«صدرالدین شیرازی بزرگترین فیلسوفی است که در سده یازدهم هجری به عرصه رسید.او فلسفه اشراقی را به نهایت اوج و آسمان رفعت خود رسانید در حالی که فلسفه مشائی و رواقی را به شدت مورد حمله قرار داد». «صدرا در فلسفه و حکمت اشراقی کتابهای کلانی نوشته است». صدرالمتالهین فسفه خود را با مسئله اصالت وجود و پس از آن با تشکیک وجود افتتاح کرده و بعد از آن در هر مسئله ای از مسائل این فن از همین دو نظریه مدد برهانی گرفته و پایه مسئله را روی آن استوار می سازد. در مسئله اول بیان می کند که درعین حال که ما در برابر سوفطائیه و شکاکین وجود و واقعیتی قائلیم و برای اشیاء ماهیات موجوده اثبات کرده و هریک از انواع خارجیه را دارای ماهییت نوعی و وجود میدانیم ولی نظر به اینکه حقیقت هر چیزی در خارج یکی بیش نیست از این نشاه خارجی یکی از دو حیثیت (ماهیت) و (وجود) اصیل بوده و دیگری به عرض او ثبوت خواهد داشت. و در مسئله دوم (مسئله تشکیل در وجود) که در حقیقت بدو مسئله تحلیل میشود (که یکی مسئله وحدت حقیقت و سنخ وجود و دیگر که مختلف و متفاوت بودن این حقیقت واحده می باشد) بیان می کند که موجودیت اشیاء که اصالت از آن وی بوده و ماهیت به عرض وی تحقق دارد در همه اشیاء و عموم موجودات یک سنخ و یک حقیقت است و نظر به اینکه اصالت و واقعیت از آن او است هرچه غیر او فرض شود پوچ و باطل خواهد بود ....
"بلند آفتاب خراسان "مجموعهای است مشتمل بر نوشتهها و سرودههایی که پس از درگذشت "محمدتقی ملکالشعرای بهار "در مراسم تشییع جنازه وی و طی چند سال به مناسبتهای مختلف از جمله مراسم یادبود آن استاد در نشریات فارسی به چاپ رسیده است .این مجموعه متشکل از دو جلد است که جلد اول آن در سه بخش تنظیم شده است :بخش اول مشتمل است بر گزارشها، مقالهها و تحقیقات مختلف مربوط به زندگی و شخصیت بهار ;بخش دوم، برگزیدهای است از اشعاری که در رثای استاد سروده شده است ;بخش سوم حاوی چند مطلب در نقد و معرفی کتاب "بهار و ادب فارسی "است که نگارنده در سال 1351در دو مجلد آن را انتشار داده است .(این مطالب، اشاراتی است چند درباره نویسندگی ملک الشعرای بهار) .
سید هاشم موسوی حداد یکی از عارفان نامیِ شیعه و از شاگردان برجستهی سید علی قاضی بود. سید هاشم در شهر کربلا متولد شد و در نجف اشرف به تحصیل علمِ دین پرداخت. این طلبهی وارسته هیچ در بند دنیا و تجملات مادی نبود، و از درآمد حاصل از نعلسازی، به سادهترین شکل ممکن روزگار میگذرانید؛ در واقع لقب حداد (به معنی آهنگر) با توجه به حرفهی ایشان به وی اطلاق شد. سید هاشم حداد در سال 1279 متولد شد، و به سال 1363 از دنیا رفت. از وی نامههایی چند به جامانده، که توسط شاگردشان، سید محمدحسین حسینی طهرانی گردآوری شده، و ذیل کتاب روح مجرد در اختیار علاقهمندانِ این موحد نامی قرار گرفته است. در کتاب نامبرده همچنین، در باب مهمترین رئوس فکری و جالبتوجهترین اعتقادات دینی حاج سید هاشم موسوی حداد نیز بحث شده است. کتاب روح مجرد در قالب دوازده بخش کلی تنظیم گشته است. سید محمدحسین حسینی طهرانی که خود یکی از بزرگان حوزه و از عالمان شاخص دوران به شمار میرود، در کتاب روح مجرد نهایت همّ خود را به کار برده تا فقط پارهای از روشنای روح و قطرهای از دریای ایمان یار و استاد خود، حاج سید هاشم را بر ما که مخاطبین کتاب او هستیم، آشکار سازد. از بخشهای جالب توجه کتاب صوتی روح مجرد، خصوصاً باید به قسمتهایی اشاره کرد که در آنها اشاراتی به علاقهی حاج سید هاشم به عرفانِ مولوی و ابن عربی شده است؛ علاقهای که البته انتقاداتی را از سوی برخی از ظاهربینان متوجه ایشان نمود؛ اما به هر رو، مانعی در غور حاج سید هاشم در حالات عرفانی نشد.