میخائیل میخائیلوویچ باختین در سال 1895م در شهر آریول روسیه دیده به جهان گشود. پدرش کارمند بانک و به خانوادهای اصیل منسوب بود. نخستین مراحل آموزش او در خانه و زیر نظر معلم سرخانهای آلمانی آغاز شد که از زبان روسی هیچ نمیدانست. او که از کودکی در فضایی دوزبانه بزرگ شده بود، بهدلیل جابهجاییهای فراوان شغلی پدرش، زبانهای لهستانی، عبری و یدیش را فراگرفت و با فرهنگهای گوناگون نیز آشنایی یافت. در زمان تحصیل دانشگاهی نیز زبانهای لاتین و یونانی را بهخوبی آموخت. در سال 1918م در رشته آثار کلاسیک و متنشناسی از دانشگاه پیتروگراد دانشآموخته شد. در سال 1929م به اتهام ارتباط با اعضای مخفی کلیسای ارتودکس روسیه دستگیر، و به قزاقستان تبعید شد. از آنجا که در زمان پاکسازیهای گسترده سیاسی در زمان استالین3، باختین در سمت معلمی گمنام در دانشکده تربیت معلم استان ماردوویا مشغول بهکار بود، توانست از این پاکسازیها در امان بماند. همواره در گروههای مطالعاتی شرکت میکرد که اعضای آنها تخصصها و علایق گوناگونی ازجمله فلسفه، زبانشناسی، موسیقی، مجسمهسازی و مانند اینها داشتند.
مولف کتاب یکی از دانشمندان ترک زبان قرن پنجم هجری است. از زندگی او جز آنچه از تضاعیف این کتاب به دست میآید اطلاع دیگری در دست نیست و این اطلاعات نیز بسیار مختصر است. وی از یکی از خاندانهای ریشهدار ترک (به قول خود او: اَعرَقِ ترکان از نظر مَحتِد (= اصل) بوده است که به شهرهای مختلف ترکزبان مسافرت کرده و زبانهای آنها را گردآوری کرده است. این زبانها یا بهتر بگوییم گویشها عبارتاند از: ترکی، ترکمانی، اُغُزی، چگلی، یغمائی و قِرقِزی. وی زبان خود را که ترکی خاقانی بوده فصیحترین گویش ترکی دانسته است.
شاملوها ـ چه در خراسان و چه در آذربایجان ـ با شعر و ادب و فرهنگ عهد تیموری و ایلخانی آشنایی داشتند. بعضی از آنان که در هرات «بیگلربیگی» بودند، ساحههای فرهنگی عصرشان را ـ گاه به درستی ـ میشناختند و خود نویسنده بودند و شعر میگفتند و خوش مینوشتند و انجمن ادبی برپا میکردند و به شاعران و منشیان و خوشنویسان تعلق خاطر بروز میدادند و در زمینه مجموعهسازی فرهنگ ـ بر چایه درک نسبی زمان و دریافت خویش ـ اهتمام میکردند. در لابلای اشارات و عبارات متون نشان چند مرقع، جنگ و بیاض از سده دهم هجری را میبینیم که میتوان با بررسی بیشتر آنها، به پسندهای فرهنگی ادیبان و خوشنویسان آن عصر بیشتر پیبرد.