کتاب سی پاره عشق نوشته مجید سرمدی است و تفسیر غزل های دیوان شمس تبریزی این مجموعه دربرگیرنده شرح سی غزل از غزلیات شمس تبریزی است که ده غزل نخست در جلسات غزلخوانی دیوان شمس و بر اساس دریافتهای شخصی نگارنده از این اشعار، نیز توجه به علوم و فنون ادبی از جمله معانی و بیان و تاریخ ادبیات و سبکشناسی، نگاشته شده است. در بیست غزل دیگر، توصیفات به اختصار بوده تا خواننده بتواند با درنظر گرفتن مباحث پیشین خود به تفسیر و تعبیر ابیات بپردازد. در انتهای کتاب نیز فهرستی از لغات و ترکیبات غزلها اعم از شرح شده و نشده، همچنین فهرست آیات و احادیث، ترتیب داده شده است.
سیدمحمدرضا کردستانی با تخلص میرزاده عشقی (۲۰ آذر ۱۲۷۳ – ۱۲ تیر ۱۳۰۳) شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود که در دوره نخستوزیری رضاشاه، به دستور رئیس اداره تأمینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. وی از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت. او را خالق اولین اپرای ایرانی میدانند. کتاب حاضر گزیدهی اشعار و تقسیر و نقدی ادبی آثار میرزاده عشقی است.
توجه به کاستیهای مطالعات بلاغی سنتی، مانند آمیختگی علم معانی با علوم دیگر و با بیان و بدیع، آمیختگی حوزههای زبان و ادب و محدودبودن واحد بلاغی، در کشف شگردهای بلاغی متون لازم است و باید توجه داشت که مبانی نظری و عملی علم معانی مختص زبان فارسی، از راه استقصا در شاهکارهای ادبی این زبان به دست میآید. کتابهایی که در زمینه علم معانی به زبان فارسی نوشته شده یا قسمتی از آنها مربوط به این علم است، هیچ کدام مختص زبان فارسی نیست و همچنان سایه معانی عربی بر آنها سنگینی میکند. در این مقاله با توجه به مبنای علم معانی که تناسب سخن با مقتضای اوضاع و احوال است و با تأمل در اسرار بلاغی بخشهائی از متون ادبیات فارسی، مباحثی مانند انسجام، التفات، اغراق، گفت وگو و لحن در حوزه علم معانی مطرح شده و این نتیجه به دست آمده است که منابع این علم در هر زبانی، شاهکارهای ادبی آن زبان است و با جست وجو در این آثار میتوان شگردهای بلاغی فراوانی کشف کرد که تاکنون در این حوزه، بحثی از آنها به میان نیامده است.
اين مقاله با هدف تبيين شيوه تفسيري ميبدي و با تمرکز بر داستان زندگي موسي (ع) در قرآن و کشف الاسرار به تقسيمبندي نوبت ثالثه تفسير عرفاني او به دو بخش تاويل گونهها و نکات و لطايف عرفاني ميپردازد و سعي دارد با تکيه بر تحليل شيوه ميبدي در تفسير و تاويل قرآن، دريچهاي را به سوي فهمي عميق از تفاسير عرفاني بويژه کشف الاسرار بگشايد. تفسيري که گونهاي ناقص از تاويل به ميزاني محدود در آن موجود است. از سوي ديگر حجمي قابل توجه از لطايف و نکات عرفاني را مولف به شيوههاي گوناگون بويژه با تکيه بر دو مفهوم محبت و عنايت کشف و بيان ميکند و در غالب موارد، لطيفهگويي را به اثبات فضيلت محمد (ص) و امتش ميکشاند.