هدف نویسنده از این مقاله رسیدن به این موضوع است که تصحیح متون بازمانده از گذشتگان ما میتواند در غنی کردن منابع فرهنگی ما اثر قابل توجه داشته باشد و تا کلیه متون گذشته مورد دقت قرار نگیرد، آثاری که در این زمینه داریم ناقص است.
حسان العجم کمالالدین محتشم کاشانی (935 ـ 996 هـ.ق) فرزند خواجه میراحمد نراقی از شاعران بزرگ خطه کاشان بوده است. اندک آشنایی با این شاعر سبک هندی قرن دهم تنها از طریق ترکیببندی است که در رثای امام حسین (ع) سروده و دیگر اشعارش به فراموشی سپرده شده است. او شاعری است که ممارست فراوان در فن شعر و دقایق و انواع آن نموده، بیشتر به نظم غزلیات و قصاید و ماده تاریخها و معمیات پرداخته، ابیات عاشقانه و اشعار مدحیه بسیاری به یادگار گذاشته است. این کتاب شامل هفت دیوان به نامهای: شیبیه، شبابیه، صبائیه، رساله رجالیه، رساله نقل عشاق، ضروریات و معمیات میباشد که برای نخستین بار مطابق نظم و ترتیب خود شاعر به زینت طبع آراسته شده است.
این تذکره شامل شرح حال و اشعار سیصد تن از زنانی است که از یکهزار سال پیش تا به امروز به پارسی سخن گفتهاند. مؤلف با مراجعه به مآخذ چندی یا مکاتبه با شعرای معاصر به تدوین آن همت گماشته و چاپ آن به سال 1337 شمسی خاتمه یافته است. مشیر سلیمی در مقدمه بر دفتر اول، شیوه تألیف کتاب و در مقدمه بر دفتر دوم تحولات و ترقیات زنان ایران و کشورهای مختلف جهان را شرح داده است. در پایان دفتر سوم نیز مطالبی از بعضی نویسندگان و ارباب جراید مندرج است که خواننده را با اهمیت و ارزش ادبی این تذکره آشنا میکند.
رضیالدین ابوجعفر محمد نیشابوری فقیه و دانشمند قرن ششم بود. به گفته بیشتر تذکرهنویسان از استعدادی سرشار و طبعی لطیف برخوردار بوده است. در انواع شعر طبعآزمایی کرده و گوناگونی لفظی و تنوع معانی شعری او، گواه توانایی ادبی اوست. با اینکه مراتب فضل و فضیلت او زبانزد همه مورخان و تذکرهنویسان بوده است، بیشتر قصایدش ستایشی است. از میان گونههای مختلف شعری، رباعیهای او خالصتر و عاطفیتر است. این کتاب دربرگیرنده دیوان اشعار اوست که مصحح ابتدا به زندگی و آثار او پرداخته و سپس دیوان او به ترتیب قصاید، ترجیعبندها، غزلیات، قطعات، رباعیات و هزلیات آورده شده است.
نظامي عروضي مينويسد که: «عادت بايد کرد به خواندن کلام رب العزه و اخبار مصطفي (ص) و آثار صحابه و امثال عرب و کلمات عجم» قرآن براي مسلمانان هم زبان دل است و هم ترجمان اعتقاد و شنيدن آن تقدس و برکتي را متداعي ميکند، ادب اسلامي نيز همان تنوع و نشاطي را دارد که علم صنعت و فلسفه اسلامي، در اين راستا ادبيات فارسي مجموعهاي از اشارهها و نکتههاي دقيق و ظريف است که بيشتر اين باريک انديشيها در کاربرد مضمونهاي قرآني است و يکي از برجستهترين آثار ادب فارسي که اين مضامين را به کار برده است، مثنوي معنوي مولوي است و اين مقاله به اين موضوع پرداخته است.