در این کتاب سعی بر این بوده است که مسائلی چون پیدایش ، انواع و ریشه های تاریخی زبان یونانی مورد بررسی قرار گیرد .همچنین از شکوفایی ادب و ادبیات ، شرح حال وآثار بزرگان و نمودهای فرهنگی و ادبی چون هومر و دو اثر جاودانه اش ایلیاد و اودیسه ، درام و تراژدی و انواع آنها و تجزیه و تحلیل نمایشنامه ها و کمدی و سیر تاریخی آن نیز سخن به میان آورده شده است. خاستگاه نمایشنامه را می‌توان در حجره‌ها و اتاقک‌های کوچک تئاتر در شهر آتن دانست که در آنجا تمام گفته‌ها به صورت شعرهای بودند که وزن داشتند. در طول دوران جنگ‌های ایران و یونان به خاطر برانگیختن روحیه میهن پرستی در میان یونانیان، بسیاری از وقایع و رویدادهای این دوران به صورت تراژدی و موضوعاتی قهرمان پرورانه به شکل نمایشنامه در جشن دیونیسوس، یکی از ایزدان اساطیر یونان سروده می‌شدند. از نمایشنامه نویسان برجسته این دوران می‌توان به آیسخولوس ، سوفوکل و اوریپید اشاره کرد. امروزه هفت تراژدی از آیسخولوس بر جای مانده‌است که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به تراژدی اورستیا اشاره کرد.از دیگر نمایشنامه‌های به نام این دوران می‌توان به ایدیپ شهریار و آنتیگونه از سوفوکل و مدا از اوریپید اشاره کرد. این دوره از ادبیات یونان با ظهور هومر آغاز می‌شود و تا به قدرت رسیدن اسکندر مقدونی ادامه می‌یابد. اوّلین نوشته‌های یونانی، نوشته‌های مسینی مرتبط با تجارت (شامل لیست‌ها، فهرست اموال، رسیدها و ...) است. با این وجود، اثری که بتوان نام ادبیات را بر آن نهاد در این میان یافت نشده‌است. نظریه‌های بسیاری در مورد غیبت ادبیات در نوشته‌های این دوره مطرح شده‌است. از جمله می‌توان به این نظریه اشاره کرد که ادبیات مسینی همانند آثار هومر به صورت شفاهی و سینه به سینه منتقل شده‌است. دلیل این موضوع را می‌توان با نامناسب بودن رسم‌الخط مسینی برای نمایش دادن صداهای یونانی مرتبط دانست. ادبیات یونان در این دوران به صورت دقیقی به ژانرهای ادبی طبقه‌بندی شده بود. هر یک از این ژانرها چه از نظر زبانی و چه از نظر دستوری، قواعد و ساختار اجباری مخصوص به خود را داشت. اوّلین دسته، میان نثر و شعر قرار می‌گرفت. ادبیات داستانی در غالب شعر ارائه می شد، حال آنکه نوشته‌های علمی به صورت نثر نوشته می‌شدند. شعر خود به سه زیرگونه مهم شامل حماسه، غنا و درام تقسیم می‌شد. همانگونه که مشخص است، نامگذاری یونانی ژانرهای ادبی، همان چیزی است که بعدها در اروپا نیز رواج یافت، اگرچه هر ژانر خود به چندین دستهٔ جدید تقسیم شد. ادبیات منثور، قواعد سختگیرانه کمتری را شامل می شد. زمینه‌های اصلی این دسته شامل تاریخ‌نگاری، فلسفه و فن خطابه سیاسی است.

منابع مشابه بیشتر ...

65f196a2bc215.jpg

بینش و روش در تاریخ نگاری معاصر

پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.

