فصلنامه «الزّبیر» از سوی «آکادمیِ اردو بَهاوَلپور» در شهر بَهاوَلپور، پاکستان منتشر میشود. شماره 11 این مجله که در سال 1967 میلای منتشر شد «ویژهنامه کتابخانهها» بود. مقالهها عبارتند از: اهمیت و نقشِ تاریخی کتابخانه در پیشرفت ملت/ [آقایِ] انیس خورشید؛ کتابخانههای عهدِ اسلامی/ محمد حفیظ الله پَلواری؛ کتابخانههایِ شاهان در شبهقاره/ حنیف شاهد؛ کتابخانههای ازبینرفته در شبه قاره/ اشرف علی؛ کتابخانه شاهان مغول/ سعید احمد رفیق؛ کتابخانه تیپو سلطان در هندوستان/ حکیم محمود احمد برکاتی؛ کتابخانه شاهانِ سرزمین اَوَد در هندوستان/ سبط الحسن؛ کتابخانه رضا رامپور در هندوستان/ عابد رضا بیدار؛ چند نوادرِ کتابخانه وزیرالدوله در شهر تونک در هندوستان/ حکیم محمود احمد برکاتی؛ نسخههای خطی کتابخانه معینالدوله در هندوستان/ محمد انصارالله نظر؛ کتابخانه دانشگاه عثمانیه در حیدرآباد دکّن در هندوستان/ سیدمحمد بیدَری؛ موزه سالار جنگ در هندوستان/ محمد حسن؛ برخی از کتابخانههای قدیمی شهرستان پَتنا در ایالتِ بیهار در هندوستان/ محمد حفیظ الله پَلواری؛ کتابخانه خدابخش در هندوستان/ محمد حفیظ الله پَلواری؛ کتابخانه ملی کلکتّه در هندوستان/ محمد حفیظ الله پَلواری؛ سیری در نسخههای خطی دانشگاه اسلامی عَلیگَر/ رشید احمد صدیقی؛ کتابخانه دانشگاه اسلامی عَلیگَر/ الحاج محمد زُبیر؛ کتابخانههای شهر دهلی/ سیدرشید احمد ارشد؛ کتابخانه نذیریه در شهر دهلی/ [آقای] نصیب اختر؛ کتابهای چاپیِ نایاب کتابخانه یحیی/ سید یحیی امام؛ کمی سیر در کتابخانه عمر یافعی در هندوستان/ سخاوت مرزا؛ کتابخانه دارالعلوم احمدیه سلفیه در هندوستان/ مولوی عبدالرحمان سلفی؛ مرحوم کتابخانه دِیسنا در هندوستان/ سید شهاب الدین دِسنَوی؛ کتابهای چاپشده نایاب به زبان اردو در کتابخانه عبدالرشید خان در کانپور در هندوستان/ محمد انصار الله نظر؛ کتابخانه ملی پاکستان/ اشرف علی؛ کتابخانههای دینی در سرزمین سِند در پاکستان/ رحمت فرّخ آبادی؛ کتابخانههای شهر سَکّر در پاکستان/ رحمت فرّخ آبادی؛ نوادرات علمی ناحیة اوچِ شریف در پاکستان/ مسعود حسن شهاب؛ کتابخانه محمدحسین آزاد در لاهور در پاکستان/ آغا محمد باقر؛ کتابخانه عمومی پَنجاب در پاکستان/ سید اسرار زیدی؛ کتابخانه دَیال سینگ در لاهور در پاکستان/ قادر حسن؛ کتابخانه کالج اسلامیه در شهر پیشاور در پاکستان/ کِی.بی.