فرهنگ اصطلاحات روزنامه نگاری دارای هفتصد مدخل است، که نویسنده با سال ها پژوهش و بررسی و کار از نزدیک در روزنامه ها و چاپخانه ها به دست آورده است و اگر حتّی آن طور که برزین آورده، تنها دربرگیرندۀ اصطلاحات روزنامه نگاری و نه چاپ است ( به غیر از برخی استثناها)، روزنامه نگاران و تاریخ نویسان مطبوعات می توانند به پیروی از گفتۀ گردآورنده:«مؤلّف، این فرهنگ را با تصوّر اینکه بدون عیب و نقص است، عرضه نمی دارم. بلکه به عنوان پیش نویسی تا در آینده بزرگترها و دانشمندان به رفع ایراداتش بپردازند» آن را بیش از دو هزار واژه یا مدخل رسانده و بر غنایش بیفزایند. در زیر واژه ها و اصطلاحاتی به گونۀ نمونه آورده می شود: آزادی مطبوعات، اجازۀ چاپ، ادارۀ کلّ مطبوعات، اسم مستعار، امضاء محفوظ، اوراق مقاله، بند، پاراگراف، پانویس، تحلیل، تیتر خبری، تیتر تبلیغی، حقوق روزنامه نگار، خبرساز، خبرهای کوتاه، خلاصه خبر، خودسانسوری، دیدگاه، روزنامۀ رسمی، رنگین نامه، زیرآبی، ژورنالیست، ژورنالیستی(نوع برخورد با مسائل روز) ، ژورنالیسم، سرهم بندی، سوال پیچ، سوق الجیشی ، شانتاژ، شعار، صفحۀ خوانندگان، صفحۀ سفید (کار روزنامه نگاران بر علیه جریان سانسور)، کارت های خبری، کاغذ اخبار، کامپوست، کلمه به کلمه، مدیر مسئول، مطبوعات زیرزمینی، مطبوعات مخفی، نمونه خوانی، ننگین نامه، وارونه جلوه دادن، وزین، ویرایش و ......
آنچه در این کتاب میخوانید نخست به صورت چهل و چهار مقاله از 27 بهمن 1343تا 19 اردیبهت 1344 شمسی در روزنامه یومیه صبح آژنگ چاپ تهران انتشار یافت، و اکنون پس از تجدیدنظر و گروه بندی مطالب در اختیار شما قررار می گیرد، قسمت هایی از آنچه در روزنامه آژنگ به چاپ می رسید به طور منظم در بولتن اکوآف ایران در تهران به زبان انگلیسی منعکس می گردد.
در همه حال می بایست این نکته در نظر گرفته شود. که آیا خرافات به واسطه ظهور علوم، رو به تضعیف می روند و یا اینکه هر عصر، خُرافه جدیدی را با خود می آورد؟ تجربه بشر، نشان داده است که به واسطه پیشرفت زمان، خرافات نیز لباس کهن از تن به درمی آورند و با لباس و نام دیگر، ظهور پیدا می کنند. باورها، همواره جزء لاینفک' فرهنگ عاه اند و قلمرو فرهنگ عامه، بسیار گسترده است. ذهنیات هر فرد، از: باورها، پندارها، اندیشه ها، سخنان و ادبیات عامه انباشته است. هر عصر و نسلی، خرافات خاص' خودش را می پرورد ؛ اما در کل می توان اذعان داشت که به هر اندازه که «علم گرایی» و «استدلال» و «تعقل» و «لزوم تجربه» در جامعه ای بیشتر حاکم باشد، دامنه خرافات در آن جامعه محدودتر و شیوع و پذیرش آن نیز کم تر است. در چنین جوامعی، خرافات را بیشتر با کارکردِ طنز، سرگرمی، ادبیات داستانی و گزارش تاریخ، می توان یافت. به عنوان نمونه، «هفت سین» در سفره نوروز، روزگاری جنبه آیینی (نشانی از هفت فرشته و هفت عنصر حیات و...) و مبنای علمی - دینی داشت. پس از اسلام آوردنِ ایرانیان و رونق علوم در این سرزمین، اندک اندک، جنبه آیینی خود را از دست داد و به خُرافه نزدیک شد. در روزگار معاصر، همین باور عامیانه، کارکرد فرهنگی - نمادین (آگاهی بخش، سرگرمی، جشنوارگی، پیوند با هویت تاریخی) یافته است.
آنچه در این کتاب میخوانید نخست به صورت چهل و چهار مقاله از 27 بهمن 1343تا 19 اردیبهت 1344 شمسی در روزنامه یومیه صبح آژنگ چاپ تهران انتشار یافت، و اکنون پس از تجدیدنظر و گروه بندی مطالب در اختیار شما قررار می گیرد، قسمت هایی از آنچه در روزنامه آژنگ به چاپ می رسید به طور منظم در بولتن اکوآف ایران در تهران به زبان انگلیسی منعکس می گردد.
سیر تألیف و تنظیم فهرست مطبوعات ایران با محمدعلی خان تربیت آغاز میشود که اوایل سال 1290 توسط دوستانیش از وجود فهرستی دیگر آگاه میشود با عنوان «صورت جراید و جرایدی که در خارج ایران به زبان فارسی طبع شده» تألیف مستر ه. ل. رابینو. اما این کتاب شناسنامه مطبوعات ایران از سال 1215 تا 1357 شمسی را به ترتیب الفبایی در خود جای داده است.