زبانها شیوههای گوناگونی از ارجاع را در نشاندادن مشارکین روایتها بهکار میگیرند. این شیوهها میتوانند شامل حذف کامل مرجع، ارجاع تلویحی به صورت تصریف فعلی، بهکارگیری ضمایر منفصل و در نهایت بهکارگیری گروه اسمی کامل باشند. این ابزارهای گفتمانی با نیت نویسنده در نشاندادن موقعیت مشارکین و تأکید بر وقایعی خاص مرتبطاند. پژوهش حاضر براساس الگوی لوینسون، فراوانی بهکارگیری شیوههای گوناگون ارجاع مشارکین، روشهای معرفی مشارکین اصلی و فرعی و همچنین چگونگی تأکید بر معرفی مشارکین داستان هفتخوان رستم را در شاهنامه بررسی و تحلیل میکند. براساس یافتههای این پژوهش، فراوانی ارجاع مشارک اصلی بیشتر با تصریف فعلی، و فراوانی ارجاع مشارک فرعی بیشتر با گروه اسمی در هفتخوان رستم مشاهده شدهاست. افزون بر این، ضمایر متصل نیز بهطور قابلملاحظهای برای ارجاع به مشارکین اصلی و فرعی بهکار رفتهاند.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
شاهنامه فردوسی بزرگترین منظومه حماسی و تاریخی ایران و در شمار عظیمترین و زیباترین آثار حماسی ملل عالم است. از شاهنامه افزون بر نسخ خطی گرانبها، چاپهای مختلفی در دست است. این نسخه با حروف متناسب، تصاویر متعدد با فهرست کامل مندرجات و فرهنگ لغات و مزایای دیگر مهیا شده است. در آغاز کتاب نیز مقدمه طبع معروف امیر بهادر در شرح احوال فردوسی که محتوی مقدمه بایسنقری مشهور به مقدمه جدید شاهنامه است و هجونامه معروف فردوسی درباره سلطان محمود و تاریخ و ترجمه سلطان محمود سبکتکین آورده شده است.
در این تحقیق، تعداد 22 همخوان، 11 واکه ساده و یک واکه مرکب شناسایی و توصیف شده است و برای شناسایی دقیقتر واجها و دستیابی به تقابلهای واجی تلاش شده است تا از سنجشهای واجی زیادتری استفاده شود. آنچه در نظام واکهای گویش سیستانی حائز اهمیت است، کاربرد مشخصه کشش واکهای، به عنوان مشخصهای واجی است. به علاوه، با توجه به ماهیت ساخت هجا در این گویش، نگارنده، ضمن اشاره به ساخت هجا، شیوه آرایش، ترکیبپذیری و الگوهای توزیعی واجها در خوشههای دو همخوانی آغازی و پایانی را نیز بررسی کرده است.
تشبیه به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصاویر شاعرانه ایفا میکند. سیف فرغانی نیز شاعری تصویـر گراست که به مدد این عنصر، در عرصه تصویر آفرینیهای بکر و خیالانگیز، گام بر میدارد. در این پژوهش تشبیهات قصاید سیف فرغانی از جنبههای مختلف، چون انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبیهات نوین، ابزار تشبیه و ایستایی و پویایی آنها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان تحلیل آماری نیز از آنها ارائه شده است؛ تا ضمن شناخت چگونگی ابزارهای بیانی در آفرینش شعر و تأثیر آنها بر سبک و زبان شاعر، معیارهای اساسی زیباشناختی شعر سیف فرغانی به خواننده ارائه گردد. این پژوهش ثابت میکند که شاعر از نظر انواع تشبیه، به تشبیهات فشرده و اضافه تشبیهی، تشبیه مفرد به مفرد و حسی به حسی گرایش بیشتری دارد و از نظر ساختار شکلی، تشبیه مفروق بیشترین بسامد را در اشعار وی به خود اختصاص داده است. ضمن این که گاهی شاعر چندین ساختار شکلی را در یک تشبیه گنجانده که باعث نوآوری شده است. وی همچنین در ضمن اشعار خویش، مبدع تشبیهات نوینی است که در نوع خود بینظیرند. شاعر از نظر موضوعات مختلف مواد تشبیه، در جهت أخذ مشبه، با توجه به تفکر و اندیشه خاص خود، به معنویّات و مفاهیم مجرد و انتزاعی گرایش بیشتری دارد، در حالی که از لحاظ مشبّهٌ به ابزارآلات و اشیا بیشترین بسامد را در تصاویر وی به خود اختصاص دادهاند. با بررسی زاویه تشبیه تنها حدود 3/1 تشبیهات وی با زاویه باز و ابداعی و بقیه موارد، تکراری هستند و تصاویر شعری وی بیشتر ایستا میباشند تا پویا و متحرک.