ستایش پیامبر اسلام بعد از ستایش خداوند، در اغلب آثار منظوم و منثور ادب پارسی به گونهای آمده که گویی یک «سنت» است که در دیباچه سخن، نام و یاد خداوند مهربان و رسول مهربانیها جلوهگری نماید. در آثار عرفانی، دلباختگی شاعران و نویسندگان به«آفتاب آفرینش»، «چراغ معرفت»، «شمع نبوّت» و «سراج امّت» از لونی دیگر است؛ زندگی و سیره پیامبر اسلام و مراحل مختلف آن و بهویژه هجرت، معجزات، ویژگیهای اخلاقی، حوادث زندگی و «معراج» ایشان به عالم ملکوت، قسمت اعظم این یادکرد را تشکیل میدهد. کتاب مرصادالعباد، یکی از متنهای گرانسنگ زبان فارسی در قرن هفتم است، نجم رازی در آغاز هر قسمت از کتاب، پس از اشاره به آیهای از قرآن، به سخن حضرت رسول (ص) و تبیین و تفسیر آن آیه میپردازد و در متن کتاب، به روش و منش آن بزرگوار استناد میکند. نشان دادن برتریهای پیامبر اعظم، ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت و بیان خاتم بودن و نسخ ادیان دیگر توسط پیامبر در متن کتاب مرصادالعباد، هدف این مقاله است؛ بدین منظور مباحثی چون «مقایسه پیامبر اعظم با پیامبران دیگر»، مانند حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت سلیمان و حضرت موسی (علیهم و علی نبینا الصلوات)، «شریعت پیامبر» و تلاش نجم رازی برای این مقایسه و «علل فرستادن شریعت پیامبر» و جنبههای دیگری از ابعاد شخصیتی و تاریخی آن حضرت، همچون «واسطه آفرینش بودن»، «معراج»، «سایه نداشتن پیامبر» و «نامهای مبارک پیامبر» از منظر نجم دایه که در مرصادالعباد آمده، در این جستار بررسی شده است.
مرصاد العباد یادگار قرنی است که با کاهش نفوذ خلافت بغداد اندک اندک جاذبه زبان عربی هم کاهش مییافت و زبان پارسی به صورت رایجترین زبان تالیف و تصنیف در ایران و کشورهای مجاور در میآمد. نجم رازی میگوید کتاب خود را به این سبب نوشته که کتب طریقت"بیشتر به زبان تازی است، و پارسیزبانان را از آن زیادت فایدهای نیست". از نظر سبک نگارش و دستور زبان، از کهنگی سخن کاسته و به تازگیهای بعد از مغول میل کرده است. و از اینجا معلوم میشود که در محیط خراسان سنتهای ادبی عصر سامانی پای بر جاتر بوده و تحول زبان دستور در غرب ایران و خاصه در روم شتاب بیشتری داشته است. مرصادالعباد داستان دلکش و بهم پیوسته سرگذشت آدمی از آفرینش تا بازگشت ابدی است و در سراسر آن مولف هدف آفرینش و زندگی انسان را دریافت معرفت الهی و وصول به حضرت او میداند. روشنفکری او نفی گفتار حکیمان است که عقل را سبب و آلت معرفت میشناسند. نثر کتاب ساده گرم و پرشور است، که گاهی به صورت شعر ناب منثور در میآید. سبک آن در واقع شیوه سخن واعظان و مجلسگویان سده ششم است، و بیش از همه به آثار مجد بغدادی و نجم الدین کبری و عینالقضات و احمد غزالی و کشفالاسرار میبدی و رساله حالات و سخنان ابوسعید مانندگی دارد. از نظر نکات دستوری- مختصات کهن پیش از مغول – و از نظر لغات و تعبیرات و ترکیبات و کنایات و همچنین اصطلاحات عرفانی، مرصادالعباد دریایی است.. چون ویژگیهای کهن دستوری و واژه ها و ترکیبات نادر کهن طبعا در دستنویسهای جدید حذف یا تحریف شده بود، محققانی که بنای تحقیق خود را بر آن نسخ جدید مغلوط نهادهاند، این کتاب ارجمند را نه بدان صورت که بوده بلکه به صورت کتابی کم ارج شناساندهاند. همین قدر میگوییم که مرصادالعباد از نظر ویژگیهای سبکی و دستوری اهمیت و اصالت بسیار دارد
