این کتاب نامه‌ای است از امان‌الله شفا که از دل سوخته و فکر متتبع و کنجکاو او سرچشمه گرفته است. نامه‌ای است به یکی از دوستانش که هنوز معتقد به بهائیت می‌باشد، نوشته و آرزو دارد که او و دیگران از رهگذر این نوشته بیدار گردند. چون مخاطب وی شخصی است که اطلاعات مجملی از این فرقه دارد، به معرفی قبلی و شناخت رهبران بهایی نمی‌پردازد.

منابع مشابه بیشتر ...

6531126980195.jpg

خاطرات صبحی درباره بابیگری و بهائیگری

فضل الله صبحی مهتدی

فضل‌الله مهتدی معروف به صبحی یا: فضل‌الله مهتدی صبحی (زاده: ۱۲۷۶ خورشیدی کاشان، درگذشت: ۱۷ آبان ماه ۱۳۴۱ در تهران)، داستانسرای معروف و پایه‌گذار سنت قصه‌گویی برای کودکان در رادیوهای ایران است. فضل‌الله مهتدی فرزند محمدحسن مهتدی از بهائیان کاشان که شرح زندگی خود را در «کتاب صبحی» و «پیام پدر» نوشته‌است و چنان‌که خود شرح می‌دهد، سالیان درازی را در قفقاز، عشق‌آباد، بخارا، سمرقند، تاشکند و مرو گذرانده و سپس به ایران آمده‌است. صبحی پس از خاتمه جنگ جهانی اول، برای دیدن عبدالبهاء از راه بادکوبه و استانبول و بیروت به حیفا رفت و کاتب عبدالبها شد. حدود ۱۲۹۵–۱۲۹۶ شمسی وی به میرزا مهدی اخوان صفا در سفر تبلیغی آئین بهایی در آذربایجان، قفقاز و آسیای مرکزی کمک نمود. به دنبال آن مدتی در عشق آباد زندگی کرد و سپس در سال ۱۲۹۸ به تهران بازگشت. در اواخر ۱۲۹۹ شمسی صبحی برای دیدار عبدالبهاء به حیفا رفت. عبدالبهاء از او خواست که در حیفا بماند و دستیار دبیرخانه (کاتب) شود. وی به مدت دوسال در کنار چند منشی دیگر و دستیاران دبیرخانه در این سمت فعالیت کرد تا اینکه اعمال او باعث شد به خدمات وی خاتمه داده شود و عازم ایران گردد. چندی قبل از درگذشت عبدالبهاء در سال ۱۳۰۰ شمسی به ایران بازگشت. در ایران بیش از یک بار از موسسات اداری بهایی سرپیچی کرده و با ابراز پشیمانی به جامعه بهائی برمی‌گشت و بلافاصله به مخالفت دوباره با همان موسسات می‌پرداخت. صبحی در «کتاب صبحی» (یا خاطرات زندگی) خود توجه ویژه‌ای به مباحث بنیادی و اعتقادی دارد که در تاریخچه پیدایش بهائیت و معتقدات بهائیان و چه در مبانی اعتقادی اسلامی، به تبیین و تشریح آنچه می‌دانسته پرداخته‌است. صبحی پس از گذشت بیست سال از انتشار «کتاب صبحی» در سال ۱۳۳۲، «پیام پدر» را منتشر کرد. اگر چه صبحی در یک خانواده بهائی بزرگ شده بود اما با تحقیق درباره این دین که به تشکیک در عقایدش انجامید و همچین بعد از ملاقات با عبدالحسین آیتی (آواره)، که از بهاییت بازگشته بود، از این دین کناره گیری کرد و به اسلام گروید. صبحی همچنان به فعالیتهای خود علیه آئین بهائی ادامه می‌داد. او در اوج عصیانش نامه ای به بروجردی (مرجع تقلید) نوشت و از فعالیتهای گذشته خود به نفع بهاییت پوزش طلبیده توبه کرد. وی در این نامه با زبانی تند بر شوقی افندی و بیت العدل عمومی تاخت. او به‌شدت با رهبری شوقی افندی مخالفت داشت و این موضوع را در جامعه بهائی اعلان می‌کرد. از قزوین که به طهران آمد دیگر آن شوق و شور سابق را نداشت. در این اثنا با عبدالحسین آیتی که از آئین بهائی کناره گرفته و به تشیع برگشته بود ملاقات می‌کرد که دوری او را از بهائیت شدت و سرعت بخشید. تا بالاخره از بهاییت کناره گیری کرد. مهتدی در آبان ۱۳۴۱ در تهران بر اثر سرطان حنجره در گذشت و در گورستان ظهیرالدوله تهران به خاک سپرده شد.

63a4433ec510f.jpg

ایرانیان و اندیشه تجدد

جمشید بهنام

این کتاب در چهار فصل تدوین شده و نویسنده در بخش اول این رساله از رویدادها و اندیشه‌ها سخن گفته و در بخش دوم، تحلیلی از چگونگی فرایند نوسازی و نتیجه آن که پیدایی تجدد است، ارائه کرده. توجه این نوشته به دورانی است که از جنگ‌های ایران و روس آغاز می‌شود و به سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) پایان می‌یابد. آنچه از آن پس در ایران روی داده، آنچنان به ما نزدیک است که هرگونه ارزیابی آن ارزشی علمی نمی‌تواند داشته باشد. اندیشه تجدد از کجا و چه وقت وارد ایران شد و ذهن ایرانیان را به خود مشغول داشت؟ تجدد و نوسازی مترادف‌اند یا متضاد؟ در این کتاب، جامعه‌شناسی برجسته و باسابقه، با بیانی شیوا و جذاب و موشکافانه، به تشریح این مسائل می‌پردازد و رویارویی سنت و تجدد را بازمی‌شکافد.