نویسنده در این کتاب خواننده را به دنیای ساده اما پر رمز و راز مولانا در مثنوی میبرد. در دوفصل اول کتاب تصویری کلی و مجمل اما خواندنی و دقیق از زندگی مولانا به دست میدهد، از زیستش در بلخ تا مهاجرتش به قونیه تا سن چهل سالگی که فقیه و به قول خودش سجاده نشینی باوقار بود و سپس زمانی که شمس را میبیند و از خود بیخود میشود و درس و فحص را رها کرده و سماع و عرفان پیشه میکند. در فصل دوم که نام جلال عارف را بر خود دارد او از یاران مولانا و عرفان او به شکلی مجمل و دقیق سخن میگوید. فصل سوم به چگونگی سرایش مثنوی اختصاص دارد و در آن تحلیلی از چگونگی تولد 18 بیت نخست که به نینامه معروف است،آورده شده است. ویژگی آقای لاهوتی در این کتاب همانا اکتفانکردن به برخی روایتها و آوردن داروی شیرین تحلیل و نقادی بر این روایتهاست. برای نمونه وقتی که به نقل قولهای افلاکی درباره چگونگی سرودن نینامه(18 بیت نخست مثنوی) اشاره میکند، برخی نقلهای او را با پرسشهای مردافکنی روبرو میسازد تا ذهن خواننده را با حواشی و پیچیدگیهای تالیف اثری سترگ همانند مثنوی آشنا سازد. فصل چهارم به داستان پادشاه وکنیزک اختصاص دارد و در فصول بعد نیز مولف به فراخور داستانابلهان، سخن علی با جهود، حدیث عبادت، و عاقل عاشق را تحلیل میکند. شیوه تحلیل مولف به این صورت است که ابتدا پیشینهای از هر داستان و منابع آن به دست میدهد، و سپس نگاه و روایت و تغییرات مولانا در آن داستان را بیان و در انتها به سراغ روایت و تحلیل داستان با پرداختن به جزییات میرود. کتاب در واقع پژوهشی است در سیر مولانا از خامی تا پختگی، جست وجویی است در احوال مولانا و برخی داستانهای مولانا در مثنوی. این احوال از نی مولانا شروع می شود و تا مرحله عاقل پیش میرود. در هر منزل بر گوشهای از جهان مولانا پرتوی میافکند تا هر چه بیشتر به دنیای درونی مولانا راه یابد. زبان و نثر به کار رفته در این کتاب ساده اما تحلیلی است و خواننده در کنار خواندن هر روایت، به کوشش مولف با زوایای تودرتوی آن آشنا میشود.
"بلند آفتاب خراسان "مجموعهای است مشتمل بر نوشتهها و سرودههایی که پس از درگذشت "محمدتقی ملکالشعرای بهار "در مراسم تشییع جنازه وی و طی چند سال به مناسبتهای مختلف از جمله مراسم یادبود آن استاد در نشریات فارسی به چاپ رسیده است .این مجموعه متشکل از دو جلد است که جلد اول آن در سه بخش تنظیم شده است :بخش اول مشتمل است بر گزارشها، مقالهها و تحقیقات مختلف مربوط به زندگی و شخصیت بهار ;بخش دوم، برگزیدهای است از اشعاری که در رثای استاد سروده شده است ;بخش سوم حاوی چند مطلب در نقد و معرفی کتاب "بهار و ادب فارسی "است که نگارنده در سال 1351در دو مجلد آن را انتشار داده است .(این مطالب، اشاراتی است چند درباره نویسندگی ملک الشعرای بهار) .
سید هاشم موسوی حداد یکی از عارفان نامیِ شیعه و از شاگردان برجستهی سید علی قاضی بود. سید هاشم در شهر کربلا متولد شد و در نجف اشرف به تحصیل علمِ دین پرداخت. این طلبهی وارسته هیچ در بند دنیا و تجملات مادی نبود، و از درآمد حاصل از نعلسازی، به سادهترین شکل ممکن روزگار میگذرانید؛ در واقع لقب حداد (به معنی آهنگر) با توجه به حرفهی ایشان به وی اطلاق شد. سید هاشم حداد در سال 1279 متولد شد، و به سال 1363 از دنیا رفت. از وی نامههایی چند به جامانده، که توسط شاگردشان، سید محمدحسین حسینی طهرانی گردآوری شده، و ذیل کتاب روح مجرد در اختیار علاقهمندانِ این موحد نامی قرار گرفته است. در کتاب نامبرده همچنین، در باب مهمترین رئوس فکری و جالبتوجهترین اعتقادات دینی حاج سید هاشم موسوی حداد نیز بحث شده است. کتاب روح مجرد در قالب دوازده بخش کلی تنظیم گشته است. سید محمدحسین حسینی طهرانی که خود یکی از بزرگان حوزه و از عالمان شاخص دوران به شمار میرود، در کتاب روح مجرد نهایت همّ خود را به کار برده تا فقط پارهای از روشنای روح و قطرهای از دریای ایمان یار و استاد خود، حاج سید هاشم را بر ما که مخاطبین کتاب او هستیم، آشکار سازد. از بخشهای جالب توجه کتاب صوتی روح مجرد، خصوصاً باید به قسمتهایی اشاره کرد که در آنها اشاراتی به علاقهی حاج سید هاشم به عرفانِ مولوی و ابن عربی شده است؛ علاقهای که البته انتقاداتی را از سوی برخی از ظاهربینان متوجه ایشان نمود؛ اما به هر رو، مانعی در غور حاج سید هاشم در حالات عرفانی نشد.