از آنجا که بیشتر تاریخنویسان و پژوهندگان شرقی و غربی همیشه تا آنجا که میتوانستند در پوشاندن حقیقت دین مهر و نابودکردن یادگارهای آن فروگذار نکردند؛ نویسنده این کتاب در پی راهی که بهروز گشوده بود، گفتاری زیر عنوان «یادداشتی درباره مهر و زمان او» در مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و گفتاری دیگر با عنوان «مهرابه یا پرستشگاه دین مهر» در نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان نشر داد. و گفتار دیگری نیز به انگلیسی تحت عنوان «مهر رهایشگر در کالبد مردمی» در همایش مهرشناسی در تهران تابستان 1354 خواند. این کتاب گسترشداده همین گفتارهاست که در سه بخش دین بهی، ناهید و فرّ سوشیانس، و مهر سوشیانس گردآمده است.
حاصل سخنرانیهای عباس آریانپور با موضوع نفوذ عقاید آریایی در دین یهود و مسحیت در دانشگاههای مختلف دانشگاههای خارج از کشور است که بهصورت مختصر و کلی به نفوذ عقاید دین زرتشت و میترایی در دین یهود و مسیحیت میپردازد. مؤلف این نوشته مختصر را ر چهار بخش تنظیم کرده است: بخش اول به مهاجرت اقوام آریایی اختصاص دارد، بخش دوم کتاب به معرفی دین زرتشت و عقاید آن میپردازد. بخش بعدی، به نفوذ عقاید دین زرتشت در دین یهود و مسیحیت میپردازد. از جمله عقایدی که مؤلف معتقد است یهودیان و به تبع آن در قرنهای بعدی مسیحیان از عقاید دین زرتشت و دین میترایی گرفتهاند، بدین شرح است: سلسله مراتب فرشتگان، تثلیث، بهشت و دوزخ و اعتقاد به روز رستاخیز، عقیده نجاتدهنده، داستان تولد عیسی و سرودههای مسیحی. مؤلف در بخش پایانی بهصورت مختصر به مقایسه میان گفتهها و نوشتههای زرتشت و دین یهود و مسیحیت میپردازد
فضلالله مهتدی معروف به صبحی یا: فضلالله مهتدی صبحی (زاده: ۱۲۷۶ خورشیدی کاشان، درگذشت: ۱۷ آبان ماه ۱۳۴۱ در تهران)، داستانسرای معروف و پایهگذار سنت قصهگویی برای کودکان در رادیوهای ایران است. فضلالله مهتدی فرزند محمدحسن مهتدی از بهائیان کاشان که شرح زندگی خود را در «کتاب صبحی» و «پیام پدر» نوشتهاست و چنانکه خود شرح میدهد، سالیان درازی را در قفقاز، عشقآباد، بخارا، سمرقند، تاشکند و مرو گذرانده و سپس به ایران آمدهاست. صبحی پس از خاتمه جنگ جهانی اول، برای دیدن عبدالبهاء از راه بادکوبه و استانبول و بیروت به حیفا رفت و کاتب عبدالبها شد. حدود ۱۲۹۵–۱۲۹۶ شمسی وی به میرزا مهدی اخوان صفا در سفر تبلیغی آئین بهایی در آذربایجان، قفقاز و آسیای مرکزی کمک نمود. به دنبال آن مدتی در عشق آباد زندگی کرد و سپس در سال ۱۲۹۸ به تهران بازگشت. در اواخر ۱۲۹۹ شمسی صبحی برای دیدار عبدالبهاء به حیفا رفت. عبدالبهاء از او خواست که در حیفا بماند و دستیار دبیرخانه (کاتب) شود. وی به مدت دوسال در کنار چند منشی دیگر و دستیاران دبیرخانه در این سمت فعالیت کرد تا اینکه اعمال او باعث شد به خدمات وی خاتمه داده شود و عازم ایران گردد. چندی قبل از درگذشت عبدالبهاء در سال ۱۳۰۰ شمسی به ایران بازگشت. در ایران بیش از یک بار از موسسات اداری بهایی سرپیچی کرده و با ابراز پشیمانی به جامعه بهائی برمیگشت و بلافاصله به مخالفت دوباره با همان موسسات میپرداخت. صبحی در «کتاب صبحی» (یا خاطرات زندگی) خود توجه ویژهای به مباحث بنیادی و اعتقادی دارد که در تاریخچه پیدایش بهائیت و معتقدات بهائیان و چه در مبانی اعتقادی اسلامی، به تبیین و تشریح آنچه میدانسته پرداختهاست. صبحی پس از گذشت بیست سال از انتشار «کتاب صبحی» در سال ۱۳۳۲، «پیام پدر» را منتشر کرد. اگر چه صبحی در یک خانواده بهائی بزرگ شده بود اما با تحقیق درباره این دین که به تشکیک در عقایدش انجامید و همچین بعد از ملاقات با عبدالحسین آیتی (آواره)، که از بهاییت بازگشته بود، از این دین کناره گیری کرد و به اسلام گروید. صبحی همچنان به فعالیتهای خود علیه آئین بهائی ادامه میداد. او در اوج عصیانش نامه ای به بروجردی (مرجع تقلید) نوشت و از فعالیتهای گذشته خود به نفع بهاییت پوزش طلبیده توبه کرد. وی در این نامه با زبانی تند بر شوقی افندی و بیت العدل عمومی تاخت. او بهشدت با رهبری شوقی افندی مخالفت داشت و این موضوع را در جامعه بهائی اعلان میکرد. از قزوین که به طهران آمد دیگر آن شوق و شور سابق را نداشت. در این اثنا با عبدالحسین آیتی که از آئین بهائی کناره گرفته و به تشیع برگشته بود ملاقات میکرد که دوری او را از بهائیت شدت و سرعت بخشید. تا بالاخره از بهاییت کناره گیری کرد. مهتدی در آبان ۱۳۴۱ در تهران بر اثر سرطان حنجره در گذشت و در گورستان ظهیرالدوله تهران به خاک سپرده شد.
این راهنما ریشه فعلهای اوستایی و فارسی باستان و فعلهای فارسی کنونی را که از آن ریشهها گرفته شده، دربر دارد. نقشه کار این است که نخست ریشه فعلهایی که در نوشتههای اوستا فارسی باستان به کار رفته با حرفهای درشت سیاه داده شده و پس از آن صورتهای گوناگونی که این ریشهها به خود میگیرند در میان دو ابرو آمده و سپس معنا یا معناهای آن ریشهها به فارسی داده شده است.
در این شماره از ایران کوده (شماره 3) با مجموعه مقالاتی در مورد: واژههای محلی ایرانی در لغت فرس اسدی، واژههای محلی ایرانی در برهان قاطع، یادداشتی درباره رازی و تهرانی از محمد صادق کیا دانشیار زبانهای ایرانی باستان در دانشگاه تهران، بادهای گیلان از منوچهر ستوده، یادداشتی درباره الفبای روسی، یک شعر روستائی از اوستا، ریشه واژه کراوات از محمد مقدم، آشنا میشویم.