مبحث تجلّی یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی به شمار میرود که از طریق آن چگونگی خلقت عالم مورد بحث قرار میگیرد. بر طبق این نظریّه، وجود، یکی است و آن تنها وجود حضرت حق است و همه کثرات و عوالم، در حقیقت تجلّیاتِ آن وجود حقیقی به شمار میروند. تعمّق در مبحث تجلّی، یکی از راههای دستیابی به توحید حقیقی به شمار میرود. در دین اسلام و قرآن کریم نیز، فهم درست سوره اخلاص به عنوان راهی برای درک توحید حقیقی بیان شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی تفاسیر عرفانی ابن عربی و برخی شارحان او از این سوره، بر اساس مبحث تجلّی و سپس، میزان انعکاس و بازتاب دیدگاههای تفسیری وی در اشعار و آراء شاعرانی پرداخته شده که به نوعی از مکتب ابن عربی تأثیر پذیرفته یا از شارحان آثار او به شمار میروند. ابن عربی در تفسیر آیه نخست سوره توحید، «هو» را به مقام ذات تعبیر کرده و «الله» را نشان از مقام واحدیّت و تجلّیات اسمائی و صفاتی حق دانسته است. همین مطالب با به کارگیری عینِ اصطلاحِ خاصِ ابن عربی، در ادبیات عرفانی فارسی بازتاب یافته است. بر اساس نتایج این پژوهش، مشخص میشود که شاعران و عارفان بسیاری از دیدگاههای تفسیری ابن عربی تأثیر پذیرفتهاند که از آن جمله میتوان به فخرالدین عراقی، اوحدی مراغهای، شیخ محمود شبستری، شاه نعمت الله ولی، عبدالرحمن جامی، بیدل دهلوی و صائب تبریزی اشاره کرد. دلیل این امر بسامد بالای استفاده این شاعران از اصطلاحات ویژه و خاص ابن عربی همچون، مقام ذات، احدیّت، واحدیّت و امثال آن است که این اصطلاحات را ابن عربی به منظور شرح و بسط مبحث تجلّی، مورد استفاده قرار داده است.
مقاله های این مجموعه در فاصله سالهای 1365 تا 1370 نگاشته شده است و غالباٌ بلافاصله در نشر دانش چاپ شده است. موضوع کلی تمام این مقاله ها به مبانی تصوف عاشقانه شعر فارسی اختصاص دارد. عنوان این مقالات را می آوریم: «حکمت دینی و تقدس زبان فارسی»، «حکمت دیوانگان در مثنویهای عطار»، «فقع گشودن فردوسی و سپس عطار»، «شعر حرام، شعر حلال»، «شیرین در چشمه»، «عشق خسرو و عشق نظامی»، «کرشمه حسن و کرشمه معشوقی»، «بوی جان»، «رندی حافظ». کتاب حاضر فهرست راهنمای موضوعی دقیق و کارآمدی دارد که خوانندگان را در یافتن دقایق مقالات آن یاری می رساند.
...در ادبیات عرفانی فارسی، به خصوص در شعر، جام و برخی واژههای تقریباً هم معنی با آن، مانند پیمانه و پیاله و ساغر، معانی اصطلاحی نزدیک به هم دارند. ام، هنگامی که به تنهایی به کار میرود، رمزی برای بیان مفاهیم و اصطلاحات گوناگون عرفانی است، از قبیل عشق، معرفت، وصال، تجلیات الاهی، عالم هستی،تعینات ذات در مرتبه اسما و صفات، حقایق و اسرار الاهی و نیز احوالی که در طی سلوک به سالک دست میدهد و در نتیجه آن احوال، سالک مجذوب (جذبه) می شود یا معرفت و گشایشی معنوی برایش حاصل میگردد. گاه نیز جام استعاره از لب و چهره معشوق ازلی است و اشاره به انواع تجلیات الاهی دارد. مشفق کاشانی از سنین کودکی علاقمندی خود به شعر را نشان داد و سرودن شعر را آغاز کرد. وی در ارتباط با مشوق خو د و اولین تجربه شعری خود گفته است: «اولین مشوق من مادرم بود که در سنین کودکی غزل های حافظ را برایم زمزمه می کرد و من با علاقه ای عجیب گوش می دادم و وقتی احساس کرد که در این زمینه استعدادی دارم و می توانم پیشرفت کنم، توجه او بیشتر جلب شد. در کلاس چهارم ابتدائی با کمک مادرم شعر کمی ابتدائی برای معلم سرودم. همین موضوع و تشویق معلم ادبیات باعث شد تا به عالم شعر و ادب روی آورم». سبک و سیاق آثار مشفق آمیزه ای از سبک هندی و عراقی می باشد و با این که در اکثر قالبهای شعر فارسی از جمله غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و از همه مهمتر اخوانیات طبع آزمایی کرده است، قالب غزل قالب مورد علاقه وی بوده است.
سیدعمادالدین نسیمی، شاعر و متفکّر حروفی در قرن هفتم هجری بود. وی به ترکی و فارسی و عربی شعر سروده است؛ ولی دیوان عربی او در طول زمان مفقود شده است. دیوان نسیمی حاوی قالب های متنوع شعری از قبیل غزل، قصیده، رباعی و ... است و بیشتر به زبان ترکی است. به علت تأثیری که طریقت حروفی به دیگر عقاید عرفانی داشته، بسیاری از شعرهای بکتاشی و علوی به نسیمی نسبت داده شده است. این دیوان نسیمی بر اساس یک نسخه نویافته کهن و هفت نسخه کهن دیگر فراهم آمده و به روش علمی تصحیح شده است.
امروزه ناقدان ادب، شعر را به چهار نوع اصلی تقسیم میکنند که عبارت است از: 1- شعرحماسی 2- شعر نیمایی 3- شعر غنایی 4- شعر تعلیمی. برای تعیین نوع ادبی مناجات به تعریف آن، توجه میکنیم که عبارت است از : " راز و نیاز بنده و بیان عجز و نیاز او به پیشگاه خداوند که با صفای قلب و رقت احساس، انجام میشود". از آنجا که از راز و نیاز با خداوند، مایههای قوی احساسی و عاطفی وجود دارد، ماهیت مناجات از دیدگاه انواع ادبی " غنایی" است؛ اما با توجه به آنکه مناجاتهای منظوم فارسی بیشتر با نوعی آموزش، همراه است، آن را غنایی ـ تعلیمی مینامند. عواطف حاکم بر مناجاتهای فارسی، همان احساس عجز و نیاز در برابر خداوند و امید به عفو و رحمت اوست.