به ويژه به يمن ترجمه معروف فيتز جرالد، رباعيهاي خيامي از شناخته شدهترين و شايد محبوبترين رباعيهاي فارسي در سراسر دنياست. شايد تعيين دلايل دقيق اين شهرت و محبوبيت جهاني و چه بسا روزافزون، مستلزم پژوهشي جداگانه باشد؛ اما دل مشغولي همه گويندگان اين رباعيها به مضامين فلسفي و دغدغههاي جهان شمول و بنيادينِ بشر با زبان و تصاويري همه فهم و گويا ميتواند از دلايل اين محبوبيت و شهرت اين رباعيها باشد. يکي از مضاميني که عموما به رباعيهاي خيامي نسبت داده شده، اما متاسفانه تاکنون به تفصيل و بر پايه بحثي روشمند و مبتني بر نظريه به آن نپرداختهاند، مضمون فلسفي نيهيليسم است. اين تحقيق به بررسي اين مضمون در دو تصحيح از رباعيهاي مکتب خيام ميپردازد. به اين منظور، ابتدا در مقدمه تحقيق درباب لزوم قايل شدن به مکتب خيام در رباعي ـ و نه رباعيات مسلم خيام ـ بحث شده است. در ادامه، انواع نيهيليسم با اقتباس از پژوهش دانلد کراسبي در اين باره تعريف، و دو نوع مرتبط با اين پژوهش به اختصار توضيح داده شده و نيز به برخي از استدلالهاي رايج نيهيليستي اشاره شده است. سپس با اتکا به اين مفاهيم نظري، نيهيليسم در رباعيهاي خيامي بررسي شده است.