سیر تکاملی شعر ایران حاصل تلاش جگرسوز شاعران خلاقی است که بیادعا و تنها، عصاره عاشقان شده و بیهیاهوی موجاندازان ساحلنشین، توفان به پا کرده و فردا را سیراب چشمه بیداری مینمایند. احمد شاملو یگانهای است که زایش دوباره آن، بختی بزرگ میخواهد تا با واژگان بیآرش، جهان را سرمست خضور مهربانی کند. او فرزند نظامی مردی دائمالماموریت بود که زندگی بسیار وحشتناکی را به خاطر کار و کاراکتر پدر، نصیبش کرد. افسری کلهشق که همیشه به او ماموریتهای پرت و دور از مرکز میدادند. جنگ دوم جهانی او را به حمایت از آلمان واداشت و در تهران دستگیر شد. پس از آزادی از بازداشتگاه سیاسی متفقین در رشت و ادامه تحصیل در ارومیه به تهران آمد.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.