شهر ایرانی در نخستین سده‌های پس از اسلام مرکب بوده است از دز یا کهندز یا کندز (به عربی قهمندز)، شهرستان یا شارستان (به عربی شارستان) و رَبَض. این ساخت سه‌بخشی در دوران پیش از اسلام هم وجود داشته است. کهندز مشتمل بوده بر کاخ‌ها، آتشکده اصلی، دیوان‌ها، سربازخانه‌ها، خزاین، و انبارهای آذوقه. شهرستان که می‌توان آن را شهر میانی نامیده، محل سکونت اعیان و اشراف به شمار می‌آمده و بخش اصلی شهر در واقع همان بوده، و حول آن بوده که دیوار اصلی شهر را می‌کشیده‌اند.

منابع مشابه بیشتر ...

6496f0f4a9302.jpg

هزار واژه زیست شناسی - 2

گروه واژه گزینی

موضوع کتاب هزار واژه زیست شناسی-2 مجموعه واژه های پروتگان شناسی، ژن شناسیو زیست فناوری، علوم گیاهی، جانورشناسی، گیاهان دارویی است که برگرفته از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در سالهای 1391-1396 توسط گروه واژه گزینی فرهنگستان ادب فارسی منتشر شده است

6496ebe935ac4.jpg

هزار واژه زیست شناسی - 1

گروه واژه گزینی

موضوع کتاب هزار واژه زیست شناسی-1 مجموعه واژه های زیست شناسی عمومی، علوم گیاهی، علوم جانوری، ژن شناسی، پروتگان شناسی و میکرب شناسی است که برگرفته از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در سالهای 1376-1389 توسط گروه واژه گزینی فرهنگستان ادب فارسی منتشر شده است

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58b47c95b63ac.PNG

ریشه‌شناسی و زبان فارسی (مقدمات)

سیداحمدرضا قائم‌مقامی

اولین مسئله از مسائل خلاف بین نحویان بصره و کوفه که ابن‌الأنباری در الانصاف خود آورده اختلاف بر سر اشتقاق اسم است: بصریان اسم را مشتق از سمود دانسته‌اند و کوفیان از وسم. این هر دو اشتقاق نادرست است، ولی یکی از فیلسوفان معاصر رأی بصریان را ترجیح داده و در برتری اسم و بر مسمی پاره‌ای ملاحظات فلسفی آورده که ممکن است به کلی بی‌اعتبار نباشد، اما بنای آن بر چیزی نادرست است. این نوشته نسخه مفصل سخنرانی نویسنده است در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در آبان ماه 1393. بنابراین، اشتقاق با آنکه علم بزرگی نیست، خالی از اهمیتی هم نیست، هر چند که اگر فقط متوجه شناخت شکل اولین کلمه باشد، چنان که شیوه بعضی ریشه‌شناسان است، نه چندان کمکی به ادبا می‌کند، نه به فقها و مفسران و در واقع گاه همان است که «مغالطه اشتقاقی» می‌نامندش و مثلا منطق دانان هندی از قدیم الایام نسبت به آن هشدار داده‌اند.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله
58a28f0f88883.PNG

زنان دست بر شعرهای زنانه

سیداحمدرضا قائم‌مقامی

در شماره چهارم فرهنگ‌نویسی، نوشته‌ای چاپ شده از خانم ندا زادگان در توضیح بیتی از ناصرخسرو که ضبط آن در نسخه‌ها مغشوش است و در طبع مینوی و محقق با قید پرسش چنین آمده است: کشان دامن اندر ده و کوی و برزن زنان دست بر شعرها و زمانه و دکتر جمشید مظاهری آن را با احتمال به صورت زیر تصحیح کرده است (که مصراع دوم آن موافق است با ضبط طبع قبلی دیوان): کشان دامن اندر ده و کوی و برزن زنان دست بر شعرهای زنانه و گفته‌اند که مقصود از «شعرهای زنانه» غزل است. خانم زادگان می‌گویند که «شعرهای زنانه» چنین معنایی ندارد و حرف مظاهری نادرست است و خود گمان می‌برند که «دست زدن بر» یعنی «لمس کردن» و کلمه بعد هم ربطی به «شعر» (به کسر شین) ندارد و باید «شعر» (به فتح شین) خوانده شود، به معنای «نوعی پارچه و لباس ابریشمی» و حاصل معنای بیت اینکه: «در کوی و برزن می‌گشتی و به لباس‌های زنانه دست می‌زدی».

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی
مقاله