نظام الدین شامی آنطور که خود در آغاز کتاب خویش، یادآور شده است سعی داشته، تاریخ امیر تیمور را به زبانی ساده بنویسد تا همگان آن را درک کنند. سخن ملک الشعرا بهار نیز دال بر این است که این کتاب در کمال سادگی و دقت تحریر شده است. و دیگر ادیبان معاصر نیز نظر استاد بهار را تکرار و تائید نمودهاند. ولی در جاهای مختلف کتاب ظفرنامه شامی، نشانههایی از نثر فنی را مشاهده میکنیم. به طوری که نمیتوانیم ادعا کنیم این اثر، نثر کاملاً یکدست و سادهای دارد. بهویژه که آثار تقلید از نثر فنی همچون: ترجمه کلیله و دمنه، مرزباننامه، نفثه المصدور، تاریخ جهانگشای جوینی در این کتاب آشکار است.
فصل اول کتاب که دهها صفحه را فراگرفته است، وظیفه بحث در "سبک" و "سبک شناسی" را تقبل کرده است. در معرفی این مباحث به نظر رسید که بهتر است بسیاری از کلمات مثل "ادبیات" و "معنی" مجددا مورد رسیدگی تازه قرار گیرد و یکبار دیگر این کلمات از نظر "زبانشناسی" بررسی شود. بعدا سعی شد تا مراکزی که عهده دار مطالعه امکانات جدا کردن "صورت" از "معنی" است معرفی شود؛ تا روشن گردد که دشواریهای این امر چیست و چرا در قرن اخیر مساعی فراوان برای جدائی "صورت" از "معنی" بکار رفته است. در بخش دو باید به خاطر سپرد که "معنی" و مطالعه آن از دشواریهای کنونی دنیای ماست. از زمانی که قدرت فلسفه و استقلال سرزمینهای آن به انقراض گرائیده و به مرزهای آن تجاوزاتی شده، فلسفه از یک واحد مستقل به اجزاء پاره پاره درآمده و هر جزء آن به علمی وابسته و مرتبط شده است. ناچار "معنی" و "دلالت" هم توان حفظ تمامیت نیافته و علوم دیگر سرپرستی و اداره آن را عهده دار شده است. از این جاست که هر چه درون "دلالت" و " معنی" را بیشتر بشکافند، مشکلات آن ظاهرتر و فزون تر می شود تابجائی که اکنون این دشواری به صورت یکی از پیچیده ترین معماهای عصر ما درآمده و علم امروز در مقابل آن درمانده گشته است. در فصل سوم کتاب به صنعت شاعری دیگر او که تکرار یک صامت در آغاز دو یا چند کلمه یک بیت است توجه گردیده است. در این فصل کوشش شده تا ارتباط میان صامتهای تکرار شده در اول کلمات یک بیت با "معانی" مورد نظر شاعر نشان داده شود. در این فصل اشاره شده که امرسون بارها و با نظم خاص صامت آغازی کلمات یک بیت را با مقاصد مختلف مربوط کرده است ولی کمتر کسی متوجه این ارتباط شده است. در فصل چهارم مطالعه کلمات مرکب شعر او مورد توجه است. برای اینکه باز "سبک" امرسون در ساخت و بافت کلمات روشن شود. هزاران کلمه مرکب شعر او بررسی گردیده و نحوه و "سبک" پیوستن کلمات مرکب او مثل شیوه اتصال دو اسم، اسم و صفت ، اسم و قید، صفت و اسم، فعل و اسم نظائر این ترکیب ها طبقه بندی شده است. بعدا "سبک" او در اتصال کلمات با شیوه شاعران دیگر در ترکیب و ساخت کلمات مرکب مقایسه گردیده است. کوشش شده تا توجه خواننده باصالت "سبک" او در اصل کلمات معطوف شود. زیاده بر یکصد و ده مورد دیده شد که آنها را باید اثرات خلاقیت او در سکه زنی کلمات مرکب در واژگان انگلیسی دانست. در فصل پایانی به کاربرد کلمات و خصوصیات دستوری امرسون از باب اسم و صفت و قید و طرز پیوستگی و ارتباط آنها به یکدیگر توجه شده تا از این راه بتوان وجه دیگر از "سبک" او را دسته بندی کرد.
