"فیلسوف شیرازی در هند "کتابی است که در معرفی 90تن از علما و فیلسوفان کشور هند که به نوعی تحت تاثیر آموزههای فلسفی صدرالدین شیرازی (ملقب به ملاصدرا) بودهاند .به عبارت دیگر آثاری در شرح رسائل ملاصدرا نگاشته یا در نوشتههای خویش به او اقتدا کردهاند .درباره هر شخصیت این اطلاعات درج شده است :نام و نام خانوادگی، آثار و کتابهای چاپ کرده، شاگردان و استادان . برخی از این افراد عبارتاند از :محمد جونپوری لکهنوی حنفی، قاضی عصمهالله عمری لکهنوی، انوارالدین حسینی، محمد شاکر سندیلوی، شیخ سعدالله سلوئی، محمد امجد صدیقی قنوجی، سید مستعدخان، شیخ محمد اعلم سندیلوی حنفی، قاضی مبارک ناصحی ادهمی، و غلام یحیی بارهوی بهاری .
کتاب حاضر بخش دوم از جلد چهارم اسفار صدرالمتالهین شیرازی است که در آن بابهای هشتم تا انتهایی یازدهم یعنی :ابطال تناسخ، ملکات نفس انسانی، معاد روحانی و معاد جسمانی تشریح شده است" .اسفار اربعه "یکی از کتابهای فلسفی ملاصدرا است که وی با در هم آمیختن حکمت اشراق، حکمت مشاء، فلسفه عرفانی محییالدین بن عربی و براهین فلسفی خود آن را تالیف کرد" .ملاصدرا وجود را که اصل و حقیقت هر چیز است، هیات واحد میداند، و برای آن مراتب متعددی که از حیث ضعف و شدت و نقص و کمال با هم فرق دارند، قایل است .این نظر ملاصدرا با نظر شیخالشراق هم متفاوت است، چه سهروردی، شدت و ضعف و نقص و کمال را در ماهیت قایل است نه در وجود .موضوع دیگری که ملاصدرا در آن ابتکار نشان داده است، فرضیه مشهور به حرکت جوهری است .پیش از او اکثریت حکما از آن جمله ابن سینا حرکت را در اعراض جسم طبیعی میدانستند...ملاصدرا از فرضیه حرکت جوهری نتایجی چند میگیرد از آن جمله اثبات معاد جسمانی است . حاصل کلام او این است که در روز رستاخیز روح انسان به همان هسته اصلی و جوهر ثابت که ماده جسم است (نه به صورت جسم که محسوس است و در مدت حیات دستخوش تغییرات و تحولات) میپیوندد و آدمی با این کیفیت برای پس دادن حساب دوباره زنده میشود .او برای این که از سب و شتم و تکفیر مصون ماند، میکوشید تا مطالب فلسفی را با احادیث و اخبار وفق دهد و مدلل دارد که شرع و حکمت معارض یکدیگر نیستند ."
بدائع الحكم، اثر على بن عبدالله زنوزى است كه در آن، به هفت پرسش فلسفى درباره واجبالوجود و صفات او مانند علم و... پاسخ علمى و تحقيقى داده است. افزون بر ارزشمندى جوابهاى عالمانه مؤلف، اين اثر از آن جهت كه آخرين متن فلسفى است كه يك حكيم اسلامى در آستانه وقوع انقلاب مشروطيت نوشته و از سوى ديگر شايد اولين متنى است كه به فلاسفه غربى نظير كانت، لايب نيتز و... توجه كرده، از نظر تاريخ فلسفه و سير تحولات فلسفه اسلامى حايز اهميت است. «بدائع الحكم» به سال 1307ق، تأليف و هفت سال بعد براى اولين بار منتشر شده است. تصحيح اين اثر را آقايان محمدجواد ساروى و رسول فتحى مجد به سامان رساندهاند. كتاب حاضر از مقدمه مصححان و مقدمه نویسنده و متن اصلى تشكيل شده است. نویسنده، مقدمه كتابش را اينگونه زيبا آغاز كرده است: خدايى را ستايش كنيم و پرستش، كه هستى و بودش را آلايش نيستى و نابودى نيست؛ پس يكتا و بىهمتا و زنده و دانا و بينا و شنوا و گوياست. بايسته گوهر پاکش را وابستگى و پيوستگى و آميختگى، شايسته و بجا نيست و پاکيزه بودش را، تيرگى و افسردگى و كشيدگى و اندازه و جاى و سوى و روزگار و پذيرش، روا، نه؛ كه درياى شاداب هستىاش را نه كرانه بود و نه پاياب.
این کتاب در معرفی نود تن از علما و فیلسوفان کشور هند است که به نوعی تحت تأثیر آموزههای فلسفی صدرالدین شیرازی بودهاند. به عبارت دیگر آثاری در شرح رسائل ملاصدرا نگاشته یا در نوشتههای خویش به او اقتدا کردهاند. درباره هر شخصیت اطلاعاتی به این ترتیب درج شده است: مشخصات نام، آثار و کتابهای چاپکرده، شاگردان و استادان. برخی از این افراد عبارتند از: قاضی عصمةالله عمری لکهنوی، انوارالدین حسینی، محمدشاکر سیندیلوی، شیخ سعدالله سلونی، سیدمستعدخان، نظامالدین انصاری، بابالله جونپوری، شاه عبدالعزیز دهلوی، شاه رفیعالدین دهلوی، ابراهیم سعد شیرازی و .... .
شیخ فخرالدین ابراهیم بن بزرگمهر همدانی متخلص به عراقی از عرفا و ادبای بزرگ ایران است و آثار منظوم و منثوری دارد که همواره مورد استفاده صاحبدلان و ارباب معرفت بوده است؛ یکی از آن جمله «رساله لمعات» در 28 لمعه در مراتب عشق است. بر این دفتر کسانی چون جامی و صائنالدین علی ترکه شروحی نوشتند و نیز صاحب این کتاب امیر شهابالدین عبدالله برزشآبادی نیز بر این کتاب شرح نوشت. او این شرح را به سال 864 هجری تألیف کرده است. آنچه در این اثر برزشآبادی مشهود است، تأثیرپذیری از عرفان عاشقانه احمد غزالی و عراقی و نیز عرفان نظری ابن عربی و شارحان اوست.