این کتاب نه به عنوان فرهنگ واژگان کازرونی، بلکه به عنوان اولین بررسی علمی و زبانشناسانه گویش کازرونی درخور اهمیت است. در این کتاب ساختار، جایگاه و نسبت این گویش با دیگر گویشهای شناختهشده به خوبی نشان داده شده است. این کتاب بر اساس اصول علمی زبانشناسی تدوین گردیده و ریشهشناسی بسیاری از واژگان زبان فارسی را نیز دربر میگیرد.
مولف کتاب در مورد موضوع کتاب می گوید: "... شرح غزلها بیشتر بر روش شرح تطبیقی استوار است که در ایران تقریبا بدیع و کم سابقه است. یعنی سعی نگارنده بر این است که بتوانم شرحی تطبیقی با عنایت به هر سه زبان اصلی عالم اسلام عربی و ترکی و فارسی بنگارم ...
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
این پژوهش، کوششی برای بررسی روشن تر روایتهای مربوط به اسطوره آرش و تعمقی در پیدایش و فلسفه جشن تیرگان و مطالعه حضور این دو در ادب فارسی و جلب توجه ادیبان ایرانی به این میراثهای باستانی است.
فیض کاشانی، از فیلسوفان و عارفان شیعه مذهب اوایل قرن 11 هجری، دیدگاههای خود را در زمینههای گوناگون به ویژه عرفان، از طریق سرودن اشعاری دلنشین بیان کرده است. وی در خلال اشعار خود، مباحث متنوع عرفانی را مطرح نموده و در راستای تصویرسازی و آموزش بهتر و هنریتر اندیشههای عرفانی خود از آرایههای ادبی به خصوص اقسام تشبیهات و استعارات کمک گرفته است. آمیختگی آرایههای ادبی و مباحث و مضامین عرفانی سبب شده است تا تصویری متفاوت و منحصربهفرد از اشعار او به وجود آید. این مقاله بر آن است تا ضمن توجیه و تبیین رابطه هنری آرایههای ادبی و مضامین عرفانی، به شرح این ویژگی برجسته اشعار فیض بپردازد.