از جمله آثار جالبی که هم به لحاظ بررسی تحولات خط و رسمالخط و هم به لحاظ سبکشناختی ارزشمند است و فی نفسه هم موضوعیت دارد و خواندنی است، مجموعه «مجمل الاقوال فی الحکم و الامثال» میباشد که در این مقاله نقد و معرفی شده است.
در کتاب فرهنگ امثال القرآن ابتدا معانی لغوی و اصطلاحی مَثَل و نیز دیدگاه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان دربارٔ آن بیان شده است؛ سپس مثلهای قرآن کریم با موضوعات مختلف و همراه با معادلهای فارسی هر یک درج شده است. گفته شده است که بحث از امثال قرآن از جمله مباحثی است که از دیرباز موردتوجه بسیاری از علما و اندیشمندان قرار گرفته است. تمام تفاسیر شیعی و سنی بهخاطر طبیعت بحث از تفسیر قرآن، هنگام رسیدن به آیات تمثیلی قرآن کریم، تأملی درخور و شایسته از خود نشان دادهاند؛ نهتنها در تفاسیر بلکه در کتابهایی که بهطور مستقل در اینباره به رشتهٔ تحریر درآمده است.
مثلها و اصطلاحات هر زبان که با چند کلمه یا با یک جمله کوتاه خوشآهنگ منظور گوینده را بیان مینماید، از ارکان عمده ادبیات و پایههای اصلی فرهنگ آن زبان و میتوان فت چکیده حکمت و فلسفه هر جامعه در ضربالمثلها و اصطلاحات آن نهفته و معرف روحیه و طرز اندیشه مردم آن جامعه است. امثال فارسی را میتوان آینهای از حکمت علمی ایرانیان دانست؛ بنابراین اهمیت شناسایی و دسترسی به امثال و اصطلاحات فارسی روشن و مسلم بوده و ضرورت قراردادن آن سرمایه ملی در اختیار فارسیزبانان احتیاج به دلیل و برهان ندارد. بنابراین در این کتاب بیست هزار مثل، حکمت و اصطلاح ادبی گردآوری شده است. کوشیده شده به سادهترین رویه و با متداولترین واژهها نوشته شود.
این کتاب دربرگیرنده مجموعه مقالاتی است که میتوان آن را سیر عقل و نقل در پانزده قرن هجری دانست. روح حاکم بر این مقالات گردش و بررسی سیر پانزده قرن اندیشه عقلی و نقلی در عالم اسلام با تأکید خاص بر ایران است. این گردش هم طولی و تاریخی است و هم عرضی و تطبیقی و هم عمقی و انتقادی و تقریبا از یک قرن به ظهور اسلام تا زمان کنونی را شامل میشود. این مسیر با اشاره به کانونهای مانوی و بودایی و مسیحی و گنوسی و حنفا آغاز میشود و با نگاهی گذرا به خوارج و شیعه و غلات و اهل حدیث ادامه مییابد و با عبور از دوران ترجمه و پیدایش گرایشهای کلامی و فلسفی به قله رفیعی در فرهنگ و تمدن اسلامی میرسد.
این کتاب ترجمه «تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری» تألیف آدام متز دانشمند سوئیسی (متوفای 1917 میلادی) است. در قرن چهارم هجری که مؤلف دوره رنسانس اسلام نامیده، از طرفی شاهد تجزیه یکی از بزرگترین امپراتوریهای قرون وسطی یعنی خلافت عباسی و از طرفی ناظر تکوین و تکامل حکومتهای ملی مقتدر در ممالک مختلف اسلامی هستیم. در این کتاب پدیدهها به صورت ایستا تصویر نشده، بلکه حرکت و تکامل و تحول حکومتها، سازمانها، نهادها، آیینها، سبکها و اندیشهها با ارئه شواهد مقنع و ممتع برای خواننده تبیین گردیده است.