منظور از این بررسی، نخست ضبط و ثبت گویشهای رو به فراموشینهاده نراق و محلات و بعد از آن برآورد شماره گویشهای زنده و نمونهبرداری از آنها در منطقهای بوده است که از شمال به قم، از خاور به تفرش و اراک و خمین، از جنوب به اصفهان و گلپایگان و از باختر به کاشان محدود میگردد. گویشهایی که در این بخش بدانها سخن گفته میشود، در همه جا «راجی» یا «رایجی» نامیده میشود.
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
در برخی از شهرها و آبادیهای استان خوزستان هنوز به گویشهای ایرانی سخن گفته میشود. این گویشها مانند همه گویشهای ایرانی دیگر رفتهرفته فراموش میشوند و واژههای آنها کمکم جای خود را به واژگان فارسی میسپارند؛ از اینرو باید به گردآوری و بررسی آنها که برای شناسایی بهتر و ژرفتر زبانهای ایرانی بایسته است، پرداخت. نویسنده در این کتاب با کوشش فراوان، ولی بدون درنظرگرفتن روش کنونی واژهنامهنویسی، واژههای فراوانی از گویش شوشتری را گردآوری کرده است.
محمدرضا مجیدی در پیشگفتار گویشهای پیرامونِ کاشان و محلات نوشته است: «منظور از بررسی نخست ضبط و ثبتِ گویشهای رو به فراموشی نهادهی نراق و محلات و پس از آن برآوردِ شمارهی گویشهای زنده و نمونهبرداری از آنها در منطقهای بوده است که از شمال به قم، از خاور به تفرش و اراک و خمین، از جنوب به اصفهان و گلپایگان، و از باختر به کاشان محدود میگردد. گویشهایی که در این بخش بدانها سخن گفته میشود، در همه جا راجی یا رایجی نامیده میشود. … گویشِ راجی و نیز گویشهای مرکزیِ ایران دنبالهی زبانِ مادی است. واژهی راجی نیز از raga پایتختِ مادِ باستان است و سرزمینِ گویشهای مرکزیِ ایران نیز برابر با سرزمینِ دولتِ ماد باستان است.»