سراجالدین علیخان آرزوی اکبرآبادی بیتردید یکی از پرکارترین دانشمندان زمان خود بود که صرفنظر از ویژگیهای خاص آثار وی، حتی از لحاظ کمیت نیز نوشتههای او قابل توجه است و تعداد زیادی کتاب و رساله در موضوعات مختلف ادبی از خود به جای گذاشته است. تقریباً همه نوشتههای او شناخته و معرفی شدهاند؛ ولی برخی از نوشتهها و یادداشتهای او هنوز ناشناخته باقی ماندهاند که اکنون کسی از وجود آنها مطلّع نیست. یکی از این نوشتهها تقریظی است که وی بر سفینه خوشگو نوشته است. نگارنده در اینجا ضمن معرفی این تقریظ متن آن را نیز نقل کرده است.
مطالب متنوع و مفیدی که کتاب «گلستان» در مضامین بههم آمیخته نثر و نظم و با همراه داشتن آیات قرآنی، روایات، ضربالمثلها و کلمات قصار در شیواترین و زیباترین قالب بیان کرده است، نکات آموزندهای است که گذر زمان گرد کهنگی بر آن نمینشاند و جان تشنۀ انسانها در هر زمانی آن را میپذیرد و سیراب میشود. یکی از مهمترین شرحهایی که برای گلستان نوشته شده، «خیابان گلستان» اثر سراجالدین علیخان آروز است. او که از نقادان، شاعران، تذکرهنویسان و فرهنگنویسان بزرگ و صاحبنام قرن دوازدهم هجری در شبه قاره است، با صلاحیت و مهارت لازم به نگارش این شرح پرداخته و از برخی فرهنگها و شروح معتبر از قبیل مدار الافاضل، صراح من الصحاح و فرهنگ رشیدی نیز استفاده کرده است. افزون بر این ضمن استفاده از دو شرح نورالله احراری و ملا سعدی تتوی بر گلستان، آنها را مورد انتقاد و بررسی نیز قرار داده است.
کتاب پیش رو دیوان اشعار حسن غفرانیان می باشد که با چهار تقریظ به قلم محمدباقر محقق، هما روانپور، اسحاق شهنازی و مهدی ادیب صابری آغاز می شود. اشعار این دیوان با مضامین اجتماعی، بیداری وجدان، تزکیه نفس و اخلاق و مجموعه ای از آثار مذهبی، عرفانی، عاشقانه، تاریخی، فکاهی، تضمین، مناجات، تجلیل و سوگنامه ، زاد روز، نمونه نثر شاعر و ... است که در سال 1368 توسط انتشارات یگانه در دسترس مشتاقان قرار گرفت.
یکی از شاعران گمنام ادب فارسی در شبه قاره شهابالدین مهمره بداونی است که در خصوص زندگی شخصی وی اطلاع چندانی در دست نیست و دیوان شعر مستقلی هم از او باقی نمانده است. اما در برخی سفینهها، تذکرهها و نیز برخی منابع تاریخی ابیاتی از وی وجود دارد که نشاندهنده توانایی شهابالدین در قصیدهسرایی است. در این مقاله نگارنده ابتدا مختصری از احوال شهاب مهمره را براساس منابع مختلف به دست داده و سپس اشعاری را که در منابع مختلف به نام وی منسوب بوده به عنوان دیوانچه او نقل کرده است.