مجموعه مقالات موسیقی سعدى حسنى به سال 1324 به اخذ دانشنامه ى لیسانس در رشته ى حقوق سیاسى از دانشگاه تهران موفق گردید. به سال 1332 به اتریش رفت و در دانشكده ى علوم سیاسى وین ثبت نام كرد و پس از یك سال به دلائلى، ناگزیر گردید كه در دوره ى دكتراى حقوق دانشگاه وین نام نویسى كند. وى در تمام سه سالى كه در وین بود، تحصیل موسیقى را در دانشكده ى علوم موسیقى رها نكرد ولى چون رسما دوره ى دكتراى دانشكده ى دیگرى را مى گذرانید از دریافت پایان نامه ى تحصیلى در رشته ى موسیقى صرف نظر كرد. سرانجام به سال 1326 موفق به اخذ دكتراى علوم سیاسى شد. دكتر سعدى حسنى پس از فراغت از تحصیل، به آلمان رفت و مدت چهارده سال در شهر هامبورگ اقامت گزید و ضمن فعالیت براى تأمین معیشت، به تحقیق در مسائل ایرانشناسى و به ویژه راز و رمز هنر فرش ایران پرداخت و سرانجام به سال 1346 به ایران مراجعت كرد و سرپرستى هنرى تالار رودكى به وى نهاده شد. دكتر سعدى حسنى در سال 1352 به مدیریت مجله «موسیقى» و سپس در سال 1355 به مدیریت كل «ژونس موزیكال» ایران منصوب گردید. قطع نظر از آثارى كه به طبع نرسیده اند، آثار چاپ شده دكتر سعدى حسنى از این قرار است: تاریخ موسیقى (جلد اول، 1330، جلد دوم، 1331)؛ تفسیر موسیقى (جلد اول، 1330، جلد دوم، 1331)؛ هفت نغمه چنگ (مجموعه مقاله، 1330) و مقالاتى كه در مجلههاى «موسیقى»، «ژونس موزیكال» و «رودكى» به چاپ رسیده است. دكتر سعدى حسنى پس از تحمل رنج یك بیمارى طولانى در آلمان دیده از جهان فرو بست.
کتاب شامل متن های ادبی و شعرهایی در قالب های غزل، رباعی، نو و مثنوی، با مضمون های عارفانه، عاشقانه، مذهبی و تقدیمی است. پاره ای از عنوان های این سروده ها عبارت اند از: به ترتیب عشق؛ گمشده؛ تا خدا؛ شكوفه عشق؛ بانوی من؛ زهر و شكر؛ زوال خودپرستی؛ ای معتقد ای ماه محرم؛ مجال عاطفه؛ آشنایان بیگانه؛ فخر مادری؛ امیر عدالت؛ جویبار عاطفه؛ بغض شكسته؛ همیشه در خواب منی؛ هدیه در خواب؛ رهگذر نور؛ ترانه شیدایی؛ تفسیر عاشقانه؛ سوره حمد؛ و لعل بدخشان.
تاریخ موسیقی شناختن مبدأ و منشأ موسیقی برای ما کمال استفاده را دربردارد، زیرا کشف این نکته به شناسایی ماهیت موسیقی کمک بسیاری مینماید، و به همین دلیل است که تا کنون دانشمندان و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشتهاند. در دورههای اخیر، دانشمندان و محققان، با تحقیق در احوال ملل ابتدایی وحشی و نیمهوحشی، طریق مطمئنتری برای تحقیق در این زمینه برگزیدهاند. فرانسویان قبل از دیگران به مطالعه در این باره پرداختند.موسیقی کلاسیک اصطلاحی عام است که به موسیقی هنریِ اروپا اطلاق میشود. شروع این موسیقی را از سدههای میانه در حدود سال ۵۰۰. م میدانند.دورهٔ کلاسیک سالهای ۱۷۳۰ تا ۱۸۲۰ م را شامل میشود. قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنفکری یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی صورت گرفت. در این دوره، برای اولین بار در موسیقی، این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً بهخاطر خودش وجود دارد؛ یعنی موسیقی برای خودِ هنر موسیقی موجودیت مییابد. پس از دورهٔ کلاسیک با هنر موسیقی برپایهٔ ایدهٔ «هنر بهخاطر هنر (هنر برای هنر)» برخورده میشد. هنر در این دوران، بیشتر متوجه سادگی است تا تزئینات ماهرانهٔ دوران باروک، ولی درزمینهٔ موسیقی، این رویکرد بهعکس اتفاق میافتد. برخلاف دورهٔ باروک، در دوران کلاسیک، حالتهای مختلف و متضادی در ارائهٔ احساس در موسیقی وجود دارد. بافت موسیقی کلاسیک نیز بیشتر هموفونیک است تا پلیفونیک. از هنرمندان برجستهٔ این دوره میتوان از هایدن، موتزارت و بتهوون نام برد.موسیقی دوره رمانتیک به موسیقی دورهای از موسیقی کلاسیک غربی گفته میشود که از اواخر قرن هجدهم میلادی آغاز گشت. این موسیقی با نهضت رمانتیک مربوط است. این سبک از نظر زمانی پس از دوره کلاسیک و تا حدی در تقابل با آن ظاهر شد. هنرمندان رمانتیک بیشتر به احساسات و عوامل شخصی و درونی خود توجه داشتند. آنها دنیای خیال و رویا، افسانههای کهن، سرزمینهای دوردست و ناآشنا و هم چنین عواملی را که از زندگی عادی و روزمره فاصله داشت هدف اصلی آثارشان قرار میدادند، بر خلاف آثار کلاسیکها که در آن عقل، منطق و استدلال بر احساسات و عواطف غلبه دارد، آثار هنرمندان رمانتیک سرشار از احساسات و عواطف انسانی است. سبک رمانتیک سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۱۰ م را شامل میشود. در این دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا میکند. موسیقی در این دوره بهصورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست. معروفترین آهنگسازان و موسیقیدانان این سبک شوپن، لیست و مندلسون هستند.این دوره را دورهٔ مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک میدانند. آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خود را از سبکهای گذشته متمایز و از باورها و قانونهای گذشته عبور کنند.