شاهنامه همانگونه که بارها گفته و نوشته شده گنجینه سرشاری از لغات و ترکیبات متنوع است و براساس یک بررسی آماری ـ البته در چاپهای نامنقح ـ حدود 8000 وازه با 373932 مورد استعمال در آن وجود دارد. از این روی در تاریخ فرهنگنویسی فارسی شاید بتوان کمتر فرهنگی را یافت که درآن شاهد یا شواهدی از سخن فردوسی نقل نشده باشد. با وجود این، فراوانی واژهها، ترکیبات و تعابیر شاهنامه از یک سو و از سوی دیگررواج شاهنامهخوانی ـ و نیز نقالی ـ در برهه بلندمدتی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران که نتیجه آن آشنایی کلی و سطحی با زبان فردوسی بوده، سبب شده است که تا حدودی از دقت در ظرایف و نوادر کاربردهای لغوی فردوسی کاسته شود و به تبع آن یا شماری از واژههای شاهنامه از لغتنامههای عمومی و فرهنگ های تخصصی حماسه ملی ایران فوت شده و یا اینکه معنی یا معانی درست بعضی از لغات و ترکیبات آن ثبت نشده است.
گرچه گویش سبزواری یکی از لهجههای فارسی دری است و سالیان دراز شلاق زبانهای ناهماهنگی چون زبان ترکی، مغولی، عربی و ... را بر شانه خود تحمل کرده و امروزه در قسمت نسبتا وسیعی از خاک ایران تکلم میشود، هرگز نمیتوان آن را از لهجههای دیگر زبان فارسی برتر دانست. وقتی از گویش سبزواری سخن گفته میشود و اختصاصات دستوری یا واژههای آن بررسی میشود، نباید این تصور پیش آید که با یک گویش صددرصد ثابت سروکار داریم و بین افراد مختلفی که با آن گویش تکلم میکنند، وحدت کلمه و لفظ برقرار است. در این کتاب لغات و اصطلاحات گویش سبزواری با شواهدی از اشعار محلی این شهرستان گردآوری شده است.
زرقان شهری باستانی در میانه راه شیراز به تخت جمشید در دامنه کوه زرقان است. زرقان قدیم شامل محلههای بزرگ جولاهگان، میان و لرها و محلههای کوچکتر آخوندها، جهودها و حیدر بود. مجموعه این محلههای درهمفشرده، پشت به کوه داده و دامن تا ابتدای دشت گسترده بود. برجوبارو و دروازههای کوچک و بزرگ شهر را در میان گرفته بود و از گسترش آن پیشگیری میکرد. در این کتاب مجموعه دوهزار مثال، اصطلاح، کنایه، تشبیه و پند و اندرز در لهجه فارسی مردم زرقان فارس گردآوری شده است.
این ضمیمه از آینه میراث دربردارنده دو گفتار درباره ویرایش نهایی چاپ مسکو شاهنامه و ویرایش دوم شاهنامه به اهتمام جلال خالقی مطلق است. این دو گفتار جدیدترین و مبسوطترین نقد و بررسیهایی است که تاکنون از این دو ویرایش صورت گرفته است. شاهنامه معروف به چاپ مسکو یکی از مشهورترین تصحیحات حماسه ملی ایران است که نخستین بار در فاصلۀ سالهای 1963 ـ 1971 م. در نه مجلد منتشر شد. گفتار دوم این ضمیمه اختصاص یافته است به شاهنامۀ تصحیح دکتر جلالی مطلق در سال 1393. این تصحیح انتقادیترین متن حماسه ملی ایران است که پس از پایان انتشار دوره هشتجلدی آن، مصحح محترم با استفاده از نسخههای نویافته، تجربیات و یافتههای جدید خویش و پیشنهادهای دیگران، ویرایش دوم آن را طی چند سال آماده و چاپ کردهاند.
ببر بیان در مقام نام رزم جامه اَبَر پهلوان ملی ایران زمین شاهنامه فرزانه طوس یکی از موضوعات یا به سخنی بهتر یکی از رازگونههای این نامه نامور فرهنگ و ادب ایرانی است که به دلیل ویژگیهای خاص و پیچیدگی معنایی نامش، روایات، گفتارها و پژوهشهای بسیار را مختص خویش کرده است. نخستین جایی که پس از شاهنامه به گزارش ببریان پرداخته، لغت فُرس اسدی طوسی است که میگوید: «پوشیدنیی است از سلب جنگیان کیان داشتندی و گفتندی جبرئیل آورده از بهشت». پس از وی تا روزگار ما در فرهنگها و مقالات گوناگون، مطالب بسیار دیگر در آن باب گفته شده است ولی بیشینه این توضیحات و تحقیقات به گونه فرعی از شاهنامه بهره جستهاند و بنیاد روایات و نظریات آنها بر منابع جنبی استوار است. حال آن که شاهنامه در مقام متنی با اصالت اساطیری و حماسی و نخستین جای کاربرد ترکیب «ببر بیان»، بهترین و اصیلترین منبع بررسی موضوع است و مآخذ دیگر، تنها شواهد توضیحدهنده و استوارکننده کلیات موجود در شاهنامه هستند. بر همین پایه اساس این رویکرد دیگربار شاهنامه است که ژرفنگری در آن کوتاهترین، جامعترین و مستندترین مطالب را درباره چیستی و چگونگی ببر بیان آشکار میکند.