درباره شعر نیما و نیز خاستگاه و ریشههای شعر نو و آگاهی یا عدم آگاهی وی از تلاشهای پیوسته یا گسسته پیشینیان در سرودن شعر در قالبی غیر از غزل کلاسیک حرفهای زیادی زده شده است. ولی روند تکامل شعر نیما نشان میدهد که او نه با تلاش پیشینیان ـ بهویژه آغازگران تحول در شعر فارسی ـ آشنایی داشته و نه به پیروی از آنان به فکر سرودن شعر در قالب آزاد با مصراعهای کوتاه و بلند و بدون قافیه روی آورده و نه به تقلید صرف شاعران بیگانه. در این کتاب ابتدا به اختصار درباره زندگی و شعر نیما مطالبی ارائه شده و سپس در سه فصل به نقد و بررسی اشعار نیما پرداخته شده است که در فصل اول شعرهای کلاسیک نیما در بخشهای مثنوی، قطعه، قصاید، غزلیات، رباعیات، ترجیعات و مسمطها، در فصل دوم شعرهای نئوکلاسیک نیما و در فصل سوم نیز شعرهای نو او مورد بررسی قرار گرفته است.
هوشنگ گلشیری از جمله داستاننویسان ایرانی بود که همواره کارش و نوع نگاهش به ادبیات و از آن فراتر به فرهنگ و سیاست را توضیح میداد. از گلشیری نقد و نظرهای بسیاری باقی مانده است که بخشی مهم از نقدنویسی معاصر فارسی به شمار میروند. گلشیری در برخی آثارش از جمله در کتاب «در ستایش شعر سکوت» نشان داده که تا چه حد در زمینه نقد شعر چیرهدست و صاحبنظر است. او همچین در طول سالهای مختلف در زمینه داستاننویسی نیز نقد و مقالاتی متعدد نوشته بود. اما همه نقدهای گلشیری به داستان و شعر مربوط نیست. او در زمینه سینما، اسطورهشناسی، ادبیات کلاسیک، سیاست و... هم مقالههای زیادی نوشته و در هریک دغدغهها و علایق و جهانبینیاش را توضیح داده است. بخشی از مهمترین نقد و نظرهای هوشنگ گلشیری در کتاب دو جلدی «باغ در باغ» در اختیار ماست. مقالات کتاب «باغ در باغ» نشان میدهد که یکی از مهمترین چهرههای فرهنگ ما در دوره معاصر جهان را از چه دریچه و منظری میدیده است. مقالات گلشیری در این کتاب میتواند پایه و اساسی برای شکلگیری درکی عمیقتر از فرهنگ و ادبیات به وجود بیاورد. مقالات، نقدها و مصاحبههایی که در کتاب «باغ در باغ» گرد آمدهاند به سالهای مختلفی مربوطاند و از این نظر میتوانیم سیر تکوین نگاه گلشیری را هم ببینیم. در این روند میبینیم که نگاه و آرای گلشیری هیچوقت بیرون از زمینه و زمانهای که در آن حضور داشته نبوده است و او همواره نسبت به اجتماع و آنچه در جهان اطرافش میگذشته حساسیت داشته است. نقدها و مقالههای کتاب «باغ در باغ» موضوعاتی بسیار متنوع دارند و این نشان دهنده ذهنیت چندبعدی گلشیری است. او در نقد و نظرهایش به موضوعات گوناگونی چون سنت ادبی و شعر کلاسیک، نگاه به طبیعت، مسئله جبر و اختیار، ارتباط سیاست و ادبیات، اهمیت درک دیگری، فرمها و تکنیکهای نویسندگی و موارد متعدد دیگر توجه کرده است. گلشیری در مصاحبهای که به اواخر دهه چهل برمیگردد میگوید هدفش از داستاننویسی شناخت انسان است. این مصاحبه که در کتاب «باغ در باغ» منتشر شده، نشان میدهد که او تا چه حد برای داستاننویسی اهمیت