مرصاد العباد نجم الدین رازی بی تردید یکی از متنهای ارزنده زبان فارسی است.این کتاب یادگار جاویدان یکی از پرآشوبترین ادوار تاریخ ایران است. یادگار قرنی است که با کاهش نفوذ خلافت بغداد کم کم جاذبه زبان عربی هم کاهش یافت و زبان پارسی به صورت رایجترین زبان تالیف و تصنیف در ایران و کشورهای مجاور در آمد. مرصاد العباد داستان دلکش و بهم پیوسته سرگذشت آدمی از آفرینش تا بازگشت ابدی است. و در سراسر آن مولف هدف از آفرینش و زندگی انسان را دریافت معرفت الهی و وصول به حضرت او میداند. در مقدمه کتاب مرصاد العباد به عنوان تصویری از روحیه مردم ایران در برابر حمله مغول، و کشت و کشتار آن قوم، هم سوگنامه جاندار جانسوز جاودانی است، و هم برای محققان تاریخ آن سالها نکتههای نادری در بر دارد. نغزترین و گیراترین بخش کتاب "داستان آفرینش آدم" است در فصلهای چهارم و پنجم از باب دوم. و آن در واقع شعر عالی منثوری است که از خداپرستی عاشقانه عرفانی مایه گرفته است، و ارزش آن را دارد که بارها خوانده شود. آخرین قسمت کتاب (باب پنجم) هم برای شناخت وضع و حال طبقات مختلف جامعه آن روز از پادشاه و وزیر و مفتی و واعظ و بازرگان و دهقان و کشاورز نکات ارزندهای دارد که مورد استفاده پژوهندگان تاریخ تمدن آن عصر تواند بود
توجه به کاستیهای مطالعات بلاغی سنتی، مانند آمیختگی علم معانی با علوم دیگر و با بیان و بدیع، آمیختگی حوزههای زبان و ادب و محدودبودن واحد بلاغی، در کشف شگردهای بلاغی متون لازم است و باید توجه داشت که مبانی نظری و عملی علم معانی مختص زبان فارسی، از راه استقصا در شاهکارهای ادبی این زبان به دست میآید. کتابهایی که در زمینه علم معانی به زبان فارسی نوشته شده یا قسمتی از آنها مربوط به این علم است، هیچ کدام مختص زبان فارسی نیست و همچنان سایه معانی عربی بر آنها سنگینی میکند. در این مقاله با توجه به مبنای علم معانی که تناسب سخن با مقتضای اوضاع و احوال است و با تأمل در اسرار بلاغی بخشهائی از متون ادبیات فارسی، مباحثی مانند انسجام، التفات، اغراق، گفت وگو و لحن در حوزه علم معانی مطرح شده و این نتیجه به دست آمده است که منابع این علم در هر زبانی، شاهکارهای ادبی آن زبان است و با جست وجو در این آثار میتوان شگردهای بلاغی فراوانی کشف کرد که تاکنون در این حوزه، بحثی از آنها به میان نیامده است.
در این مقاله به نقد و بررسی چندسویه قصیده 184 دیوان انوری پرداخته شده است. در بخش نخست گزارشی کوتاه و فشرده از مفاهیم قصیده به دست داده شده و تناسب فرم و محتوا به کوتاهی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس برای پیگیری انگیزه انوری در زمینه نکوهش شعر و شاعری، شعر و شاعری از دید فرهنگ و جامعه عصر انوری بررسی شده است و امکان اثرپذیری انوری از آرای شعرای دیگر از جمله کسایی، ناصرخسرو و سنایی مطرح شده است. پس از بررسی فرم و محتوا مشخص شد که این قصیده در شمار اشعار حقیقتنما (راستین) و صادقانه شاعر قرار میگیرد. در بخش پایانی مقاله پس از طرح چند فرضیه برای یافتن انگیزه اصلی انوری از نکوهش شعر و شاعری، این فرض اثبات شد که وی به دلیل بهرهمندی از مراتب فضل و کمال، شاعری را دون شأن خود میدانسته است و چون از روی ناچاری و به دلیل نیاز مالی به مدیحهسرایی پرداخته، پس از سالها شاعری، از کارنامه خود ناخشنود بوده و به نقد کار خود پرداخته است.