شهریار تنها یک شاعر نبود. مطالعات و تأملات عمیقش در برخی از زمینهها بهقدری وسیع بود که صلابت اندیشه یک محقق یا یک حکیم دانشمند که به تأیید نظر حل معما میکرد، در ورای کلامش مشاهده میشد. از جمله این زمینهها، بررسی مدام در شخصیت و زندگی و دیوان جاودان شاعر ایران، حافظ بود. در این کتاب بررسی 111 غزل حافظ از دیدگاه شهریار آورده شده است. البته گفتنی است که ممکن است کل غزل بررسی شده باشد یا اینکه از هر غزل چند بیت. اصولا شیوه استاد این نبوده که بیتی را معنی ظاهری کنند، برای هر بیتی مغزی قائل بود که سعی میکرد آن را بیان و مفهوم کند.
در فن آرایش سخن و صنایع بدیعی "سوال و جواب" را یکی از محسنات بدیع معنوی به شمار آورده اند و آن چنان است که شاعر در بیتی و یا چند بیت و یا بیش از آن، سخن خود را به صورت پرسش و پاسخ موضوع می کند و این تفنن ادبی، گاه چندان به درازا میکشد که از آغاز تا پایان یک قصیده طولانی را نیز دربر میگیرد. کتاب حاضر که "گفتگو در شعر فارسی" نام دارد بیشترین اشعاری را که تاکنون به شیوه پرسش و پاسخ سروده شده اند، شامل میشود.
شیخ مولی رشید دزفولی، فقیهی فاضل و ادیبی از شعرای تابناک بود که در جامعیت علوم و فضیلت دینداری و رعایت نکات اخلاقی و فضایل و کمالات نفسانی در عهد خود مشخص و ممتاز بود «او با همه اطلاعاتی که در علوم دینی و فلسفه و تاریخ و ادبیات تازی و فارسی داشتهاند تنها قسمتی از دیوانش یعنی بخش (زهرائیه) به جای مانده، که با همهی اندکی طبعی غرا و معلوماتی جامع است. در شعر بر پیشینیانی همچون سعدی، حافظ و جمالالدین عبدالرزاق بوده است... مجموعاً 2545 بیت شعر از مرحوم ضیایی به جای مانده است» . «این اثر یکبار در سال ۱۳۳۳ قمری در بمبئی و بار دیگر در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران به نام کلیات دیوان ضیایی به چاپ رسیده است. مجموعه زهرائیه ضیایی اگرچه در باب مدیحه و مرثیه است، اما با اصولی نو و طرحهای شعری جدید نسبت به مرثیه سرایی در آن زمان به وجود آمده که این نوع طرز بیان مرثیه در نوع خود بینظیر است و در زمان زندگی ضیایی مطمئناً سبکی بسیار نو و تازه بوده است» در دیوان شعری که از او به جای مانده تعدادی قصیده و غزل(88) و ترجیع بند(12) وجود دارد. «گرچه دیوان اشعارش مختصر ولی منقح و نافع و حاوی فواید بسیار است. اشعار نغز و شیوای او در قالب پند و نصایح، حکایت از رنج درون و قلب سوزانش دارد» . اثر منظومش؛ یعنی زهرائیه نشان از تسلط او بر قواعد شعری و تبحر او بر استحکام معانی دارد و دلیل بارزی است بر فصاحت کلام و روانی سخن و نیروی طبع و قوت بیان و حدت ذهن او. «قصاید و غزلیات لطیف و مدایح عالی و اوصاف رایع او با معانی باریک و مضامین تازه و دلانگیز به شعر او دلاویزی و رونق و جلای خاص میبخشد. در لابهلای اشعارش به ابیاتی برمیخوریم که بیانگر حسب حال و بیان احوال و سبب احتراز او از دنیا و مردم زمانه و علت انزوا و تجرید وی از خلایق است»