در بسیاری از انواع نثر دوره قاجار، نوعی رویکرد انتقادی دیده میشود که سبب بروز دگرگونیهایی در انواع نثر این دوره شده است. رگههایی از این رویکرد ـ که تفکری جهانی است ـ در نثرهای اوایل دوره قاجار دیده میشود، پس از آن به صورت پررنگتر و قویتری در انواع نثر این دوره به چشم میخورد. این سیر به ویژه تا حوالی انقلاب مشروطه و اندکی پس از آن ادامه مییابد؛ اما به ویژه در نثرهای دوره بعد اندک اندک رنگ میبازد. سیر تحول بعضی از انواع نثر این دوره، در منابع پیشین آمده است؛ پارهای دیگر هم در این مقاله بررسی شده و نتیجه این مطالعات در کنار یکدیگر قرار گرفته است. با محوریت رویکرد انتقادی بعضی از انواع، تغییرات چشمگیری کردهاند؛ برخی متروک و بعضی به کلی دگرگون شدهاند؛ به گونهای که پیوند آنها با صورتهای پیشین کاملا گسسته شده است. در پارهای از انواع، رگههایی از این تفکر راه یافته و بعضی از انواع هم تحتتأثیر این تفکر شکل گرفته، بالیده و مسئله نشان میدهد رویکرد انتقادی، محور تطور انواع نثر در این دوره است.
تشبیه به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصاویر شاعرانه ایفا میکند. سیف فرغانی نیز شاعری تصویـر گراست که به مدد این عنصر، در عرصه تصویر آفرینیهای بکر و خیالانگیز، گام بر میدارد. در این پژوهش تشبیهات قصاید سیف فرغانی از جنبههای مختلف، چون انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبیهات نوین، ابزار تشبیه و ایستایی و پویایی آنها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان تحلیل آماری نیز از آنها ارائه شده است؛ تا ضمن شناخت چگونگی ابزارهای بیانی در آفرینش شعر و تأثیر آنها بر سبک و زبان شاعر، معیارهای اساسی زیباشناختی شعر سیف فرغانی به خواننده ارائه گردد. این پژوهش ثابت میکند که شاعر از نظر انواع تشبیه، به تشبیهات فشرده و اضافه تشبیهی، تشبیه مفرد به مفرد و حسی به حسی گرایش بیشتری دارد و از نظر ساختار شکلی، تشبیه مفروق بیشترین بسامد را در اشعار وی به خود اختصاص داده است. ضمن این که گاهی شاعر چندین ساختار شکلی را در یک تشبیه گنجانده که باعث نوآوری شده است. وی همچنین در ضمن اشعار خویش، مبدع تشبیهات نوینی است که در نوع خود بینظیرند. شاعر از نظر موضوعات مختلف مواد تشبیه، در جهت أخذ مشبه، با توجه به تفکر و اندیشه خاص خود، به معنویّات و مفاهیم مجرد و انتزاعی گرایش بیشتری دارد، در حالی که از لحاظ مشبّهٌ به ابزارآلات و اشیا بیشترین بسامد را در تصاویر وی به خود اختصاص دادهاند. با بررسی زاویه تشبیه تنها حدود 3/1 تشبیهات وی با زاویه باز و ابداعی و بقیه موارد، تکراری هستند و تصاویر شعری وی بیشتر ایستا میباشند تا پویا و متحرک.
زبانها شیوههای گوناگونی از ارجاع را در نشاندادن مشارکین روایتها بهکار میگیرند. این شیوهها میتوانند شامل حذف کامل مرجع، ارجاع تلویحی به صورت تصریف فعلی، بهکارگیری ضمایر منفصل و در نهایت بهکارگیری گروه اسمی کامل باشند. این ابزارهای گفتمانی با نیت نویسنده در نشاندادن موقعیت مشارکین و تأکید بر وقایعی خاص مرتبطاند. پژوهش حاضر براساس الگوی لوینسون، فراوانی بهکارگیری شیوههای گوناگون ارجاع مشارکین، روشهای معرفی مشارکین اصلی و فرعی و همچنین چگونگی تأکید بر معرفی مشارکین داستان هفتخوان رستم را در شاهنامه بررسی و تحلیل میکند. براساس یافتههای این پژوهش، فراوانی ارجاع مشارک اصلی بیشتر با تصریف فعلی، و فراوانی ارجاع مشارک فرعی بیشتر با گروه اسمی در هفتخوان رستم مشاهده شدهاست. افزون بر این، ضمایر متصل نیز بهطور قابلملاحظهای برای ارجاع به مشارکین اصلی و فرعی بهکار رفتهاند.