و ضرورت قایل بوده است. گلشیری داستاننویسی بود که به داستاننویسی مدرن و شیوههای روایتی چون جریان سیال ذهن توجه داشت اما در عینحال در کتاب «باغ در باغ» میبینیم که او به هیچوجه اهمیت رئالیسم را انکار نکرده است. او اعتقاد داشت که: «رئالیسم یعنی تلقی پس از کپرنیک و گالیله و کپلر از جهان، رد تلقی افلاطونی و ارسطویی، یعنی فروتن شدن، پذیرفتن که به جای شناخت آن مثال ازلی ابدی، همین نمونه جزیی را بشناسیم. به جای آن کلی از کل به جزء رفتن، به همین نمونه زمینی در زمان و مکان بنگریم.» خواندن کتاب «باغ در باغ» به خصوص برای داستاننویسان و کسانی که به نقد ادبی علاقهدارند حایز اهمیت است. با خواندن این کتاب وجوه مختلف زیباییشناسی یکی از مهمترین نویسندگان معاصر ایرانی را درمییابیم. کتاب دو جلدی «باغ در باغ» اثر هوشنگ گلشیری در نشر نیلوفر منتشر شده است.
کتاب مجموعهای است از مقالات "هوشنگ گلشیری" که در دو جلد به طبع رسیده است. جلد نخست به "نقد شعر"، "نقد داستان" و "چند یادداشت" اختصاص یافته و در جلد دوم علاوه بر ادامه چند "یادداشت" این مطالب به چشم میخورد :یاد یاران (یادی از بهرام صادقی، نقل نقال :در باب اخوان ثالث و شعر او، دو راهه من و من دیگر :در احوال و آثار زندهیاد احمد میرعلایی) ;در باب ادب کهن ;سینمای معاصر ;گفتگوها .
مهدی اخوان ثالث (م. امید) یکی از سرشناسترین چهرههای شعر معاصر است که با حضور چهلساله خود در عرصه شعر و ادب، کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشت و یکی از تأثیرگذارترین شاعران عصر خود به شمار میرود. او گرچه از سنین نوجوانی به سرودن شعر در قالبهای کلاسیک روی آورد؛ ولی پس از آشنایی با شعر نو و نیما و سرودن شعر در قالب نیمایی، به شهرت رسید. در این کتاب پس از مروری کوتاه بر زندگی و جهان شعری اخوان، در فصل اول به شعرهای کلاسیک اخوان در قالبهای غزل، قطعه، قصیده، مثنوی، ترکیببند، رباعی، دوبیتی و تکبیتی پرداخته شده است. فصل دوم اختصاص به بررسی اشعار نئوکلاسیک اخوان دارد. در فصل سوم شعرهای نو اخوان به لحاظ زبان و بیان، وزن شعر و پایانبندی مصراعها، قافیههای کناری در شعر، موسیقی درونی، روایت و فرم و ساختار بررسی شده است. فصل پایانی کتاب اختصاص به بیان گفتارهایی درباره شعر اخوان از نویسندگان و ادبای کشور دارد.
آنچه امروزه به نام چهارپاره شناخته میشود، عبارت از شعری است موزون و مقفی، متشکل از چند بند که هر بند آن از چهار مصراع مساوی تشکیل شده و تنها دو مصراع از این چهار مصراع (مصراعهای دوم و چهارم) با هم، همقافیهاند. بدین ترتیب چهارپاره قالبی است آزاد که از نظر قافیهبندی، رعایت قافیه، تنها درون هر بند الزامی است و هر بند شعر برای خود قافیههای مجزا و مستقلی دارد. در این کتاب کوشیده شده تا در حد امکان از بین آثار شاعرانی که در این دو سه دهه شعرهایی در قالب چهارپاره سرودهاند، شعرهایی انتخاب و به صورت منبعی برای علاقمندان و دوستداران شعر فراهم آید.