زبان، بی‌گمان تجسم و نماد ذهن است. عمل ذهنی زمانی که به مرحله زبان می‌رسد، بیان می‌گردد و بیان چیزی جز ترکیب کلمات و واژه‌ها نیست. در واقع شاعران ذهن نامرئی خود را در«چه گفتن» و «چگونه گفتن» مرئی و قابل درک می‌کنند. در میان شاعران معاصر فارسی، سیمین بهبهانی هم به لحاظ «چه گفتن» و هم به لحاظ «چگونه گفتن»، شاعر موفقی است. او به تمامی، نماینده «غزل نو» امروز است. غزل نو از تأثیر شعر نو بر غزل شکل گرفت. این نوع غزل در قلمرو زبان و تعبیرات، تفاوت‌های آشکاری با غزل گذشته دارد. غزل‌سرایان معاصر در غزل به جای سودجویی از مضامین تکراری و زبانی سرشار از ترکیبات ملال‌آور، اندیشه‌های شاعرانه خویش را، با زبان، ترکیبات دلپذیر و سحرآفرین صورت بسته‌اند. در مقاله حاضر به حوزه زبان شعری سیمین بهبهانی پرداخته شده و برخی از ویژگی‌های زبانی این «بانوی غزل» مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.

منابع مشابه بیشتر ...

635fcb3ba5ac0.jpg

منشاء زبان

جیمز لودوویسی

زبان مجموعه ای قراردادی از سمبل های صوتی است و چیزی نیست که به طریقی ناگهانی به وجود آمده باشد. تکامل زبان با تکامل خود انسان همگام بوده و تحقیق در پیدایش آن با تحقیق در زندگی انسان توام است. بسیاری براین باورند که همه زبانها از یک زبان اصلی منشعب گردیده و به تدریج شباهت خود را به زبان مادری از دست داده است. همه کسانی که با زبان یا آموزش آن سروکار دارند به احتمال زیاد این داستان کتاب مقدس را شنیده اند که: وقتی تمامی ساکنین کره زمین از یک زبان واحد چند کلمه ای استفاده می کردند انسانها در یک دشت بزرگ گرد هم آمدند و گفتند: بیایید برای خود شهر و برجی به بلندای آسمان بسازیم، و بدین ترتیب برای خود نامی باقی گذاریم. آنگاه خداوند به شهر و برج آنها درآمد و گفت"اگر انسان با داشتن یک زبان واحد بتوان برای اولین بار این چنین کار خطیری را انجام دهد بی شک بعدها نیز می تواند هر تصمیم دیگری را نیز عملی نماید. از این رو زبانشان را در هم و برهم می کنم تا قادر به درک گفتار یکدیگر نباشند".و آنگاه خداوند آنها را به سراسر کره خاکی پراکند تا بدین ترتیب آنها از ساختن شهر خویش صرفنظرکنند. این برج را برج بابل نامیدند. زیرا خداوند زبان آنها را درهم و برهم کرده بود...

5c03ad800fcb6.png

پیرامون زبان و زبان‌شناسی

محمد رضا باطنی

این کتاب دربرگیرنده هفت مقاله به این ترتیب است: پیرامون زبان و زبان‌شناسی؛ فارسی، زبانی عقیم؟؛ جمله، واحد ترجمه؛ روان‌شناسی زبان؛ اهمیت استنباط در درک زبان؛ ادراک گفتار؛ و مقایسه مقولات اسم در زبان فارسی و انگلیسی. هر یک از مقالات واحد مستقلی است که می‌توان بدون توجه به مقاله قبل و بعد از آن مطالعه شود؛ ولی در تنظیم آنها سعی شده است مباحث کلی‌تر و زودتر مطرح شود و مقالاتی که به نحوی با هم مرتبط هستند، کنار هم قرار گیرند. این مقاله‌ها جنبه فنی زبان‌شناسی ندارند؛ ولی در نوشتن آنها خواننده غیرزبان‌شناس ولی علاقمند به مباحث زبان و زبان‌شناسی مورد نظر بوده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57f0b992bed02.PNG

