ادبیات تطبیقی نوعی فعالیت در حوزه نقد نقد ادبی محسوب میشود که در آن، ادبیات در مفهوم کلی آن مقایسه و درباره تلاقی ادبیات در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف پژوهش میشود. در بررسی تطبیقی آثار، میتوان به چگونگی تأثیر و تأثر دیدگاههای فکری و نقاط وحدت اندیشه بشری در زمینههای مختلف پی برد. در مقاله حاضر نخست مفاهیم و تعاریف کلی ادبیات تطبیقی و مبانی آن بیان شده است. سپس از دیدگاه محتوایی و ساختاری، درونمایههای آثار صمد بهرنگی، منتقد و نویسنده ادبیات کودک در ایران و شل سیلورستاین، شاعر و نویسنده ادبیات کودک در امریکا را بررسی کردهایم. نقاط اشتراک و افتراق این دو نویسنده از لحاظ فضای زمانی و مکانی، نگرش قالب، تطابق ساختاری، شخصیتپردازی و دیگر عوامل به اجمال بررسی و تحلیل شده است. گرچه ممکن است این دو نویسنده اثر مستقیم بر یکدیگر نداشته باشند، از نظر توارد میتوان وجوهی مشترک در بین آنها یافت و این امر سبب میشود تا ما دو نویسنده را دریابیم و تلاقی افکار آن دو را در حوزههای خاص بررسی کنیم. اگرچه زمان و بستر متفاوت اجتماعی، به بروز تفاوتهایی بنیادین در نگرش این دو نویسنده منجر شده است، زمینه کودکانه نوشتههای آنها به سمت تربیت خانوادگی و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، قدرت تخیل و توصیف بسیار بالا، عشق، توجه به مردم، فقر، حرکت و پویایی، همدلی و نگریستن به جهان از دریچه چشم کودک از ویژگیها و درونمایههای مشترک بهرنگی و استاین است. توضیح اینکه استاین فرجام کار شخصیتهای بهرنگی را به تصویر میکشد، بنابراین شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که اندیشه استاین رشدیافته و به تکوینرسیده تفکر بهرنگی است.
پس از گذشت حدودا چهل سال از عمر سینمای ایران به جهت بالا بردنبار عاطفی فیلم و به ویژه در مضامین خانوادگی و ملودرامهای وطنی، در سالهای دهه چهل، کودکان نیز گهگاه در فیلمهای فارسی حضور پیدا می کنند. اما این حضور به تنهایی نمی تواند سرآغاز فیلم کودک در تاریخ سینمای ایران باشد. چرا که سینمای کودک، ویژگیهای خاص خود را دارد و برای مخاطبان خاص خود نیز تولید می شود و فیلم های سینمایی به دلیل جامعیت و عمومی بودن شیوه بیان و پیام آن نمی تواند پاسخگوی این نیاز باشد....
کتاب چگونه فکاهی نویس شدم تالیف لئونید لنچ در مورد سرگذشت او و مسیر نویسندگی اوست از زبان خودش. کتاب در سال 1352 توسط حبیبیان ترجمه و در انتشارات توپ منتشر شده است