نسیم؛ کتابخانه مرکزی بَهاوَلپور در پاکستان/ علی احمد رفعت؛ کتابخانه دانشگاه کراچی در پاکستان/ محمد عثمان؛ چند کتاب چاپشده قدیمی به زبان ادو/ فضل الله قادری؛ چند کتاب چاپشده کمیاب در کتابخانه انجمن تاریخ در کراچی در پاکستان/ فضل الله قادری؛ گنیجنههای نسخههای خطی در کتابخانه وان میانه شریف در پاکستان/ محمد شفیع؛ دو کتابخانه شخصی در کراچی در پاکستان/ ثناء الحق؛ نسخههای خطی کتابخانه مظهر العلوم در کراچی در پاکستان/ عبدالرشید نعمانی؛ ذخیره نادری از نسخههای خطی/ عبدالعلیم چشتی؛ ذخیره نادری از هنر خوشنویسی/ محمد ایوب قادری؛ ذخیره خان مرحوم بهادر مولوی ظفر حسن / محمد ایوب قادری؛ من و کتابخانهام/ عبدالمجید قریشی؛ ذوق کتباندوزیِ من/ سید زاهد حسین؛ کتابخانه مُبارک اردو در محمدآباد در پاکستان/ سید زاهد حسین؛ کتابخانه حضرت شیخ الجامع/ حافظ غلام نصیرالدین شبلی مِهری؛ کتابخانه من/ بذل حق محمود؛ کتابخانه ایوان هند در لندن/ عاشق حسین بَتالوی؛ برخی از نسخههای خطی کتابخانه مانچستر در انگلستان/ مختارالدین راشدی؛ چند ساعت در موزه قاهره/ سید حسام الدین راشدی؛ کتاب، رفیقی مخلص و بیمنتّی در زندگی؛ مطالعاتِ من/ محمد ناظم نَدوی؛ چمن زندگی من کتاب است/ عبدالمجید قریشی؛ نویسندگان و تاجرانِ کتاب در دوره اسلامی؛ کتابخانه کودکان/ خالده شیخ؛ ترجمههای لاتینی و انگلیسی قرآن کریم/ عبدالماجد دریابادی؛ بررسیِ حشراتِ کتابها/ وقار بن الهی؛ کتابخانههای حرمین در عربستان/ مولانا نور احمد فریدی؛ کتابخانه عمومی پَنجاب در پاکستان/ عرفان چغتایی؛ کتابخانههای پاکستان شرقی (بنگلادش امروزی)/ و معرفی چند کتاب.
این کتاب در سه بخش فراهم آمده است: بخش اول، شامل کلیه آثار منثور فروغ فرخزاد، اعم از مصاحبهها، مقالات، نامهها و خاطرهنگاریهای اوست. در این بخش بسیاری از اندیشههای شاعرانه فروغ در جایجای نثر روشن او خود را مینمایاند. همچنین در نامهها وخاطرهنگاریهای او میتوان دنیای اندیشگی او را باز شناخت و از این شناخت در توضیح و تفسیر اشعار او بهره جست. نیز این بخش اسناد دست اولی از زندگانی فروغ به دست میدهد که با قلم و بیان خود او رقم خورده است. بخش دوم کتاب به مقالاتی که از دیرباز تاکنون درباره فروغ و هنر شاعری او نوشته شده اختصاص یافته است. در این بخش مقالاتی درج گردیده که میتواند گوشهای از هنر شاعری و با زندگانی شاعر را روشن سازد. بخش سوم کتاب به سرودههای شاعران محاصره درباره فروغ اختصاص یافته و کوشش شده تا مجموعه کاملی از مرثیهها و ستایشهای شاعران معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر در این بخش درج گردد.
عده ای از دوستان دکتر عبدالحسین زرین کوب که در آبان ماه سال گذشته (2533) همزمان با برگزاری هشتمین جشن فرهنگ و هنر به دعوت اداره کل فرهنگ و هنر استان لرستان به خرم آباد سفر کردند تا در مراسم بزرگداشت وی که از طرف فرهنگ و هنر استان ترتیب یافته بود شرکت جویند مقالاتی بخاطر این مجلس تهیه کردند که اکنون به عنوان ارمغانی برای زرین کوب در مجموعه حاضر منتشر می شود. مجموعه حاضر در حقیقت تنها شامل مقالات آن عده از دوستان اوست که دعوت فرهنگ و هنر استان لرستان را توانسته اند اجابت نمایند...
امیر حسن عابدی فرزند سید شبیر حسن عابدی، استاد ممتاز دانشگاه دهلی، ادیب، نویسنده و مترجم، از چهرههای فرهیخته و صاحب نام جامعه فرهنگی و ادبی هند، در اول ماه ژوئیه ۱۹۲۱ میلادی در شهر غازیپور ایالت اتراپرادش متولد شد و در چهارشنبه ۱۴/۲/۹۰ در سن ۹۰ سالگی در دهلی نو دعوت حق را لبیک گفت. تعلیمات ابتدایی و دبیرستانی را به ترتیب در شهر لکهنو و شهر بنارس (واراناسی) طی نمود او سپس وارد دانشکده سنژان آگرا شد و دانشنامه فوق لیسانس خود را با درجة اول و احراز مقام اول، از دانشگاه آگره دریافت کرد و سپس از همان دانشگاه به دریافت دانشنامه دکتری فارسی نایل آمد. امیر حسن عابدی در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۴ ه.ش) با استفاده از بورس دانشگاه تهران به ایران رفت و پس از گذراندن دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی و پایاننامه دکتری به دریافت دانشنامه دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران نایل آمد. در سال ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۴ ه.ش) در دانشکده سن استفن دانشگاه دهلی در رشته زبان فارسی و اردو مشغول به تدریس گردید. در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷ ه.ش) مجله آهنگ به زبان فارسی در دهلی منتشر شد و نظارت بر این مجله به ایشان واگذار شد. در همین سال دکتر عابدی فعالیت ادبی خود را توسعه داد و به دعوت دانشگاه کابل به افغانستان رفت و ضمن بازدید از کتابخانههای افغانستان، مطالبی درباره تاریخ ادبیات فارسی در هند از نسخ خطی جمعآوری کرد. در سال ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ ه.ش) کرسی استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دهلی دایر گردید و در پی آن دکتر عابدی با ارتقا به مقام پروفسور برای سمت مزبور و ریاست شعبه فارسی و عربی دانشگاه دهلی برگزیده شد. در ماه ژوئن ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ ه.ش) پروفسور عابدی به دعوت وزارت فرهنگ و هنر ایران برای بازدید از ایران به تهران رفت و در این سفر بنیاد فرهنگ ایران چند جلد کتاب را که ایشان نگاشته بودند، برای انتشار پذیرفت. در ماه اکتبر ۱۹۷۱ میلادی (۱۳۵۰ ه.ش) پروفسور عابدی مجدداً به ایران دعوت شد و در کنگره جهانی ایرانشناسی که در شیراز برپا شده بود شرکت کرد. در سال ۱۹۷۴ میلادی، پروفسور عابدی به دعوت دولت ترکیه از آن کشور بازدید به عمل آورد و از این فرصت استفاده نموده، مطالبی درباره تاریخ ادبیات فارسی در هند، از نسخههای خطی موجود در کتابخانه و موزههای مختلف آن کشور جمعآوری کرد. در این سفر ایشان در دانشگاه آنکارا سخنرانی ایراد کرد. در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ ه.ش)، پروفسور عابدی به نمایندگی هند، در سمینار امیر خسرو دهلوی، شاعر و نویسنده معروف فارسی در هند در سلسله سخنرانیهای سالانه در یادبود خدابخش (بانی کتابخانه معروف خدابخش) در شهر پتنا (هند)، سخنرانی مبسوطی ایراد نمود و خدمات بیش بهای آن مرحوم را برشمرد. پروفسور عابدی در کنفرانس سبکهای ادبی در آسیای مرکزی، که در تهران برپا شده بود، به دعوت کمیسیون ملی ایران در یونسکو، در نخستین جشنواره طوس و جشن یادبود دقیقی که در دانشگاه فردوسی در مشهد برگزار شده بود، شرکت کرد. در سال ۱۹۷۶ میلادی (۱۳۵۵ ه.ش) پروفسور عابدی به ریاست سمینار بینالمللی امیر خسرو دهلوی که در دهلینو برگزار شد برگزیده شد. پروفسور عابدی خدمات بیش بهای ادبی دیگری را نیز در سمتهای دیگر انجام داد؛ از جمله رئیس کمیته مطالعات فارسی و عربی در سازمان مرکزی تعلیمات دبیرستانی دهلی، عضو هیئت مشورتی مؤسسه مطالعات و تحقیقات فارسی در سطح فوق لیسانس ایالت بهار (هند)، عضو هئیت مطالعات فارسی در دانشگاه هندوی بنارس و دانشگاه پتنا و دانشگاه گجرات و دانشگاه بهوپال و دانشگاه عثمانیه حیدرآباد و دانشگاه پنجابی و دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه (دهلینو) و عضو کمیته خرید آثار هنری و ادبی موزه ملی هند (دهلینو). علاوه بر خدمات ادبی فوقالذکر پروفسور عابدی کتب متعددی را منتشر ساختهاست. تعداد سخنرانی و مقالاتی که پروفسور عابدی ایراد کرده و به چاپ رسانده، از ۲۵۷ تجاوز میکند و بیشتر آنها در مجلات و نشریات معتبر و یادبودنامهها و یادوارهها در هند و کشورهای دیگر انتشار یافتهاند. دانشگاه دهلی نیز سه جلد کتاب پروفسور عابدی را تحت برنامه کمیسیون کمک به دانشگاهها که سازمان تامالاختیار دولت هند است، برای انتشار پیشنهاد و به چاپ رساندهاست. در ۱۵ اوت ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱ ه.ش) که سالگرد روز آزادی هند است، رئیسجمهور هند به پاس خدمات پروفسور عابدی به زبان فارسی و ادبیات فارسی در هند، تقدیرنامهای به ایشان اعطا کرد. در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ ه.ش) حکومت ملی دهلی نیز به خاطر تقدیر از خدمات بیش بهای پروفسور عابدی به مطالعات ایرانشناسی و ادبیات در هند جایزه ساهتیه کلا پریشاد را به ایشان اعطا نمود. دانشگاه دهلی نیز به خاطر تجلیل از این استاد برجسته عنوان استاد (پروفسور) ممتاز را پس از بازنشستگی به ایشان داد. همچنین ایشان از طرف غالب انستیتوت و انجمن مفاخر فرهنگی تهران هم تقدیر گردیدهاست.
«دومین یادنامه علامه طباطبایی»، به قلم آیتالله حسن زاده آملی ، به زبان فارسی نگارش شده است. این یادنامه، در دومین سال رحلت علامه طباطبایی رحمةاللهعلیه با موضوع عرفان و حکمت متعالیه نگارش شده است. نویسنده، در این رساله مطالب عرفانی متنوعی را ارائه کرده است و کتاب دارای تبویب و فصل بندی خاصی نیست. نویسنده، در مقدمه به تبیین حقیقت عرفان پرداخته، مینویسد: «در حدود دوازده سال پیش، این فکر به ما روی آورده است که مصادر و مآخذ مسائل حکمت متعالیه؛ یعنی اسفار صدر المتالهین را به دست آوریم، برای رسیدن بدین مقصود تا آن جا که مقدور و میسور بود، فحص نمودهایم و منابع آن را از بدو تا ختم تحصیل کردهایم و حال به تنظیم آنها مشغولیم. یکی از نتایج مهمی که از اقبال این بارقه الهی گرفتهایم این است که قرآن و عرفان و برهان ، از هم جدایی ندارند، که در حقیقت عرفان، تفسیر انفسی قرآن است، و برهان، لسان عرفان است و جوامع روایی مرتبه نازله قرآنند.» وی، میافزاید: حکمت متعالیه که امروز در السنه اهل فن دایر است، مراد اسفار صدر المتالهین است که ام الکتاب آن جناب است و دیگر کتب و رسائلش از شعب آن هستند. نویسنده، در اولین مبحث کتاب، به بررسی حدیث تردد پرداخته است. مضمون این حدیث قدسی شریف که در جوامع فریقین ذکر شده، آن است که امام صادق (ع) از امام سجاد از خداوند عزّوجلّ روایت میکند که در چیزی به قدر قبض روح مؤمن تردد نکردم و... که حاکی از عظمت مؤمن نزد پروردگار متعال است. سپس به منابع این حدیث شریف اشاره میکند. در بخش دیگری از کتاب، سخنان عدهای از اعاظم در باره فصوص الحکم و فتوحات مکیه ذکر شده است. در ابتدای کلام، سخن علامه طباطبایی آمده که میفرماید: «شیخ؛ یعنی محی الدین عربی، در فصوص، مشت مشت آورد و در فتوحات دامن دامن.»