برهان (کلمات قرآن)، دلیل قطعی و همواره صادق است. واژه برهان را مصدر ثلاثی مجرد «بره یبره برهانا» به معنای سفید شدن و یا مشتق از ریشه رباعی مجرد «برهن یبرهن برهنه» و به معنای حجت و دلیل دانستهاند. معنای لغوی برهان، حجت و بیان واضح و دلیل قاطع است، و در اصطلاح اهل منطق بر قیاسی اطلاق میشود که از یقینیات (اولیات، مشاهدات، تجربیات، متواترات، حدسیات، فطریات) تشکیل شده، و نتیجه آن یقینی و ملاک رسیدن به واقع است. در قرآن واژههای دیگری به کار رفته که به جهاتی، منطبق بر برهان هستند مثل واژههای سلطان، بینه، حجت و آیه. برهان را میتوان «سلطان» خواند چون زوال ناپذیر و غالب، و تیز و نافذ است و خصم و مخالف را به گونهای در بن بست قرار میدهد که هیچ راهی برای فرار نمییابد، و بر عقول و فهمها سلطه مییابد. از آنجا که برهان نشانه حقانیت آورنده آن است، به «آیه» تعبیر شده است.
این کتاب جلد سوم از خطابههای هشتمین کنگره تحقیقات ایرانی است که در «کرمان» برگزار شده و شامل بیستوهفت خطابه در موضوعات مختلفی چون ادبیات فارسی، تصحیح متون، مباحث اجتماعی، باستانشناسی، مردمشناسی و کتابشناسی است. خطابههایی که در بخش کتابشناسی آمده عبارتند از: معرفی نسخهای از احوال المودات و مراعاة المحبات راغب اصفهانی از سیدعلی میرلوحی، و معرفی نسخه الباقیات الصالحات از فخرالدین نصیری امینی.
هفتمین کنگره تحقیقات ایرانی از 30 مرداد تا 5 شهریورماه 1355 به دعوت دانشگاه ملی ایران و به ریاست دکتر رعدی آذرخشی رییس دانشکده ادبیات و علوم انسانی آن دانشگاه در تهران تشکیل میشود. در این کنگره 327 تن از محققان ایرانی و ایرانشناسان خارجی شرکت داشتهاند و تعداد 178 خطابه و سخنرانی در مباحث مختلف ایراد شده است. این کنگره به ریاست ایرج افشار تشکیل میشده است. این کتاب مجموعهای است مشتمل بر این سخنرانیها که زیر نظر ایرج افشار تهیه و تدوین شده است. این کتاب به اهتمام محمدرسول دریاگشت توسط انتشارات دانشگاه ملی ایران در سال 1355 منتشر شده است. نوشتارهای این کتاب در این بخشها آورده شدهاند: سخنرانیهای شعبه باستانشناسی و هنر، سخنرانیهای شعبه مباحث اجتماعی، سخنرانیهای شعبه فرهنگ ایران باستان، سخنرانیهای شعبه کتابشناسی، سخنرانیهای شعبه مردمشناسی، سخنرانیهای شعبه ادبیات فارسی. برخی از نوشتارهای این کتاب عبارتند از: تاریخ داستانی پیشدادیان/ جلیل ضیاءپور، فرهاد یکی از شاهان ناشناخته شاراکس/ مونیکا روشنضمیر، تاریخ زندیه/ رضا ناروند، بیرونی از دیدگاه مردمشناسی/ پرویز اذکائی، شعر و نقش آن در زندگی/ ابوتراب رازانی، انواع ادبی در اروپا و ایران/ خسرو فرشیدورد و .... .
سید صدرالدین بلاغی در سال ۱۲۹۰ شمسی در نایین متولد شد. پدرش سیدحسن حسینی (۱۲۸۸-۱۳۵۲ق) از علما و مدرسین نایین و از شاگردان آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی بود. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن به اصفهان و شیراز رفت و ۲۰ سال به تحصیل علوم حوزوی مشغول بود. در سال ۱۳۱۸ از شیراز به مشهد رفت. در مشهد علاوه بر تدریس، در مجامع و مجالس مذهبی سخنرانی میکرد. پس از دو سال، در سال ۱۳۲۰ به تهران آمد و در به تبلیغ در مساجد و مافل مذهبی مشغول شد. گفتارهای مذهبی او در این زمان از رادیو پخش میشد. علاوه بر وعظ، به تألیف کتب و مقالات اهتمام میورزید. این کتاب مجموعهای از سخنرانیهای دینی، اخلاقی، اجتماعی و تاریخی سیدصدرالدین بلاغی است که به نثری بیتکلف تنظیم شده است.