این کتاب مجموعه مقالات نجف سرکوهی است که شامل سه بخش به نامهای 1. شعر 2. داستان 3. در برابر روایت انحصاری تاریخ میشود. نویسنده در بخشهایی از این کتاب مقالاتی با عنوان: شعر نیما پس از 28 مرداد؛ سپهری، عارفی غریب در دیار عاشقان؛ فروغی تازه در پنج شعر فرخزاد؛ تکرار، فرمالیسم و بحران شعر فارسی و ... را به رشته تحریر درآورده است.
تاریخ بشر آئینه یک سلسله مبارزه هایی است که بین طبقات مردم برقرار است و این مبارزه ها تا غلبه حق بر باطل ادامه خواهد داشت. مبارزه طبقاتی مظهر و نمایش واقعی حوادث تاریخی است که سر ترقی و تکامل هم در آن نهانست. نبرد دائمی خوبی و بدی، قدرت و حق، فقر و غنا، سرمایه و کار، تقدم و تجدد، ارتجاع و آزادی، فداکاری و خودپرستی، ظلم و عدالت و بالاخره مبارزه نور و ظلمت و یا یزدان و اهریمن است که حوادث و وقایع تاریخی را بوجود آورده است و بدون این نبرد زندگی هدف واقعی ندارد. تصدیق حالت حاضره و تسلیم در برابر سلطه و قدرت زندگی را همان اندازه فاقد روح و معنی خواهد ساخت که کسی وارد جنگ تن به تن بشود بدون اینکه کینه ای در دل داشته باشد و یا تن به زناشویی دهد درحالیکه فاقد عشق و محبت نسبت به همسر خود باشد. یکی از مظاهر حساس و جلوه های مشخص مبارزه های طبقاتی مبارزه ایست که در طول تاریخ بردگان با اربابان نموده اند و پرده های دلگداز و در عین حال لذت بخشی در صحنه اجتماع به وجود آورده اند. بردگی دوره مشخصی در تاریخ اجتماعی هریک از ملت ها گذرانده و خود یکی از دوره های فعالیت اقتصادی بشر است. تمام ملت ها "دوران اقتصاد بردگی" و یا دوره مبارزه بر علیه بردگی را در زمان واحدی نگذرانده اند و در تمام ملت ها هم بردگی حالت مشخص اقتصادی نبوده بلکه بطوری که در این مقاله ها دیده خواهد شد رژیم اقتصادی بردگی در بعضی از کشورها مانند یونان و روم با ظهور فئودالیسم از بین رفته و در پاره از ممالک دیگر مانند آمریکا و روسیه تا یک قرن پیش وجود داشته و در پاره کشورها مانند ایران از بردگان در فعالیت خاص اقتصادی یعنی تولید استفاده نمی کردند.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
«محاق» تصویری است موجز و فشرده از «تعلیق»و موثعیتی ناانسانی که به حماسی است و نه تراژیک. تعلق در دورن و برون. در قضا، زمان و مکان. در ژرفای ذهنیت. روان و ساختار آدمهای داستان. در واقعیت داستان و در «زبان» موقعیت «محاق». حتا «وضعیت فاجعه» یا «فاجعه وضعیت» نیز نیست گر چه جز مرگ و گریز ـ مرگی بیمعنا و گریزی پوچ و عبث ـ برای آدمیان درگیر و گرفتار در آن راهی نیست. «واقعیت داستان»، چون «واقعیت عینی» بیشتر یک «دام» است و گزارش آدمیان گرفتار در «دام».
حوادث رمان در سالهای توفانی سی تا سی و دو در یکی از شهرهای جنوبی ایران میگذرد و چنانکه از نام رمان نیز برمیآید قرار است به روایت رئالیستی حماسه طلوع امیدی را تصویر کند که با فاجعه غروبی دردناک به پایان آمد و با خود نسلی را به پایان برد.