش‌ها همچنان مطرح هستند. این امر نشان از آن دارد که نظریه ادبی نتوانسته است به اهداف خود دست یابد. پیش از هر چیز باید میان طرح نظریه ادبی در غرب و در ایران تفاوت گذاشت چرا که نحوه برخورد ما با این نظریات، متفاوت است با نحوه برخورد غرب که در واقع صاحبِ نظر هستند. برای یک غربی تفاوت چندانی میان آموزش ادبیات و آموزش نظریه ادبی وجود ندارد. از آنجا که این نظریات از یک سو ریشه در متون ادبی خود آنها دارد و از سوی دیگر زاده تحولات علمی و فلسفی جوامع آنهاست بنابراین کسی که می‌خواهد در آنجا در حوزه ادبیات فعالیت کند به صورتی طبیعی با این گونه نظریات آشنا می‌شود و شاید با اندکی اغراق بتوان گفت در آنها نفس می‌کشد. اما درست به سبب نبود این دو علت در ایران و بنابراین وارداتی بودن نظریه، کاربر ادبیات نظریه ادبی را به چشمی بیگانه می‌نگرد. از آشنایی تا بیگانگی فاصله‌ای است که توسط اشتباهات پر می‌شود. بنابراین نحوه برخورد با این موجود بیگانه دشواری‌ها و ظرافت‌های زیادی می‌طلبد.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
586029efec5be.PNG

حافظ و استعاره‌های مرده درباره عشق

مصطفی جلیلی تقویان

در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از نظریه استعاره مفهومی نوآوری¬¬ها و خلاقیت¬های حافظ در مفهوم¬سازی عشق بررسی شود. نویسندگان مقاله بر آن هستند که: «خلاقیت استعاری در مفهوم‌سازی عشق با دو دسته از استعاره‌های مفهومی عشق پیوند دارد: الف. استعاره‌‌های قراردادی و رایجی که با کمک شاخص¬های چهارگانه ترکیب، گسترش، پیچیده‌سازی و پرسش از یک سوی پیوستار قراردادی بودن به سوی دیگر آن حرکت می¬‌نند و بدیع¬تر و تخیلی¬تر از گونه عامیانه خود می¬شوند. ب. دسته دیگری از استعاره¬ها که در بدو امر خلاقانه و بدیع هستند».

مشاهیر ادبیات فارسی/حافظ/پژوهش درباره حافظ
مقاله