دفتر صوفی

مهدی شریفیان

دفتر صوفی، تنها «مشق عشق» نیست. در این دفتر تفسیر هستی «رنگی عاشقانه» دارد و جهان «تجلی» دوست است. عارف باید روح و روان را پاک نگاه دارد تا انوار الهی به آن بتاید. دل «بیت رب» است و دارنده این دل همچون آینه، وصفی، جانشین و خلیفه حق است. اما میرا صوفیه تنها عشق و دیگر هیچ، نیست، دفتر صوفیان پر است از موضوعات گوناگون سیاسی، اجتماعی، جامعه‌شناختی و تأملات روان‌شناختی. صوفی از آنجا که در متن اجتماع است و با اقشار مختلف مردم از هر صنف و گروه و دین و آیین سر و کار دارد، بسیاری از مسائل را می‌بیند و نسبت به آن حساسیت دارد. صوفی می‌داند «قدرت مقدس» چه فجایعی می‌آفریند و ملوک دنیا به نام خدا چه جنایت‌ها آفریده‌اند. و اگر نمی‌توانست طرحی نو در اندازد و ظلم ظالمان را کاهش دهد، حداقل «رقیبی» برای حکمرانان دنیاوی به نام «پیر» و «رند» آفرید تا دو پادشاه در یک اقلیم حکومت کنند، اولی بر جسم و دومی بر جان. حرص، طمع و مال‌اندوزی در دفتر صوفی جایی ندارد و صوفی تمام آدمیان را از «تجمع ثروت» و تنها به دنیا دل سپردن بر حذر می‌دارد. او افق وسیعتری به نام خدمت و شفقت بر خلق، پیش‌روی آدمیان می‌گشاید و انسان را از «حیوانیت صرف» پرهیز می‌دهد. علم و معرفت‌گر چه در دل و ذهن عارف و صوفی جایگاهی بس شگرف و ارزشمند دارد، اما استفاده ابزاری از علم که چونای سلاحی در دست زنگی مست، فاجعه می‌آفریند را می‌نکوهد و آدمیان را از آن برحذر می‌دارد. علم باید انسان را از جهل و نادانی برهاند و زمینه عمل صالح در انسان و جامعه انسانی را فراهم آورد. اگر علم جز این راه، راه دیگری بسپرد. باید گفت: «چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا» دفتر صوفی انباشته از تجربیات دین و دنیاست. با این حال صوفی از این دفتر «چیزی جز دل اسپید همچون برف» نمی‌طلبد. اذبح النفس فالا فلا تشتعل بترهات‌الصوفیه.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی
مقاله
57d0f20062169.PNG

بررسي فرايند نوستالژي در شعر معاصر فارسي (بر اساس اشعار: نيما يوشيج و مهدي اخوان ثالث)

مهدی شریفیان

اين مقاله پژوهشي است درباره «نوستالژي (غم غربت) در شعر معاصر فارسي». اين موضوع به عنوان يکي از رفتارهاي ناخودآگاه فرد، در شعر دو تن از شاعران معاصر: «نيما يوشيج و مهدي اخوان ثالث» بررسي شده است. پس از ريشه‌شناسي و تعريف اين واژه با توجه به فرهنگ‌ها و بهره‌گيري از نظريه‌هاي روان‌شناسان، به عوامل ايجاد غربت اشاره و در ادامه ارتباط نوستالژي و خاطره بررسي گرديده است. در بخش خاطره فردي، به نوستالژي دوري از وطن به عنوان غم غربت و در بخش نوستالژي اجتماعي تحت عنوان «شاعران و خاطره جمعي» به دلتنگي شاعران براي اسطوره‌هاي ايران، با ذکر شواهدي شعري اشاره شده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله