برخی از محققان بر این باورند که در گویش مازندرانی ساخت ماضی نقلی (حال کامل) وجود ندارد و گویشوران از ساخت گذشته ساده به جای آن استفاده میکنند. لیکن شواهد نشان میدهند که ماضی نقلی در این گویش به دو شیوه، با بهرهگیری از جایگاه تکیه اولیه و قید، ساخته میشود. اگر تکیه اولیه برروی پیشوند فعلی باشد، ساخت گذشته ساده و، چنانچه تکیه اولیه بر روی هجای اول فعل قرار گیرد، ساخت گذشته کامل یا ماضی نقلی خواهد بود. در صورت استفاده از برخی قیود، از قبیل«همین دسا» (چند لحظه پیش)، همین حالا،در جمله،حضور تکیه اولیه بر هجای اول فعل ضرورتی نمییابد. علاوه براین، جایگاه تکیه اولیه در صورتهای صرفی فعل«توانستن»در گویش مازندارنی نیز نقش نحوی دارد، یعنی گویشوران برای بیان جملههای«میتوانم»و«نمیتوانم»از تغییر جایگاه تکیه اولیه بهره میگیرد. اگر تکیه اولیه برروی پیشوند فعلی /bae-/ قرار گیرد،جمله و فعل منفی خواهد بود و اگر تکیه اولیه برروی هجای اول فعل قرار گیرد، فعل و جمله مثبت خواهد بود.
يكي از خصوصيات زبان روسي داشتن گونه استمراري و مطلق افعال ميباشد. به عبارت ديگر تقريبا هر عمل را ميتوان هم با گونه استمراري و هم با گونه مطلق بيان نمود، ولي روند انجام عمل در اين دو گونه متفاوت ميباشد. در اين مقاله سعي شده است وجه تمايز اين دو گروه و تا آنجايي كه امكان دارد، طرز بيان اين دو گونه در زبان فارسي مورد بررسي و نتيجهگيري قرار گيرد.
يكي از خصوصيات زبان روسي داشتن گونه استمراري و مطلق افعال ميباشد. به عبارت ديگر تقريبا هر عمل را ميتوان هم با گونه استمراري و هم با گونه مطلق بيان نمود، ولي روند انجام عمل در اين دو گونه متفاوت ميباشد. در اين مقاله سعي شده است وجه تمايز اين دو گروه و تا آنجايي كه امكان دارد، طرز بيان اين دو گونه در زبان فارسي مورد بررسي و نتيجهگيري قرار گيرد.
تحقیق حاضر با اتخاذ روش تحلیلی ـ توصیفی و تبیین برخی از ویژگیهای فعال آوایی و فرایندهای واجشناختی گویش مازندرانی میپردازد. منظور از فرایندهای فعال، فرایندهای واجی از قبیل فرایند تشدید عارضی، همگونی و تضغیف یا نرمشدگی است. گویش مازندرانی در حاشیه سواحل جنوبی وجنوب غربی دریای خزر رایج است. از دیگر گویشهای خزری میتوان گیلگی، تالشی، تاتی و سمنانی را نام برد. در گردآوری دادههای این تحقیق، دادههای زبان پهلوی از فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته دیوید نیل مکنزی و ترجمه مهشید میرفخرایی و دادههای زبان مازندرانی مبتنی بر تحقیق میدانی نگارنده است که خود گویشوار این گویش است.
در زبانشناسی شناختی، وجود رابطه یک به یک بین عناصر جهان خارج و صورتهای زبانی زیر سوال میرود. زبانشناسان شناختی معتقدند که یک موقعیت واحد را میتوان به صورتهای مختلف در زبان بیان کرد و طرق مختلف شناسهگذاری (کدگذاری) یک موقعیت واحد، متضمن مفهوم سازیهای متفاوت است. از سوی دیگر، گاه یک صورت زبانی، مفهومسازیهای متفاوتی را شناسهگذاری میکند. واژه پیش در زبان فارسی، در کنار معانی متعدد مکانی خود، دارای دو معنای زمانی هم هست که به ظاهر با هم متضادند. «پیش» گاه دلالت بر قبل و گذشته دارد گاه به آینده ارجاع میدهد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که چرا واژه «پیش» در حوزه معنایی زمان، دارای دو معنای کاملاً متضاد است. نگارندگان نشان میدهند که به کمک آموزههای معناشناسی شناختی و به طور خاص، به کمک «استعارههای مفهومی» و «طرحوارههای تصوری» پیشنهادی لیکاف میتوان این واقعیت زبانی را بهدرستی تبیین کرد.