فرهنگ ما پر از نماد است: خوراک بوقلمون روز شکرگزاری، حلقه ازدواج، تاج عروس، غسل تعمید و ... در هر کدام از این نمادها، شیء یا مراسمی جانشین صدها و هزارها کلمه توصیف می‌شود. اگر بخواهید به داستان‌تان وجوه بیشتری بدهید، استفاده از نمادها را، به عنوان ابزاری برای ارائه معنا، مورد توجه قرار دهید. نماد می‌تواند یک تصویر باشد که برای لحظه‌ای کوتاه در داستان می‌آید. همچنین ممکن است با عمل داستانی یکی شود: این ترکیب یا شکل ادبی که در سرتاسر کار گسترش می‌یابد و کلیت آن را در برمی‌گیرد و [در مقایسه با سطح ظاهری داستان] بار معنایی بیشتری را بر دوش می‌کشد.

منابع مشابه بیشتر ...

666f098432702.jpg

سفر به شرق

هرمان هسه

هرمان هسه (1877-1962) رمان‌نویس، شاعر و نقاش آلمانی-سوییسی که بخاطر قدرت استعداد نویسندگی، شکوفایی اندیشه و شجاعت ژرف در بیان اندیشه‌های انسان‌مداری و سبک عالی نگارش در سال 1946 میلادی به دریافت جایزه نوبل در ادبیات نائل شد. او بیش از هر نویسنده‌ای توانسته است از رنج‌های درونی و کشمکش‌های روحی، انزوا و زندگی باطنی بشر سخن گوید. و این همه از علاقه او به فلسفه اصالت وجود، موضوعات روحانی و عرفانی، بودا و فلسفه هندو، که در آثار او مشهود می‌باشد، ناشی می‌شود. هسه در آثار خود نمایاندن و معرفی اضداد را با انتخاب دو سرشت کاملاً مختلف که هر دم به یکدیگر نزدیک می‌شوند به عهده می‌گیرد که سرانجام با یکدیگر همگام و هماهنگ می‌شوند و از دو طریق مختلف به یکجا می‌رسند. او برخلاف بسیاری از نویسندگان که به بشر جدا از عالم طبیعت اعتقاد دارند و به هر تغییر شکل طبیعت برحسب فنون علمی می‌نگرند، راه شناخت تدریجی بشر را در ارتباط با عالم خلقت می‌داند. سفر به شرق بنا بر گفتهٔ خود هسه سفری است روحانی نه سفری جغرافیایی و در واقع زندگینامهٔ نویسنده است و تحولی را در طرز تفکر او نشان می‌دهد که در آن فردپرستی جایش را به اندیشهٔ کلیت و جامعیت می‌دهد. این سفر سفری است در ورای زمان و مکان، اما از نظر ساختمان و ترکیب موضوع بر مبنای سفر جغرافیایی قرار دارد و شهرها و مکانهایی که در آنها نام برده می‌شود، جاهایی است که نویسنده خود در زندگی از آنها عبور کرده است.

666ee3802e8ae.jpg

بریان پزی ملکه سبا

آناتول فرانس

رمانی ازآناتول فرانس ، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۸۹۳. راوی داستان، ژاک منتریه ، که در دکان پدرش با نام «بریان‌پزی ملکۀ سبا» مشغول به کار است و به‌سبب وظیفه‌ای که در دکان دارد به او «ژاک سیخ‌چرخان» می‌گویند، در میان مشتریان آشنایانی از همه قسم می‌یابد. پدرش از کشیشی به نام ژروم کوانیار، که عقایدی به‌ویژه الحادی دارد و بدین سبب نتوانسته است در جامعۀ کشیشان جایگاهی بیابد، می‌خواهد که در ازای غذا و مسکن به سیخ‌چرخان زبان‌های لاتینی و یونانی بیاموزد. در این میان، داستاراک، نجیب‌زادۀ ثروتمندی که به‌سبب کثرت مطالعه در زمینۀ جادوگری و کیمیاگری مشاعرش را از دست داده است، مخارج زندگی ژاک و معلمش را به‌عهده می‌گیرد و از آن‌ها می‌خواهد او را در پژوهش‌هایش درباب جادوگری یاری دهند. درپی آتش‌سوزی‌ای در خانۀ داستاراک به هنگام انجام آزمایش، ژاک و کوانیار می‌گریزند. کوانیار به دست موزائید، دستیار پیشین داستارک، بدین گمان که کوانیار معشوقۀ او را از چنگش به‌در آورده است، به زخم خنجری از پای درمی‌آید. بریان‌پزی ملکۀ سبا را که به‌سبب سبک هجایی و شکاکیّت ولتر منشانۀ آن شهره است.