استاد احمدعلی کهزاد گذشته از اینکه سلطنت سلطان محمود غزنوی را به دیده قدر نگاه میکرد، علاقه ویژهای به فرهنگ و حماسههای کهن افغانستان نیز داشت و در کنار آن منهدم شدن دولت ساسانی را نیز میستایید. او دلبستگی خاصی به این سرزمین داشت، از جمله برای نوشتن این کتاب از منابع اروپایی، چینی، هندی، آریایی و همچنین از سنگنوشتههای بگرام، غزنی، وردک، قندهار، ارزگان، پیشاور، پنجاب و .... سخن گفته است. او در این کتاب افغانستان امروز و جایگاه آن را در روزگار گذشته در شاهنامه به بررسی گرفته است.
چون کلمه (روه) به معنی کوه در پشتو و تاریخ سرزمین افغانستان سوابق باستانی دارد بنابراین باید گفت که این کلمه از عصر غزنویان با بسط سلطه سیاسی و کلتوری افغانان به هندو لهجه های هندی نفوذ یافته و منسوب بدان روهیله و مسکن ایشان روهیل کهند تاکنون در السنه هند مستعمل است. ولی در زبان پشتو سوابق ادبی این کلمه وسیع و مقارن است باسمای افغانستان و پشتو نخوا که هر دو قدامت تاریخی دارد...
محمدکاظم کاظمی مولف کتاب هم زبانی و بی زبانی در مورد موضوع کتاب این گونه می گوید: من در این کتاب با دلایل و شواهد مختلف از متون کهن و آراء دانشمندان امروز، نشان دادهام که «فارسی» و «دری» در واقع دو نام است برای یک زبان واحد، و حدود نیم قرن است که گروهی برای جداسازی ملل همزبان و تضعیف زبان فارسی، با این ترفند، زبان ما را دوپاره کردهاند. همچنین در آنجا نشان دادهام که تا نیم قرن پیش، این زبان حتی در مجامع رسمی و علمی کشور ما نیز «فارسی» خوانده میشده است. این سخن شاید امروزه عجیب به نظر آید، ولی در این کتاب با شواهد و مدارک کافی ثابت شده است.