درک ماهیت و چگونگی شکلگیری سبک شعر فارسی عصر صفوی در شبه قاره، ابتدا مستلزم تأمل در خاستگاههای سیاسی و اجتماعی (پیشمتن تاریخی) به وجودآورنده آن است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. سبک جدید به منظور متمایز ساختنِ خود، شاخصترین عناصر و ویژگیهای مکتب قبلی را به پارودی میکشد. اما مطالعه «پارودی مکتب» به طور اخص، بدون در نظر داشتنِ رویکرد و روشی که این مفهوم در بستر آن شکل میگیرد، امکانپذیر نیست و نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. پس از تعریف رویکرد ترامتنیت ژنت، بر روی ماهیت متن مبدأ ( پارودیشده یا پیشمتن) و متن مقصد (پارودی یا بیشمتن) متمرکز میشویم. در این مقاله، با تکیه بر این رویکرد، خواهیم دید که سبک هندی (به عنوان یک بیشمتنِ به وجودآمده) چگونه با ویژگیهای خاص خود، سنتشکنِ عناصر سبکهای پیشین (خراسانی و عراقی) بوده و آنها را به پارودی میکشاند.
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .
کتاب حاضر، تلاشی است در راستای بازخوانی نظریههای ادبی و هنری 201 تن از شاعران سبک هندی و مطالعه تصویرسازیهای بدیع و نواندیشیهای سرایندگان این سبک در دوران صفوی. نگارنده، در ابتدای نوشتار خویش به «صائب تبریزی» پرداخته و صد غزل از وی را مورد واکاوی قرار داده است. وی سپس در فصل دوم به مطالعه آثار نوزده شاعر از جمله محتشم کاشانی،عرفی شیرازی، شیخ بهایی، رضیالدین آرتیمانی، کلیم کاشانی و فیض کاشانی پرداخته و در فصل سوم از 81 شاعر دیگر نام برده و آثارشان را بررسی کرده است. همچنین در آخرین فصل، صد نمونه از صد شاعر این طرز نوین ذکر نموده است.