سبک و شیوه قصهسرایی مولوی در مثنوی در واقع همان طرز و اسلوب معمولی «کلیله و دمنه» و تا حدی «هزارویک شب» است؛ یعنی به دنبال هر حکایت اصلی، حکایات فرعی چند در میان آورده میشود و بیشتر قصهها درختی را به خاطر میآورد که از تنه آن شاخههای متعددی به وجود آمده باشد. مولوی به مناسبت مبحث و مقالی، قصهای را شروع میفرماید و افزون بر آنکه مطالب و مضامین آن قصه و حتی گاهی الفاظ و کلمات آن مبدأ و منشأ تحقیقات حکمتی و افادات عرفانی دور و درازی میگردد که چهبسا از آیات و احادیث و اخبار و سخنان بزرگان معرفت کمک میگیرد، بهتدریج همان حکایت اصلی که گویی آبستن است، جابجا حکایتها و تمثیلهای فرعی دیگری میزاید و چهبسا این داستانهای فرعی نز خود دارای شاخههای تحقیقی و عرفانی میگردد. در این کتاب داستانهای مثنوی به ترتیب دفاتر ششگانه به کوشش محمدعلی جمالزاده آورده شده و در ابتدای کتاب نیز بدیعالزمان فروزانفر بر آن مقدمهای به نگارش درآورده است.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
موضوع کتاب حاضر در مورد زندگی نامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس نویسنده کتاب قابوسنامه تالیف غلامحسین یوسفی که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.
سید محمد علی جمال زاده در سال 1319 کتابی انتشار داد به نام دارالمجانین. یکی از قهرمانان این کتاب دیوانه ای است به نام هدایتعلی خان که در دارالمجانین اسمش را “مسیو” گذاشته بودند. انتشار این کتاب 4-5 سال پس از تکثیر بوف کور، در تهران ایجاد بحث و جنجال بسیاری کرد. و با نقل عین قسمتهایی از کتاب بوف کور در دارالمجانین آشکار بود که جمال زاده می خواسته در سلامت عقل و نبوغ صادق خان از خود تردید نشان دهد.شاید جمال زاده اولین کسی بود که آشکارا نویسنده ی نابغه ی بوف کور را در اجتماع مفلوک آن روز ایران دیوانه و اهل تیمارستان نامید و موجب شد از آن بهره برداری های درست و نادرست بسیار شود. داستان در مورد پسرک یتیمی هست که در خانه عموی ثروت مند و خسیسش زندگی می کند و عاشق دختر او بلقیس می شود اما عمو پسر را از خانه می راند . در این بین ماجراهایی اتفاق می افتد که پسر ترجیح می دهد خودش را به دیوانگی بزند تا در دیوانه خانه بستری گردد
به مناسبت وفات سیدحسن تقی زاده یادنامه ای منتشر شده است با دو مقاله از سید محمدعلی جمالزاده.عناوین مقالات عبارتند از: "تقی زاده ای که من می شناختم" و "من جمالزاده در حق تقی زاده شهادت می دهم". این یادنامه در سال 1349 منتشر شده است.