استاد علی اصغر بهاری، به سال 1284 در تهران متولد شد. محمدتقی خان، وی را تحت تعلیم مستقیم خود قرار داد و به او طرز نواختن کمانچه را آموخت ولی پس از سه سال به وی گفت: از این به بعد باید به نواختن کمانچه داییهایت گوش دهی و طرز نواختن آنها را بیاموزی. اصغر نوجوان، از داییهای خود چیزهایی را که باید میآموخت، فرا گرفت تا اینکه در هجده سالگی همراه با ارکسیر ابراهیم خان منصور در کنسرتی که در تهران برپا شده بود شرکت کرد. از همان روز آوازه کمانچه و شهرت نوازندگی بهاری به گوش موسیقیدانان رسید و او را به عنوان نوازندهای خوب و آگاه به گوشههای موسیقی ایرانی پذیرفتند.
قاضی ابوالفرج قرشی اصفهانی ملقب به کاتب، مورخ و شاعر و نویسنده مشهور قرن سوم و چهارم هجری است. کتاب الاغانی دیوان هنر ترانهگویی و رامشگری است که در قرن ابوالفرج به قله کمال رسیده بود. جنس نغمهها و لحن آنها و اصطلاحات موسیقی و نام بسیاری از سازها و افزارهای موسیقی و پردهها و مقامهای آن را ضبط کرده که بیشتر آنها فارسی است. اما این کتاب شامل چهل فصل در تراجم احوال شاعران و موسیقیدانان ایرانیتبار یا شیعیمذهب یا شاعرانی است که در تاریخ و ادب ایران مشهورند. در آغاز هر فصل مقدمه مختصری نوشته شده تا خواننده را در شناخت صاحب ترجمه کمک کند. قسمتهای منتخب در ذیل عنوانهایی است که به تناسب هر موضوع نوشته و شمارهگذاری شده است.
قاضی ابوالفرج قرشی اصفهانی ملقب به کاتب، مورخ و شاعر و نویسنده مشهور قرن سوم و چهارم هجری است. کتاب الاغانی دیوان هنر ترانهگویی و رامشگری است که در قرن ابوالفرج به قله کمال رسیده بود. جنس نغمهها و لحن آنها و اصطلاحات موسیقی و نام بسیاری از سازها و افزارهای موسیقی و پردهها و مقامهای آن را ضبط کرده که بیشتر آنها فارسی است. اما این کتاب شامل چهل فصل در تراجم احوال شاعران و موسیقیدانان ایرانیتبار یا شیعیمذهب یا شاعرانی است که در تاریخ و ادب ایران مشهورند. در آغاز هر فصل مقدمه مختصری نوشته شده تا خواننده را در شناخت صاحب ترجمه کمک کند. قسمتهای منتخب در ذیل عنوانهایی است که به تناسب هر موضوع نوشته و شمارهگذاری شده است.
شب شنبه به جشنی دعوت شده بودم. در آنجا خیلی به من خوش گذشت. از اینکه وقفهای در نوشتنم پیش آمده ناراحتم و به هر حال فکر میکنم بعضی اوقات هم باید استراحت کنم وگرنه اعتیاد به نوشتن مانند سمی تمام وجودم را خواهد گرفت. میدانم که منظور مرا درک میکنی. امروز صبح چندان سرحال نیستم. ولی بالاخره باید مثل همیشه هفته را شروع کنم. فکر نمیکنم نوشتن درباره کارها تاثیری بیشتر از انجام دادن آنها داشته باشد. امروز چندین بار نوک مدادم را شکستم ـ که باید ناشی از عصبانیتم باشد ـ اما قبلا هم سابقه داشته که نوک مدادم بشکند ولی تا این حد عصبی نبودهام. شاید هم این کار هیچ ارتباطی با عصبانیتم نداشته باشد. شکی نیست که کار روزانهام را ادامه خواهم داد.
«جان اشتاین بک» در سال 1902 در کالیفرنیا به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان «سالیناس» و تحصیلات عالی را در دانشگاه «استنفورد» به پایان رسانید. اولین کتاب او «جام زرین» در سال 1929 بغ چاپ رسید. او مقالات متعددی در زمینه ستمدیدگی کشاورزان مهاجر و افرادی در زمینه ستمدیدگی کشاورزان مهاجر و افرادی که به ناحق از کالیفرنیا تبعید شده بودند نوشت و در سال 1939 کتاب «خوشههای خشم» او به چاپ رسید. حس ستیزهجویی در کالیفرنیا «جان اشتاین بک» را ناچار کرد آمریکا را برای سالها ـ در سالهای جنگ ـ ترک گوید. او به عنوان خبرنگار جنگی در کشورهای اروپایی به سفر پرداخت. رمانهای بعدی او عبارتند از: «موشها و آدمها»، «شرق بهشت»، «پنجشنبه شیرین» و «سفر با چارلی». «اشتاین بک» در سال 1940 جایزه «پولیتزر» و در سال 1962 جایزه ادبی نوبل را از آن خود ساخت.