مذنب شوریده وارسته ای که از می حق سرمست و شیدا بوده گوشه ای اختیار کرده برای خود دنیای دیگری ساخته بود روی به میخانه آورده و از ماسوی چشم پوشیده بود. عشق از نظر وی حب علی بود و از این راه در جستجوی عشق حقیقی گام میزد. مذنب یکی از گویندگان با ذوق و گمنامی است که این در دری را به پای خرگان نریخته و دری از بهر دنیا نسفته او به عمر خویش مدح کسی نگفته و مدح را بخاندان علی (ع) اختصاص داده و کسی را جز آن بزرگوار و فرزندانش لایق ستودن نشناخته است، مذنب مدح را شعر نمیداند و برای مدح شخصیت مستقلی قائل است. در مصائب سیدالشهدا اشعار و مراثی جانسوز ساخته و در آنها عقیده و علاقه خود را نسبت به خاندان عصمت و طهارت به ثبوت رسانیده است اندوی همیشگی بر وی سایه افکنده بود. مذنب در تضمین ابتکار دیگری به خرج داده و از اغراض غزلی به مدح عدول کرده است. مذنب در سال 1363 هجری قمری بسرای جاودانی شتافت.
این کتاب در سه بخش فراهم آمده است: بخش اول، شامل کلیه آثار منثور فروغ فرخزاد، اعم از مصاحبهها، مقالات، نامهها و خاطرهنگاریهای اوست. در این بخش بسیاری از اندیشههای شاعرانه فروغ در جایجای نثر روشن او خود را مینمایاند. همچنین در نامهها وخاطرهنگاریهای او میتوان دنیای اندیشگی او را باز شناخت و از این شناخت در توضیح و تفسیر اشعار او بهره جست. نیز این بخش اسناد دست اولی از زندگانی فروغ به دست میدهد که با قلم و بیان خود او رقم خورده است. بخش دوم کتاب به مقالاتی که از دیرباز تاکنون درباره فروغ و هنر شاعری او نوشته شده اختصاص یافته است. در این بخش مقالاتی درج گردیده که میتواند گوشهای از هنر شاعری و با زندگانی شاعر را روشن سازد. بخش سوم کتاب به سرودههای شاعران محاصره درباره فروغ اختصاص یافته و کوشش شده تا مجموعه کاملی از مرثیهها و ستایشهای شاعران معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر در این بخش درج گردد.
شهناز مرادی کوچی(-۱۳۳۷)، پژوهشگر است. «شناختنامه فروغ فرخزاد»، به بررسی جنبههای مختلف آثار ادبی فروغ میپردازد. نویسنده در مقدمه کتاب آورده است:« از اواسط ۱۳۷۵ تحقیق دامنهداری درباره فروغ فرخزاد و آثار او را آغاز کردم. بیاغراق همه آثار نظم و نثر او و نقدها و سوگنامههایی را که درباره او نوشته شده است جمعآوری کردم. پس از حدود سه سال مجموعه عظیمی از نقد و بررسی شعرهای فروغ، گفتوگوهای او، داستانهای کوتاه، خاطرات، نامهها، نقاشیها، طراحیها، دست خطها و عکسها و فیلمهایش و گزارشها و اشعاری که در سوگ او نوشته شده است فراهم کردم. در آغاز، به هیچوجه، قصد انتشار آنها را نداشتم، اما، بهتدریج، دریافتم که در لابهلای این مجموعه نوشتهها و یادداشت و نقدهایی، اعم از نظم و نثر، وجود دارد که بسیاری از دوستداران نسلِ متأخر فروغ و آثارش از وجود پارهای از آنها بیاطلاعاند. وقتی به فکر انتشار آن مجموعه افتادم بلافاصله دریافتم که بایستی حجمی بیش از پنج برابر مجموعه حاضر در نظر گرفته شود، که نه به لحاظ هزینه سهمگین چاپ مقدور بود و نه ضرورت انتشار همه آن مجموعه وجود داشت. بنابراین دست به گزینشی سخت و دشوار زدم، و مطالب جمعآوری شده چند بار از غربال ریزبافتی گذرانده شدند تا به حجم فعلی دست یابم».