در این کتاب یکی از مکاتب فلسفی قرن بیستم مطرح شده که در کلیه شئون زندگی اجتماعی از قبیل سیاست، ادبیات، اخلاق، عقاید و نگرش به زندگی تأثیر داشته است. این فلسفهها عکسالعملی در برابر فلسفههای انتزاعی و نظری محض هستند. این مشرب فلسفی به جای حقیقت فی نفسه، حقیقت انسانی و حقایقی را که در رابطه با انسان معنادار میشوند، مورد توجه قرار میدهد. در این کتاب ضمن بررسی لغوی و تعریف اصطلاحی فلسفههای اگزیستانس، ویژگیهای مشترک و اختصاصی فلسفههای اصالت وجود انسانی یا اگزیستانسیالیسم با دو مشرب اساسی آن به طور تحلیلی و مشخص بررسی شده است. سپس عقاید چهار فیلسوف به دقت و از منابع دست اول و تألیفات خود آنها مورد مطالعه قرار گرفته است.
«صدرالدین شیرازی بزرگترین فیلسوفی است که در سده یازدهم هجری به عرصه رسید.او فلسفه اشراقی را به نهایت اوج و آسمان رفعت خود رسانید در حالی که فلسفه مشائی و رواقی را به شدت مورد حمله قرار داد». «صدرا در فلسفه و حکمت اشراقی کتابهای کلانی نوشته است». صدرالمتالهین فسفه خود را با مسئله اصالت وجود و پس از آن با تشکیک وجود افتتاح کرده و بعد از آن در هر مسئله ای از مسائل این فن از همین دو نظریه مدد برهانی گرفته و پایه مسئله را روی آن استوار می سازد. در مسئله اول بیان می کند که درعین حال که ما در برابر سوفطائیه و شکاکین وجود و واقعیتی قائلیم و برای اشیاء ماهیات موجوده اثبات کرده و هریک از انواع خارجیه را دارای ماهییت نوعی و وجود میدانیم ولی نظر به اینکه حقیقت هر چیزی در خارج یکی بیش نیست از این نشاه خارجی یکی از دو حیثیت (ماهیت) و (وجود) اصیل بوده و دیگری به عرض او ثبوت خواهد داشت. و در مسئله دوم (مسئله تشکیل در وجود) که در حقیقت بدو مسئله تحلیل میشود (که یکی مسئله وحدت حقیقت و سنخ وجود و دیگر که مختلف و متفاوت بودن این حقیقت واحده می باشد) بیان می کند که موجودیت اشیاء که اصالت از آن وی بوده و ماهیت به عرض وی تحقق دارد در همه اشیاء و عموم موجودات یک سنخ و یک حقیقت است و نظر به اینکه اصالت و واقعیت از آن او است هرچه غیر او فرض شود پوچ و باطل خواهد بود ....
به طور مسلم ظهور چشمگیر مکتب فلسفی اصفهان زمانی بوده که صفویه این شهر را به عنوان پایتخت برگزیدند و حکمایی چون سیدمحمدباقر استرآبادی (میرداماد)، شیخ بهاءالدین محمد عاملی (شیخ بهایی) و سیدابوالقاسم موسوی حسینی (میرفندرسکی) در آن رحل اقامت افکنده و بازار مباحث فلسفی رونق بسزا یافت. از آن زمان به بعد چراغ حکمت در این شهر خاموش نشده و تا امروز مکتب فلسفی اصفهان به حیات خود ادامه داده و به ظهور حکمایی چون شیخ محمود مفید، سیدصدرالدین کوهپایهای و حاجمیرزا علی آقای شیرازی منجر گردیده است. نویسنده در این کتاب مکتب فلسفی اصفهان از آغاز تا امروز را بررسی کرده است.