در سال‌های اخیر در حوزه نقد ادبی مکتب¬های مختلفی به‌وجود آمده و ناقدان بسیاری، نظریه¬های نقدی و ادبی خود را بر مبنای این مکتب¬ها ارائه نموده‌اند؛ از جمله این گرایش‌های نقدی، نقد ساختارگرایی (Structuralism) در حوزة ادبیات و زبان‌شناسی است که پیدایش آن به فرمالیسم و مکتب پراگ و نئوفرمالیسم برمی‌گردد. نقد ساختارگرایانه شیوه‌ای است نقدی که در آن پدیده‌های جزئی در ارتباط با یک کل بررسی می‌شوند و ناقد ساختار‌گرا بین مباحث سنتی و یافته‌های زبان‌شناسی هماهنگی ایجاد می‌کند. این مکتب بیشتر مبتنی بر دید همزمانی (Synchronique) است و به ارتباط میان اجزاء و پدیده‌ها در یک زمان معین می‌پردازد، هر چند از دید در زمانی (Diachronic) نیز غافل نیست. بعدها ساختارگرایی کم‌کم از جایگاه اصلی خود یعنی نقد متون ادبی فراتر رفت و به نوعی روش و متدولوژی تبدیل شد که در بسیاری از دانش‌ها با توجه به تئوری ارتباطات، (Communication theory ) می‌تواند کاربرد داشته باشد.

منابع مشابه بیشتر ...

65805cb3b6049.jpg

پنجاه متفکر بزرگ معاصر: از ساختارگرایی تا پسامدرنیته

جان لچت

نویسنده این کتاب به صراحت اقرار می‌کند که مشروعیت آن بیشتر از هر چیزی از اثر مشهور دانیل کالاهان با عنوان "پنجاه فیلسوف کلیدی" (۱۹۸۷) الهام گرفته است. اگرچه تفاوت‌های معینی این اثر را از سایر آثار مشابه متمایز می‌سازد؛ کالاهان باید فیلسوفانی را در طول تاریخ فلسفه انتخاب می‌کرد که نیز به عنوان شخصیت‌هایی شناخته‌شده در میان عموم مردم بودند، مثل فیگورهایی چون افلاطون و هابز یا سارتر. با این حال، انتخاب جان لچز فیلسوفان معاصری که گاه هنوز تا شهرت فاصله داشتند بود. به علاوه، سوال تکراری در مورد تشکیل مجموعه "پنجاه متفکر کلیدی" بیش از سایر آثار مشابه مطرح شد: آیا توافقی در مورد انتخاب متفکران و فیلسوفان وجود دارد که بعضی از آن‌ها هنوز هم در زمان تدوین این اثر در دسترسند؟ به عبارت دیگر، آیا در واقع اسامی مهم‌ترین فلاسفه معاصر در این لیست محل دارند یا می‌توان اسامی دیگری را نیز در نظر گرفت؟ این چالش خود باعث جایگزین شدن اسامی چون آگامبن، بادیو، برگسون، باتلر، دریدا، هایدگر، هوسل، ماتراورز، ویریلیو و ژیژک در ویرایش دوم این کتاب شده است. از دیدگاه نویسنده، مبنای کار او نیز در انتخاب‌های روشن‌کننده و آموزندهٔ آثار بوده است. لچز پنجاه متفکر کلیدی معاصر را در ده گروه تقسیم‌بندی کرده تا تفکرات آن‌ها را درک کنیم: ساختار‌گرایی ابتدایی، فنومنولوژی، ساختار‌گرایی پسااستراکچرالیسم، نشانه‌شناسی، فمینیسم موج دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته، پسامدرنیته و در نهایت تفکرات الهام‌گرفته از زندگی. امیدواریم این تقسیم‌بندی به خوانندگان در درک جهت‌گیری‌های فکری متفکران و همچنین درک کلی از معنا و مفهوم این مجموعه کمک کند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57f338481921a.PNG

شرح و تحلیل رثای خوله

غلامعباس رضائی هفتادر

متنبی از سالی 337ه .ق تا 346 در خدمت سیف‌الدوله حمدانی بوده و در این مدت در فن رثا مجموعأ شش قصیده گفته است. در پنج مرثیه از این مراثی، هر چند ابیات نغز و نیکو فراوان است ولی بهترین قصایدی نیست که در رثاگفته است. زیرا متنبی بیشتر این قصاید را برای انجام وظیفه گفته نه به حکم احساس و عاطفه و سوز درون. وی در این قصاید به هنر و عقلش بیشتر پناه برده تا دل و احساسش، از همین رو شنونده درآنها احساس سردی می‌کند. اما باید قصیده‌ای را که در رثای خوله ساخته است از بقیه قصاید استثنا کنیم؟ زیرا این قصیده را هنکامی گفته که جدایی وی از سیف‌الدوله به درازاکشیده، شوقش به وی زیاد گشته و حوادثی که برای هر دو پیش آمده، آن دو را به یکدیگر نیازمند ساخته است. وی در این قصیده به عقلش ـ خصوصأ عقل فلسفی‌اش ـ تکیه نموده و به بسیاری از حکم شایع میان ملت‌ها پناه برده و آنها را در قالبی موجز و دقیق ریخته است به گونه‌ای که به صورت امثال سائره در آمده و در هر زمان و مکان برای تسلیت گفتن صلاحیت دارد.

نظم/شرح شعر
مقاله
578b3eb455117.PNG

کنایه و اسباب بلاغت آن

غلامعباس رضائی هفتادر

در این مقاله به مواردی از قبیل: تعریف کنایه، معنای لغوی و اصطلاحی کنایه، مراد از لازم در باب کنایات، اصطلاحات کنایه، اقسام کنایه به اعتبار مکّنی عنه، کنایه تمثیلی و اسباب بلاغت کنایه اشارت رفته، هرکدام از آنها با مثال‌ها و شواهد گوناگون تفسیر شده است.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی)
مقاله