65217e11a8ba1.jpg

درخت معرفت؛ جشن نامه استاد دکتر عبدالحسین زرین کوب

جمعی از نویسندگان

به منظور تجلیل از مقام علمی و ادبی استاد دکتر عبد الحسین زرین‌کوب، جشن‌نامه درخت معرفت به اهتمام علی اصغر محمد خانی و با مقالات و آثاری از استادان و صاحبنظران در سال 1376 منتشر گردید. استاد عبدالحسین زرین‌کوب فرزند عبدالکریم در ۲۷ اسفند ۱۳۰۱ خورشیدی در بروجرد دیده به جهان گشود. خودش می‌گوید: سه روز از نوروز پیرترم. او تحصیلات ابتدایی خود را در همانجا به پایان رساند و اوقات فراغتش را صرف فراگیری علوم دینی کرد و ضمن تحصیل فقه، تفسیر و ادبیات عرب به شعر عربی هم علاقمند شد. او در خصوص دوران کودکی خود می نویسد: هر صبح که از خانه به مدرسه می رفتم، این دغدغه را داشتم که مبادا باز آن مهربان نادیده بی خبر به خانه ما بیاید و باز از روی مهربانی این دفعه مادرم را که از غصه بچه ها آنقدر لاغر و دردمند شده بود، پیش خود ببرد. دلهره از مرگ و آن خدای نادیده، از آن پس تا سال های بلوغ هرگز از خاطرم نرفت. زرین‌کوب تا پایان سال پنجم متوسطه تحصیل کرد که به دنبال تعطیلی کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر برای ادامه تحصیل به تهران رفت اما در آنجا رشته ادبی انتخاب کرد و در ۱۳۱۹ خورشیدی تحصیلات دبیرستان را به پایان برد و در میان دانش آموزان رشته ادبی سراسر کشور رتبه دوم را به دست آورد و در۱۳۲۰خورشیدی در امتحان ورودی دانشکده حقوق شرکت کرد و با کسب رتبه اول در دانشکده ثبت نام کرد اما به الزام پدر ناچار به ترک تهران شد. اشتیاق به تحصیل بار دیگر زرین‌کوب را به دانشگاه کشاند و در ۱۳۲۴ خورشیدی پس از آنکه در امتحان ورودی دانشکده علوم معقول و منقول و دانشکده ادبیات حایز رتبه اول شده بود، وارد رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در ۱۳۲۷ خورشیدی فارغ‌التحصیل شد و سال بعد وارد دوره دکتری رشته ادبیات دانشگاه تهران شد و در همین دوره یعنی سال ۱۳۳۲ خورشیدی با هم رشته ای دانشگاهی خود قمر اریان ازدواج کرد. زرین کوب در ۱۳۳۴ خورشیدی از رساله دکتری خود با عنوان «نقد الشعر، تاریخ و اصول آن» که زیر نظر بدیع الزمان فروزانفر تالیف شده بود با موفقیت دفاع کرد. زرین کوب به عنوان ادیب و مورخ در حوزه های مختلف تاریخ، فرهنگ و اندیشه تالیفات زیادی از خود به یادگار گذاشته است که از جمله آنها می توان به با کاروان حله مجموعه‌ای از نقد ادبی، از کوچه رندان، پله پله تا ملاقات خدا، پیر گنجه، در جستجوی ناکجاآباد، نامور نامه درباره فردوسی و شاهنامه تاریخ ایران، دو قرن سکوت، تاریخ ایران بعد از اسلام، تاریخ مردم ایران، روزگاران، تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی، بامداد اسلام، کارنامه اسلام اندیشه، تاریخ در ترازو و ... اشاره کرد. حوزه وسیع مطالعات زرین کوب در تاریخ، فلسفه، ادبیات، تصوف، عرفان و تاریخ ادیان خلاصه نمی شود، بلکه آشنایی با معارف قدیم و جدید، علوم اسلامی و روش های تحقیق نوین، فراگیری زبان های باستانی ایران از وی دانشمندی جامع الاطراف ساخت که این دانشمند خدمات ارزشمندی به فرهنگ و تمدن ایران و اسلام کرد. وی در خصوص تمدن اسلامی می نویسد: تمدن اسلام که وارث فرهنگ قدیم شرق و غرب شد نه تقلید کننده صرف از فرهنگ های گذشته بود نه ادامه دهنده محض: ترکیب کننده بود و تکمیل سازنده. دوره کمال آن که با غلبه مغول به پایان آمد دوره سازندگی بود، ساختن یک فرهنگ جهانی و انسانی. آنچه این تمدن را جهانی کرده است در واقع نیروی شوق و اراده کسانی است که خود از هر قوم و ملتی که بودند بهر حال منادی اسلام بوده اند و تعلیم آن. این استاد دانشگاه از یک طرف از ماهیت فرهنگ و تمدن غرب آگاه بود و از طرفی دیگر آشنایی کاملی با فرهنگ ایرانی داشت. همین دوسویه بازنگریستن و جامعیت در شناخت است که او را بر می انگیزد تا بیندیشد که چگونه می توان فرهنگ امروز ایران را که در واقع آمیزه‌ای است از فرهنگ سنتی و فرهنگ مغرب زمین، سرو سامان داد و به هنجارتر کرد. به همین دلیل در بسیاری از سخنرانی‌ها و مقالاتش، بحث غرب گرایی و غرب گریزی، چند و چون فرهنگ ملی، راه‌های وام گیری فرهنگی از غرب و مسایلی از این دست را پیش کشید. فهرست بخش اول.درباره زرین‌کوب؛ زندگی نامه استاد علی اصغر محمد خانی؛ شماره نامه عمر استاد علی اصغر محمد خانی؛ فهرست آثار استاد علی اصغر محمد خانی؛ دکتر زرین‌کوب و پژوهش‌های او عبد الله آریان‌فر؛ اولین دیدار عبد المحمد آیتی؛ از رودکی تا حافظ(شعر)خسرو احتشامی؛ تاریخ در ترازو پرویز اذکائی و.... بخش دوم.مقالات دیگر بسیط الحقیقه کل الاشیاء غلامحسین ابراهیمی؛ بلبل ز شاخ سرو محمد علی اسلامی ندوشن؛ کاغذ و کتاب و نسخه در شعر اشرف ایرج افشار؛ فارسی با عربی یا پارسی سره منچوهر امیری و....