تحولات ناگزير اجتماعي، عرصههاي گوناگون اجتماع از جمله شعر و ادبيات را در بر ميگيرد. در آغاز قرن بيستم کشورهاي گوناگون دنيا به ويژه کشورهاي در حال توسعه نيازهاي جديدي را احساس ميکنند. اين نيازها در ادبيات منظوم و منثور نيز جلوهگر ميگردد. دو كشور ايران و سوريه بعد از جنگ جهاني دوم و تحولات آن داراي مشتركات سياسي و اجتماعي فراواني بودند. از اين رو دو شاعر، يكي در ايران و ديگري در سوريه از شعر به عنوان سلاحي براي بيان مسائل اجتماعي بهره بردند: شاملو و ماغوط. اين هر دو، بهترين قالب شعري براي بيان مسائل اجتماعي را برگزيدند، يعني شعر سپيد يا قصيده النثر. اشعار شاملو و ماغوط مملو از تصاوير اجتماعي است، حتي بيان احساسات در شعر اين دو شاعر بيش از آنكه مبتني بر عواطف شخصي باشد، بر عواطف اجتماعي تكيه دارد. از ديدگاه ادبيات تطبيقي شعر اين دو شاعر از ناحيه نگرش فكري، گونه ادبي و سبك نگارش قابل بررسي است. اين مقاله ضمن بررسي زمينههاي مشترك اجتماعي اشعار اين دو شاعر، كه خاستگاه اصلي و عمده ادبيات تطبيقي است، به اين نتيجه ميرسد كه عناصر اجتماعي نظير آزادي، وطن، انسان، مبارزه با استبداد و ظلمستيزي محور سرودههاي آنان قرار دارد.
منکر نمیتوان شد که احمد شاملو شاعر و اندیشمند مهم و برجستهای است. مهمبودن او از یکسو به دلیل پدیدآوردن نوعی از شعر فارسی است که به شعر سپید معروف است و از سوی دیگر به تأثیر کلامی و اجتماعی شعر و گفتار او مربوط میشود که کمتر شاعری در زمان حیات خود به چنین امکان و موقعیتی دست یافته است. نویسنده در این کتاب برای اینکه سویههای دیگر متن ادبی یا ادبیت شعر بیشتر نشان داده شود، کوشیده با بررسی ساختاری شعرها (با رویکرد به مؤلفههای گوناگون)، ارزشهای زیباییشناختی و کاستیهای متن را بنمایاند تا ارزش ادبیت متن و تأویل آن از درون خود متن بازجسته شود، بی آنکه ادعایی در کاملیت این تلاش وجود داشته باشد. بخش اعظم این کتاب به بررسی مؤلفههای شعر شاملو اختصاص دارد و تنها موردی که به مضمون یا محتوای شعر شاملو ارتباط مستقیم دارد، جستار «عشق در شعر شاملو» است.
با شمس لنگرودی درباره چهار موضوع به گفتوگو پرداختهایم: تعریف شعر در نزد شاملو، آراکائیسم در شعر او، تاثیر شاملو بر شعر معاصر ایران و فرآیند تکوینی شعر شاملو. علاوه بر این موضوعات، در باب مدرنیسم در شعر و شاعری شاملو هم بحث شد. با همین اشاره مختصر به سراغ نظریات شمس لنگرودی میرویم تا از چشم او به جهان شعری شاملو نگاه کنیم.
زن و جایگاه او از مهمترین موضوعاتی است که شاعران گذشته وحال بدان پرداختهاند. این موجود لطیف توانسته با وجود ناملایمات فراوان در طول تاریخ به رشد و بالندگی رسیده و تا حدودی آن مقام را که زیبنده جایگاه اوست باز یابد. جمیل صدقی زهاوی شاعر عراقی و ملک الشعرا بهار شاعر ایرانی نیز از این مهم غفلت ننمودهاند و با اندیشه آزاد و هشیار خود در راه سرافرازی زن با یاری قلم حماسهها آفریدهاند. مقاله حاضر ضمن بررسی جایگاه زن در عراق قرن نوزدهم و بیستم و ایران عصر قاجار و پهلوی با ذکر شواهدی از اشعار دو شاعر در این زمینه به این نتیجه میرسد که هر دو شاعر نسبت به این مسئله دیدگاههای مشابهی دارند؛ هرچند مواردی نیز تفاوتهایی بین آنها دیده میشود.
ماغوط (1934 ـ 2007)، شاعر و نویسنده سوری و از پیشگامان و توسعهدهندگان قصیده النثر در شعر عربی است. او از کودکی با رنج و درد ملت آشنا شد و در دوران نوجوانی، شاهد اشغال فلسطین و اوضاع نابسامان کشورهای منطقه بود. مشاهده این اوضاع، نوعی روحیه تمرد را در شخصیت او به وجود آورد؛ به گونهای که در نوع شعری وی نیز تاثیر گذاشت و به قصیده النثر که نوعی تمرد از قوانین شعر و رعایت وزن و قافیه و عروض بود، روی آورد و از پیشگامان قصیده النثر گردید. او به عنوان یک ناقد اجتماعی به انتقاد از وضع موجود عرب و ضعف و سستی آنها در برابر سلطهجویان و بهخصوص اسراییل پرداخته است و آثار خود آنها را به وحدت و یکپارچگی و مقاومت فرا میخواند. در تمامی آثار او، اعم از شعر، داستان و نمایشنامه، بن مایههایی از مقاومت آشکارا به چشم میخورد. هدف از این مقاله، بیان و ارائه جلوههای مقاومت در آثار ماغوط است که ابتدا به شرح مختصری از زندگی سیاسی، اجتماعی و ادبی ماغوط میپردازد، سپس مظاهر مقاومت را که از مطالعه تمام آثار او استخراج شده، در سه عنوان دعوت به مبارزه و مقاومت، ماغوط و لبنان و ماغوط و فلسطین ارائه میکند و به بیان دیدگاههای او در این مورد میپردازد تا ضمن معرفی وی، حساسیت او را به عنوان یک ادیب عرب، نسبت به مسائل جهان عرب نشان دهد و نقش اشعار و کلمات او را در بیدارسازی ملت برای حفظ عزت و کرامت خود بیان نماید.